خبرگزاری هرانا : به گزاش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران حسن شهریاری، از فعالان سیاسی حزب پان ایرانیست ظهر روزگذشته پنجم مهرماه توسط دو مامور مسلح اجرای احکام دادگاه انقلاب کرج در منزل مسکونی خود بازداشت و به کلانتری مهرویلای این شهر منتقل شد و صبح امروز نیز به زندان رجایی شهر کرج انتقال داده شد.
لازم به توضیح است ایشان در سال 1387 در جریان کوی دانشگاه جزو افراد بازداشت شده بود و پس از آن به دفعات به دادگاه انقلاب احضار و چندین بار نیز بازداشت شد که آخرین بار آن درسال 1386 توسط شعبه یک دادگاه انقلاب کرج به اتهام عضویت در مجلس "مخالفین جمهوری اسلامی" و "عضویت در حزب پان ایرانیست" به یکسال و نیم زندان محکوم شد و به علت مشکلات جسمی پانزده روز در زندان به سر برد؛ از آن تاریخ تا کنون برای بازداشت ایشان اقدامی به عمل نیامده بود. این فعال سیاسی قدیمی با 71 سال سن به ناراحتی قلبی دچار است.
۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه
تظاهرات در تبریز پس از بازی تراکتورسازی
جوانان آذربایجانی بعد از پایان مسابقه تراکتورسازی آذربایجان و فولاد خوزستان که با پیروزی تراکتورسازی به پایان رسید بعد از خروج از ورزشگاه فرصت را مغتنم شمرده و در خیابانهای تبریز اقدام به تظاهرات کردند. در آستانه بازگشایی مدارس در اول مهرماه، مهمترین شعار تظاهرکنندگان " هارای هارای من تورکم " و " تورک دیلینده مدرسه، اولمالیدی هر کسه" می باشد که ترجمه آن چنین است:"فریاد فریاد من ترک هستم!" و «مدرسه به زبان ترکی باید برای همه ایجاد شود».
شعاردهی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف
دانشجويان صنعتي شريف فردا با شعار فرياد هر ايراني ازادي , آزادي وما زن و مرد جنگيم بجنگ تا بجنگيم وارد دانشگاه خواهند شد. لطفا اطلاع دهید.
احمدی نژاد باز هم در دانشگاه حاضر نشد؛ مراسم آغاز سال تحصيلی در دانشگاه تهران همراه با فريادهای "مرگ بر ديکتاتور"، اميرکبير
صبح امروز همزمان با حضور کودتاچيان در دانشگاه تهران، دانشجويان معترض با وجود همه فشارها و تهديدهای نيروهای امنيتی طی يک ماه گذشته، فريادهای اعتراضی مرگ بر ديکتاتور سر دادند.
به گزارش خبرنامه اميرکبير، اين تجمع که با حضور هزار دانشجو همراه بود از مقابل دانشکده هنرهای زيبا آغاز شدند و به تدريج پس از به راه افتادن دانشجويان به سمت ضلع شمالی دانشگاه، لحظه لحظه بر شمار معترضين افزوده شد.
دانشجويان معترض که نمادهای سبز از جمله پلاکاردهای سبز رنگ حاوی نوشته ها و دستبندها و بادکنک های سبز بهمراه داشتند با عبور از مقابل دانشکده های مختلف در مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ايستادند و يکصدا فرياد های "مرگ بر ديکتاتور"، "دانشجو می ميرد ذلت نمی پذيرد"، "مجتهد واقعی منتظری صانعی"، "دانشجوی زندانی ازاد بايد گردد"، "ندائيم، سهرابيم، ما همه يکصدائيم"، "کروبی بازداشت دستگير بشه ايران قيامت ميشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن"، "شکنجه، تجاوز ديگر اثر ندارد"، "دولت کودتا استعقا استعفا"، "يا حسين ميرحسين"، "احمدی دروغگو شصت و سه درصدت کو"، "رايم کو"، "آزادی" و ... سردادند.
دانشجويان معترض هم چنين پلاکاردهای حاوی خوشامدگوئی به وزرای علوم و بهداشت دولت کودتا را به زيرکشيدند که با تشويق های ممتد ديگر دانشجويان همراه بودند. در اين هنگام در حدود ۵۰- دانشجوی بسيجی نيز به منظور مقابله با دانشجويان با در دست داشتن پرچم هائی به سر دادن شعار پرداختند که در مقابل نيز دانشجويان معترض فرياد زدند: "دانشجوی سهميه، همينه همينه".
نيروهای حراست و انتظامات دانشگاه نيز برای تامين امنيت سالن محل برگزاری مراسم در مقابل محوطه کتابخانه مرکزی صف کشيده بودند. به گزارش خبرنامه اميرکبير نيروهای اطلاعاتی و امنيتی و دانشجويان بسيجی نيز چون هميشه به شناسائی دانشجويان معترض مشغول بودند.
دانشجويان سپس تجمع خود را در مقابل سر در دانشگاه تهران و با سر دادن شعارهائی ادامه دادند. شعارهای "احمدی احمدی اين اخرين پيامه، جنبش سبز ايران آماده قيامه"، "دولت جنايت می کند رهبر حمايت می کند"، "سپاه و اطلاعات عامل افتضاحات"، "جنتی لعنتی تو دشمن ملتی"، "ندائيم سهرابيم، ما همه يکصدائيم"، "کروبی بازداشت دستگير بشه ايران قيامت ميشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن" از جمله شعارهای دانشجويان معترض بود.
تجمع دانشجويان در سر در دانشگاه تهران، موجب جمع شدن عده ی زيادی از مردم در پياده روهای خيابان انقلاب شد و عده ای از مردم نيز همراهی خود را با دانشجويان نشان می دادند. به گزارش خبرنامه اميرکبير دانشجويان پس از تجمع مقابل درب ۱۶ آذر، بار ديگر در مقابل کتابخانه مرکزی به سر دادن شعار پرداختند و پس از آن به تجمع دو ساعته خود پايان دادند.
به گزارش خبرنامه اميرکبير، اين تجمع که با حضور هزار دانشجو همراه بود از مقابل دانشکده هنرهای زيبا آغاز شدند و به تدريج پس از به راه افتادن دانشجويان به سمت ضلع شمالی دانشگاه، لحظه لحظه بر شمار معترضين افزوده شد.
دانشجويان معترض که نمادهای سبز از جمله پلاکاردهای سبز رنگ حاوی نوشته ها و دستبندها و بادکنک های سبز بهمراه داشتند با عبور از مقابل دانشکده های مختلف در مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ايستادند و يکصدا فرياد های "مرگ بر ديکتاتور"، "دانشجو می ميرد ذلت نمی پذيرد"، "مجتهد واقعی منتظری صانعی"، "دانشجوی زندانی ازاد بايد گردد"، "ندائيم، سهرابيم، ما همه يکصدائيم"، "کروبی بازداشت دستگير بشه ايران قيامت ميشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن"، "شکنجه، تجاوز ديگر اثر ندارد"، "دولت کودتا استعقا استعفا"، "يا حسين ميرحسين"، "احمدی دروغگو شصت و سه درصدت کو"، "رايم کو"، "آزادی" و ... سردادند.
دانشجويان معترض هم چنين پلاکاردهای حاوی خوشامدگوئی به وزرای علوم و بهداشت دولت کودتا را به زيرکشيدند که با تشويق های ممتد ديگر دانشجويان همراه بودند. در اين هنگام در حدود ۵۰- دانشجوی بسيجی نيز به منظور مقابله با دانشجويان با در دست داشتن پرچم هائی به سر دادن شعار پرداختند که در مقابل نيز دانشجويان معترض فرياد زدند: "دانشجوی سهميه، همينه همينه".
نيروهای حراست و انتظامات دانشگاه نيز برای تامين امنيت سالن محل برگزاری مراسم در مقابل محوطه کتابخانه مرکزی صف کشيده بودند. به گزارش خبرنامه اميرکبير نيروهای اطلاعاتی و امنيتی و دانشجويان بسيجی نيز چون هميشه به شناسائی دانشجويان معترض مشغول بودند.
دانشجويان سپس تجمع خود را در مقابل سر در دانشگاه تهران و با سر دادن شعارهائی ادامه دادند. شعارهای "احمدی احمدی اين اخرين پيامه، جنبش سبز ايران آماده قيامه"، "دولت جنايت می کند رهبر حمايت می کند"، "سپاه و اطلاعات عامل افتضاحات"، "جنتی لعنتی تو دشمن ملتی"، "ندائيم سهرابيم، ما همه يکصدائيم"، "کروبی بازداشت دستگير بشه ايران قيامت ميشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن" از جمله شعارهای دانشجويان معترض بود.
تجمع دانشجويان در سر در دانشگاه تهران، موجب جمع شدن عده ی زيادی از مردم در پياده روهای خيابان انقلاب شد و عده ای از مردم نيز همراهی خود را با دانشجويان نشان می دادند. به گزارش خبرنامه اميرکبير دانشجويان پس از تجمع مقابل درب ۱۶ آذر، بار ديگر در مقابل کتابخانه مرکزی به سر دادن شعار پرداختند و پس از آن به تجمع دو ساعته خود پايان دادند.
ویدیو:سال تحصیلی دانشگاه ها با اعتراض مخالفان آغاز شد
مراسم آغاز رسمی سال تحصیلی در دانشگاه تهران، با تجمع عده ای از دانشجویان معترض به دولت محمود احمدی نژاد همراه شد. کامران دانشجو، وزیر علوم ایران در این مراسم شرکت کرد ولی به دانشجویان مخالف اجازه داده نشد در مراسم شرکت کنند. بر اساس گزارشها نیروهای انتظامی در اطراف دانشگاه تهران به حال آماده باش مستقر شده بودند. گزارش از نگین شیر آقایی
گزارش از بی بی سی
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/09/090928_university.shtml
گزارش از بی بی سی
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/09/090928_university.shtml
دولت جدید آلمان و سیاست آن در برابر ایران
تا یک ماه دیگر دولت ائتلافی احزاب دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی و لیبرالها قدرت را در آلمان به دست خواهد گرفت. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان خواهد ماند. چه تغییری در سیاست خارجی آلمان در برابر ایران بوجود خواهد آمد؟
دکتر بهمن نیرومند، نویسنده و روزنامهنگار در آلمان، به پرسشهایی در زمینه سیاست خارجی آلمان در قبال ایران پاسخ گفت.
دویچه وله: آقای دکتر نیرومند، قرار است در چهارسال آینده دولتی ائتلافی از احزاب مسیحی و لیبرالها در آلمان سر کار بیاید. به احتمال زیاد گیدو وستروله، رهبر لیبرالها، وزیر امور خارجه آلمان میشود. تا چه حد تغییر وزیر امور خارجه از سوسیال دموکرات به لیبرال، بر سیاست خارجی آلمان تأثیر میگذارد؟
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4736654,00.html
بهمن نیرومند: به نظر من این ائتلاف جدید مواضع آلمان را در مورد سختگیریهای بیشتر در رابطه با ایران تقویت خواهد کرد. فراموش نکنیم که خانم مرکل که در واقع سیاست خارجی دولت را بهعنوان صدراعظم تعیین میکند، همیشه با سیاستهای اسراییل و با سیاستهای محافظهکاران در آمریکا نزدیک بود. همچنین فراموش نکنیم که خانم مرکل، بهعنوان رهبر اپوزیسیون، با مواضع گرهارد شرودر در مورد عدم دخالت آلمان در جنگ عراق مخالفت کرد و حتا در یک ملاقات با رئیس جمهور آمریکا، جرج دبلیو بوش، توافق خود را با جنگ عراق اعلام داشت. سیاست خارجی دموکرات مسیحیها و مشخصاً خانم مرکل، به نظر من، قویاً تحت تأثیر اسراییل قرار دارد و بر همین پایه است که مواضع آنها در مقابل ایران تعیین میشود.
در حال حاضر، اگر با دقت نگاه کنیم، میبینیم که مواضع دولت آلمان در برخورد با ایران حتا سختتر از مواضع دولت باراک اوباما است. خانم مرکل در توافق با رئیس جمهور فرانسه، آقای نیکولا سارکوزی، و نخست وزیر انگلستان، گوردون براون، از تحریمهای سخت علیه ایران پشتیبانی میکند، درحالی که دولت اوباما بیشتر تأکید روی روشهای دیپلماتیک دارد. بر همین پایه، من تصور میکنم که آن مواضعی که دولت آلمان تاکنون در ائتلاف با سوسیال دموکراتها اتخاذ میکرده است، در مقابل ایران سختتر شود. چون به هر حال سوسیال دموکراتها نظر دیگری در برخورد با ایران داشتند و دارند و بیشتر مواضع آنها شبیه مواضع دولت آقای اوباما است.
از خروج سوسیال دموکراتها از این دولت صحبت کردید. اینکه الان یک سیاستمدار از حزب دمکراتهای آزاد (لیبرالها) وزیر امور خارجه آلمان میشود، چه تأثیری خواهد داشت؟
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: بهمن نیرومند پیشبینی میکند که دولت جدید آلمان مواضعی سختگیرانهتر در برابر ایران اتخاذ خواهد کرد من تصور نمیکنم که اختلافی بین لیبرالها و دموکرات مسیحیها در زمینهی سیاست خارجی وجود داشته باشد و آقای وستروله هم به تصور من در توافق کامل با خانم مرکل خواهد بود. یعنی او همان سیاستی را دنبال خواهد کرد که من قبلاً توضیح دادم.
فکر میکنید که محافل اقتصادی آلمان بتوانند علائق خودشان را در رابطه با ایران بیش از پیش پیگیری کنند؟
این با مشکل مواجه شده است. به دلیل اینکه منافع اقتصادی آلمان در توافق کامل با سیاست سختگیری در مقابل ایران نیست. میدانیم که بسیاری از سرمایهداران آلمانی که میخواهند در ایران سرمایه،گذاری کنند، شکوه دارند از اینکه دولت محدودیتهایی برایشان قائل شده است و از داد و ستد و سرمایهگذاری در ایران جلوگیری میکند. بنابراین این تضادی است که معلوم نیست چگونه حل خواهد شد. بههرحال ما در ماههای آینده خواهیم دید که تکلیف غرب در کل به طور مشخص با ایران چگونه خواهد شد و در همین رابطه دولتهای آلمان، فرانسه و انگلستان بخصوص قادر هستند علیرغم فشار بر ایران منافع اقتصادیشان را در ایران به پیش ببرند.
فکر میکنید انتظار چه موضعگیریهایی را در زمینهی وضعیت حقوق بشر در ایران بتوانیم داشته باشیم؟
متأسفانه باید بگویم که مسئله حقوق بشر فعلا کنار رفته است و دومرتبه تمام سیاستهای غرب روی مسئلهی اتم و آزمایش راکتهای ایران متمرکز شده است. این باعث تأسف بسیار است. برای آنکه آنچه در ایران اتفاق میافتد، یعنی پایمال شدن روزمره حقوق بشر، دیگر آنطور که باید و شاید مورد توجه غرب نیست و آنها بیشتر روی مسئلهی اتم و مشکلاتی که در این زمینه با ایران دارند اقدامات خودشان را متمرکز کردهاند.
در آخرین صحبت وزیر امور خارجه آلمان، آقای اشتاینمایر، ایشان محمود احمدینژاد را «ننگ کشور خود» خواند. فکر میکنید چنین موضعگیریهایی را بشود در آینده از یک مقام رسمی حکومت آلمان انتظار داشت؟
من فکر میکنم که این موضعگیریها در صورت ادامهی روش آقای احمدینژاد در ایران ادامه پیدا کند و احتمالاً شدیدتر هم خواهد شد. چون در حال حاضر رژیم ایران کاملاً تحریکآمیز با دنیای غرب برخورد میکند. صحبتهای آقای احمدینژاد دراجلاس سازمان ملل یا اعلام یک پایگاه اتمی دوم در نزدیکی قم یا همین آزمایش راکتها، اینها همه جنبهی تحریکآمیز دارد و به نظر من تنشهایی را که بین غرب و ایران بههرحال موجود است، بسیار تقویت خواهد کرد.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: بابک بهمنش
دکتر بهمن نیرومند، نویسنده و روزنامهنگار در آلمان، به پرسشهایی در زمینه سیاست خارجی آلمان در قبال ایران پاسخ گفت.
دویچه وله: آقای دکتر نیرومند، قرار است در چهارسال آینده دولتی ائتلافی از احزاب مسیحی و لیبرالها در آلمان سر کار بیاید. به احتمال زیاد گیدو وستروله، رهبر لیبرالها، وزیر امور خارجه آلمان میشود. تا چه حد تغییر وزیر امور خارجه از سوسیال دموکرات به لیبرال، بر سیاست خارجی آلمان تأثیر میگذارد؟
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4736654,00.html
بهمن نیرومند: به نظر من این ائتلاف جدید مواضع آلمان را در مورد سختگیریهای بیشتر در رابطه با ایران تقویت خواهد کرد. فراموش نکنیم که خانم مرکل که در واقع سیاست خارجی دولت را بهعنوان صدراعظم تعیین میکند، همیشه با سیاستهای اسراییل و با سیاستهای محافظهکاران در آمریکا نزدیک بود. همچنین فراموش نکنیم که خانم مرکل، بهعنوان رهبر اپوزیسیون، با مواضع گرهارد شرودر در مورد عدم دخالت آلمان در جنگ عراق مخالفت کرد و حتا در یک ملاقات با رئیس جمهور آمریکا، جرج دبلیو بوش، توافق خود را با جنگ عراق اعلام داشت. سیاست خارجی دموکرات مسیحیها و مشخصاً خانم مرکل، به نظر من، قویاً تحت تأثیر اسراییل قرار دارد و بر همین پایه است که مواضع آنها در مقابل ایران تعیین میشود.
در حال حاضر، اگر با دقت نگاه کنیم، میبینیم که مواضع دولت آلمان در برخورد با ایران حتا سختتر از مواضع دولت باراک اوباما است. خانم مرکل در توافق با رئیس جمهور فرانسه، آقای نیکولا سارکوزی، و نخست وزیر انگلستان، گوردون براون، از تحریمهای سخت علیه ایران پشتیبانی میکند، درحالی که دولت اوباما بیشتر تأکید روی روشهای دیپلماتیک دارد. بر همین پایه، من تصور میکنم که آن مواضعی که دولت آلمان تاکنون در ائتلاف با سوسیال دموکراتها اتخاذ میکرده است، در مقابل ایران سختتر شود. چون به هر حال سوسیال دموکراتها نظر دیگری در برخورد با ایران داشتند و دارند و بیشتر مواضع آنها شبیه مواضع دولت آقای اوباما است.
از خروج سوسیال دموکراتها از این دولت صحبت کردید. اینکه الان یک سیاستمدار از حزب دمکراتهای آزاد (لیبرالها) وزیر امور خارجه آلمان میشود، چه تأثیری خواهد داشت؟
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: بهمن نیرومند پیشبینی میکند که دولت جدید آلمان مواضعی سختگیرانهتر در برابر ایران اتخاذ خواهد کرد من تصور نمیکنم که اختلافی بین لیبرالها و دموکرات مسیحیها در زمینهی سیاست خارجی وجود داشته باشد و آقای وستروله هم به تصور من در توافق کامل با خانم مرکل خواهد بود. یعنی او همان سیاستی را دنبال خواهد کرد که من قبلاً توضیح دادم.
فکر میکنید که محافل اقتصادی آلمان بتوانند علائق خودشان را در رابطه با ایران بیش از پیش پیگیری کنند؟
این با مشکل مواجه شده است. به دلیل اینکه منافع اقتصادی آلمان در توافق کامل با سیاست سختگیری در مقابل ایران نیست. میدانیم که بسیاری از سرمایهداران آلمانی که میخواهند در ایران سرمایه،گذاری کنند، شکوه دارند از اینکه دولت محدودیتهایی برایشان قائل شده است و از داد و ستد و سرمایهگذاری در ایران جلوگیری میکند. بنابراین این تضادی است که معلوم نیست چگونه حل خواهد شد. بههرحال ما در ماههای آینده خواهیم دید که تکلیف غرب در کل به طور مشخص با ایران چگونه خواهد شد و در همین رابطه دولتهای آلمان، فرانسه و انگلستان بخصوص قادر هستند علیرغم فشار بر ایران منافع اقتصادیشان را در ایران به پیش ببرند.
فکر میکنید انتظار چه موضعگیریهایی را در زمینهی وضعیت حقوق بشر در ایران بتوانیم داشته باشیم؟
متأسفانه باید بگویم که مسئله حقوق بشر فعلا کنار رفته است و دومرتبه تمام سیاستهای غرب روی مسئلهی اتم و آزمایش راکتهای ایران متمرکز شده است. این باعث تأسف بسیار است. برای آنکه آنچه در ایران اتفاق میافتد، یعنی پایمال شدن روزمره حقوق بشر، دیگر آنطور که باید و شاید مورد توجه غرب نیست و آنها بیشتر روی مسئلهی اتم و مشکلاتی که در این زمینه با ایران دارند اقدامات خودشان را متمرکز کردهاند.
در آخرین صحبت وزیر امور خارجه آلمان، آقای اشتاینمایر، ایشان محمود احمدینژاد را «ننگ کشور خود» خواند. فکر میکنید چنین موضعگیریهایی را بشود در آینده از یک مقام رسمی حکومت آلمان انتظار داشت؟
من فکر میکنم که این موضعگیریها در صورت ادامهی روش آقای احمدینژاد در ایران ادامه پیدا کند و احتمالاً شدیدتر هم خواهد شد. چون در حال حاضر رژیم ایران کاملاً تحریکآمیز با دنیای غرب برخورد میکند. صحبتهای آقای احمدینژاد دراجلاس سازمان ملل یا اعلام یک پایگاه اتمی دوم در نزدیکی قم یا همین آزمایش راکتها، اینها همه جنبهی تحریکآمیز دارد و به نظر من تنشهایی را که بین غرب و ایران بههرحال موجود است، بسیار تقویت خواهد کرد.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: بابک بهمنش
تعداد دانشجويان تظاهركننده به 3هزار نفر مىرسد
در ساعت11صبح امروز شمار دانشجويان شركت كننده در تظاهرات ضدحكومتى در مقابل دانشگاه تهران به 3هزار نفر رسيده و شعارهاى مرگ بر ديكتاتور همه جا طنينانداز است.
دانشجويان بپاخاسته شعار مىدهند:
محمود خائن… . كشتى جوانان وطن الله واكبر مرگ برتو مرگ برتو/ مرگ برديكتاتور.
نه سازش نه تسليم- نه سازش نه تسليم /دانشجومى ميرد ذلت نمىپذيرد
به گزارش دريافتى شمار زيادى از مردم به دانشجويان پيوستند. مأموران سركوبگر رژيم به دانشجويان و مردم يورش بردند و آنان را مورد ضرب و جرح قرار مىدهند. مزدوران رژيم موبايل تعدادى از تظاهر كنندگان را شكستند. آنان به هر كس كه فيلمبردارى كند يورش مىبرند.
مأموران سركوبگربراى كنترل و سركوب دانشجويان تعدادى از درهاى دانشگاه را بستهاند.
دانشجويان بپاخاسته شعار مىدهند:
محمود خائن… . كشتى جوانان وطن الله واكبر مرگ برتو مرگ برتو/ مرگ برديكتاتور.
نه سازش نه تسليم- نه سازش نه تسليم /دانشجومى ميرد ذلت نمىپذيرد
به گزارش دريافتى شمار زيادى از مردم به دانشجويان پيوستند. مأموران سركوبگر رژيم به دانشجويان و مردم يورش بردند و آنان را مورد ضرب و جرح قرار مىدهند. مزدوران رژيم موبايل تعدادى از تظاهر كنندگان را شكستند. آنان به هر كس كه فيلمبردارى كند يورش مىبرند.
مأموران سركوبگربراى كنترل و سركوب دانشجويان تعدادى از درهاى دانشگاه را بستهاند.
مردم تهران از تظاهرات دانشجويان حمايت كردند
مردم با بوق زدن و بالا بردن انگشتان خود به نشانه پيروزى از تظاهرات ضدحكومتى دانشجويان در دانشگاه تهران حمايت كردند.
بنابه اين گزارش دانشجويان در پايان اين تظاهرات با سر دادن شعار ”تا احمدىنژاده هر روز همين بساطه“ ، اعلام كردند اين تازه اول تظاهرات در دانشگاه است و هر روز ادامه خواهد داشت.
در همين حال رسانههاى حكومتى نيز وحشت خود را از تظاهرات امروز دانشجويان نشان داده و نوشتند: تلاش ماموران بر اين است که دامنه اين تجمع به بيرون دانشگاه کشيده نشود.
بنابه اين گزارش دانشجويان در پايان اين تظاهرات با سر دادن شعار ”تا احمدىنژاده هر روز همين بساطه“ ، اعلام كردند اين تازه اول تظاهرات در دانشگاه است و هر روز ادامه خواهد داشت.
در همين حال رسانههاى حكومتى نيز وحشت خود را از تظاهرات امروز دانشجويان نشان داده و نوشتند: تلاش ماموران بر اين است که دامنه اين تجمع به بيرون دانشگاه کشيده نشود.
از ترس دانشجویان احمدی نژاد باز هم در دانشگاه حاضر نشد
خبرنامه امیرکبیر: صبح امروز همزمان با حضور کودتاچیان در دانشگاه تهران، دانشجویان معترض با وجود همه فشارها و تهدیدهای نیروهای امنیتی طی یک ماه گذشته، فریادهای اعتراضی مرگ بر دیکتاتور سر دادند. این تجمع که با حضور هزار دانشجو همراه بود از مقابل دانشکده هنرهای زیبا آغاز شدند و به تدریج پس از به راه افتادن دانشجویان به سمت ضلع شمالی دانشگاه، لحظه لحظه بر شمار معترضین افزوده شد.
دانشجویان معترض که نمادهای سبز از جمله پلاکاردهای سبز رنگ حاوی نوشته ها و دستبندها و بادکنک های سبز بهمراه داشتند با عبور از مقابل دانشکده های مختلف در مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ایستادند و یکصدا فریاد های "مرگ بر دیکتاتور"، "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، "دانشجوی زندانی ازاد باید گردد"، "ندائیم، سهرابیم، ما همه یکصدائیم"، "کروبی بازداشت بشه ایران قیامت میشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن"، "شکنجه، تجاوز دیگر اثر ندارد"، "دولت کودتا استعقا استعفا"، "یا حسین میرحسین"، "احمدی دروغگو شصت و سه درصدت کو"، "رایم کو"، "آزادی" و ... سردادند.
دانشجویان معترض هم چنین پلاکاردهای حاوی خوشامدگوئی به وزرای علوم و بهداشت دولت کودتا را به زیرکشیدند که با تشویق های ممتد دیگر دانشجویان همراه بودند. در این هنگام در حدود 50- دانشجوی بسیجی نیز به منظور مقابله با دانشجویان با در دست داشتن پرچم هائی به سر دادن شعار پرداختند که در مقابل نیز دانشجویان معترض فریاد زدند: "دانشجوی سهمیه، همینه همینه".
نیروهای حراست و انتظامات دانشگاه نیز برای تامین امنیت سالن محل برگزاری مراسم در مقابل محوطه کتابخانه مرکزی صف کشیده بودند. نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و دانشجویان بسیجی نیز چون همیشه به شناسائی دانشجویان معترض مشغول بودند.
دانشجویان سپس تجمع خود را در مقابل سر در دانشگاه تهران و با سر دادن شعارهائی ادامه دادند. شعارهای "احمدی احمدی این اخرین پیامه، جنبش سبز ایران آماده قیامه"، "دولت جنایت می کند رهبر حمایت می کند"، "سپاه و اطلاعات عامل افتضاحات"، "جنتی لعنتی تو دشمن ملتی"، "ندائیم سهرابیم، ما همه یکصدائیم"، "کروبی بازداشت دستگیر بشه ایران قیامت میشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن" از جمله شعارهای دانشجویان معترض بود.
تجمع دانشجویان در سر در دانشگاه تهران، موجب جمع شدن عده ی زیادی از مردم در پیاده روهای خیابان انقلاب شد و عده ای از مردم نیز همراهی خود را با دانشجویان نشان می دادند. دانشجویان پس از تجمع مقابل درب 16 آذر، بار دیگر در مقابل کتابخانه مرکزی به سر دادن شعار پرداختند و پس از آن به تجمع دو ساعته خود پایان دادند.
دانشجویان معترض که نمادهای سبز از جمله پلاکاردهای سبز رنگ حاوی نوشته ها و دستبندها و بادکنک های سبز بهمراه داشتند با عبور از مقابل دانشکده های مختلف در مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ایستادند و یکصدا فریاد های "مرگ بر دیکتاتور"، "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، "دانشجوی زندانی ازاد باید گردد"، "ندائیم، سهرابیم، ما همه یکصدائیم"، "کروبی بازداشت بشه ایران قیامت میشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن"، "شکنجه، تجاوز دیگر اثر ندارد"، "دولت کودتا استعقا استعفا"، "یا حسین میرحسین"، "احمدی دروغگو شصت و سه درصدت کو"، "رایم کو"، "آزادی" و ... سردادند.
دانشجویان معترض هم چنین پلاکاردهای حاوی خوشامدگوئی به وزرای علوم و بهداشت دولت کودتا را به زیرکشیدند که با تشویق های ممتد دیگر دانشجویان همراه بودند. در این هنگام در حدود 50- دانشجوی بسیجی نیز به منظور مقابله با دانشجویان با در دست داشتن پرچم هائی به سر دادن شعار پرداختند که در مقابل نیز دانشجویان معترض فریاد زدند: "دانشجوی سهمیه، همینه همینه".
نیروهای حراست و انتظامات دانشگاه نیز برای تامین امنیت سالن محل برگزاری مراسم در مقابل محوطه کتابخانه مرکزی صف کشیده بودند. نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و دانشجویان بسیجی نیز چون همیشه به شناسائی دانشجویان معترض مشغول بودند.
دانشجویان سپس تجمع خود را در مقابل سر در دانشگاه تهران و با سر دادن شعارهائی ادامه دادند. شعارهای "احمدی احمدی این اخرین پیامه، جنبش سبز ایران آماده قیامه"، "دولت جنایت می کند رهبر حمایت می کند"، "سپاه و اطلاعات عامل افتضاحات"، "جنتی لعنتی تو دشمن ملتی"، "ندائیم سهرابیم، ما همه یکصدائیم"، "کروبی بازداشت دستگیر بشه ایران قیامت میشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن" از جمله شعارهای دانشجویان معترض بود.
تجمع دانشجویان در سر در دانشگاه تهران، موجب جمع شدن عده ی زیادی از مردم در پیاده روهای خیابان انقلاب شد و عده ای از مردم نیز همراهی خود را با دانشجویان نشان می دادند. دانشجویان پس از تجمع مقابل درب 16 آذر، بار دیگر در مقابل کتابخانه مرکزی به سر دادن شعار پرداختند و پس از آن به تجمع دو ساعته خود پایان دادند.
ايمان و اميد

بيش از همه اينها، وقتي خدا يك لحظه روي خود را از تو مي پوشاند ، مگو كه تو را كاملا فراموش كرده است . نه ، هرگز ، او تاخير نمي كند تا بركتي بزرگتر برايت بياورد تا او را بهتر بشناسي و بيشتر دوستش بداري و از شادي هاي وصف ناپذير بهره مند گردي . انتظار كشيدن ، ما را در فيض رشد مي دهد و ايمان ما را مي آزمايد ، پس با ايمان و اميد منتظر باش . ممكن است انجام وعده طول بكشد ، اما سرانجام تحقق خواهد يافت
اي خداوند عيسي
اي خداوند عيسي ، وقتي درهاي زندانم از هر طرف بر من بسته مي شود ، كمكم كن تا بتوانم كاملا به تو اعتماد نمايم و همواره در پري شادي حضور تو بسر برم . مطمئن هستم كه در اين صورت براي شروع و انجام هر كاري موفقيت خواهي بخشيد. من آموخته ام كه عظمت رنج و مشقت را دريابم ، زيرا در آن جاست كه درخشش چهره منجيم را مي بينم.
وضعیت بد جسمی یک روزنامه نگار زن در زندان اوین
خبرگزاری هرانا : وضعیت روحی و جسمی هنگامه شهیدی، روزنامه نگار بازداشتی، در زندان اوین مناسب نیست.
بنابر اخبار رسیده به واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، هنگامه شهیدی که چندی پس از برگزاری انتخابات در ایران، بازداشت شد با وضعیت بد جسمی در زندان روبهرو است به طوریکه روزانه تعداد زیادی قرص و دارو به عنوان آرامبخش برای او تجویز شده است، اما با این وجود حتا از خواب راحت در شب نیز برخوردار نیست.
این در حالی است که وی در هفته تنها سه بار و آن هم به مدت بیست دقیقه برای هواخوری میرود و این موجب ناراحتیهای ناشی از کمبود آفتاب برای وی نیز شده است.
هنگامه شهيدي، روزنامه نگار، عضو حزب اعتماد ملي و دانشجوي دكتراي حقوق بشر در دانشگاه SOAS است که در طول دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز مشاور امور بانوان و عضو ستاد انتخاباتي مهدی كروبي بوده و در تاريخ 9 تير ماه 1388 بازداشت شده است و تا کنون در زندان اوین در بازداشت موقت است!
بنابر اخبار رسیده به واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران، هنگامه شهیدی که چندی پس از برگزاری انتخابات در ایران، بازداشت شد با وضعیت بد جسمی در زندان روبهرو است به طوریکه روزانه تعداد زیادی قرص و دارو به عنوان آرامبخش برای او تجویز شده است، اما با این وجود حتا از خواب راحت در شب نیز برخوردار نیست.
این در حالی است که وی در هفته تنها سه بار و آن هم به مدت بیست دقیقه برای هواخوری میرود و این موجب ناراحتیهای ناشی از کمبود آفتاب برای وی نیز شده است.
هنگامه شهيدي، روزنامه نگار، عضو حزب اعتماد ملي و دانشجوي دكتراي حقوق بشر در دانشگاه SOAS است که در طول دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز مشاور امور بانوان و عضو ستاد انتخاباتي مهدی كروبي بوده و در تاريخ 9 تير ماه 1388 بازداشت شده است و تا کنون در زندان اوین در بازداشت موقت است!
دانشجویان: اعتراض و تظاهرات هر روز ادامه خواهد داشت
بامدادخبر: درحالیکه حدود ساعت یک بعدازظهر، تجمع و راهپیمایی دانشجویان در دانشگاه تهران، با آرامش و بدون درگیری پایان یافت، خبرنگار ما از هجوم نیروهای ضدشورش به تعدادی از دانشجویان در هنگام خروج از دانشگاه، و دستگیری عدهای از آنها خبر می دهد.
اعتراضات امروز دانشجویان دانشگاه تهران پیش از ظهر امروز با شعار مرگ بر ديكتاتور آغاز شد. دانشجویان پلاكاردهای مراسم وزير علوم را پاره كرده و خواستار بيرون انداختن وى از دانشگاه شدند. دانشجويان معترض كه شمار آنان به هزاران نفر مى رسید شعار مى دادند دانشجو مى ميرد ذلت نمى پذيرد.
به گفته شاهدان، مزدوران رژيم برای جلوگیری از فیلمبرداری از تظاهرات، تلفن های موبايل تعدادى از تظاهركنندگان را شكستند. آنان به هر كس كه فيلمبردارى می کرد يورش مى بردند.
دانشجويان در پايان تظاهرات با سر دادن شعار تا احمدى نژاده هر روز همين بساطه، اعلام كردند اين تازه شروع تظاهرات در دانشگاه است و هر روز ادامه خواهد داشت.
گفتنی است ماموران سرکوبگر رژیم امروز در وحشت از گسترش اعتراضات تلاش می کردند تا دامنه تجمع دانشجویان به بيرون دانشگاه کشيده نشود.
اعتراضات امروز دانشجویان دانشگاه تهران پیش از ظهر امروز با شعار مرگ بر ديكتاتور آغاز شد. دانشجویان پلاكاردهای مراسم وزير علوم را پاره كرده و خواستار بيرون انداختن وى از دانشگاه شدند. دانشجويان معترض كه شمار آنان به هزاران نفر مى رسید شعار مى دادند دانشجو مى ميرد ذلت نمى پذيرد.
به گفته شاهدان، مزدوران رژيم برای جلوگیری از فیلمبرداری از تظاهرات، تلفن های موبايل تعدادى از تظاهركنندگان را شكستند. آنان به هر كس كه فيلمبردارى می کرد يورش مى بردند.
دانشجويان در پايان تظاهرات با سر دادن شعار تا احمدى نژاده هر روز همين بساطه، اعلام كردند اين تازه شروع تظاهرات در دانشگاه است و هر روز ادامه خواهد داشت.
گفتنی است ماموران سرکوبگر رژیم امروز در وحشت از گسترش اعتراضات تلاش می کردند تا دامنه تجمع دانشجویان به بيرون دانشگاه کشيده نشود.
یک نوجوان دیگر در آستانه اعدام
خبرگزاری هرانا: حسین علی پور متولد 7 تیرماه 1368، به جرم قتلی که در 16 سالگی (شهریور 84) مرتکب شده است، هم اکنون در زندان لاکان رشت زندانی است و با تائید شدن حکم قصاص اعدام خواهد شد.
به گزارش واحد حقوق کودک مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ، در غروب روز 19 شهریور ماه سال 84،حسین علی پور و یکی از دوستانش به نام مهدی اسدی با فردی به نام مسعود پروانه درگیر شدند که در این درگیری متاسفانه مسعود جان باخته است و حسین علی پور به جرم قتل به قصاص و دوستش به 10 سال حبس محکوم شده اند و تلاشهای بسیار وکیل تسخیری ایشان تا این لحظه نتوانسته است روی رای دادگاه تاثیر بگذارد وهم اکنون پرونده جهت تأئید به دیوان عالی فرستاده شده است.
طبق ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک اجرای مجازات اعدام و حبس های طولانی مدت برای کودکان تا قبل از پايان سن هجده سالگی ممنوع است. در ضمن در بند 6 ماده ی 5 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتاً حکم اعدام برای کودکان زیر 18 سال ممنوع اعلام شده است..علیرغم این مهم کشور ایران بالاترین میزان اعدام کودکان را در جهان داراست.
به گزارش واحد حقوق کودک مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ، در غروب روز 19 شهریور ماه سال 84،حسین علی پور و یکی از دوستانش به نام مهدی اسدی با فردی به نام مسعود پروانه درگیر شدند که در این درگیری متاسفانه مسعود جان باخته است و حسین علی پور به جرم قتل به قصاص و دوستش به 10 سال حبس محکوم شده اند و تلاشهای بسیار وکیل تسخیری ایشان تا این لحظه نتوانسته است روی رای دادگاه تاثیر بگذارد وهم اکنون پرونده جهت تأئید به دیوان عالی فرستاده شده است.
طبق ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک اجرای مجازات اعدام و حبس های طولانی مدت برای کودکان تا قبل از پايان سن هجده سالگی ممنوع است. در ضمن در بند 6 ماده ی 5 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتاً حکم اعدام برای کودکان زیر 18 سال ممنوع اعلام شده است..علیرغم این مهم کشور ایران بالاترین میزان اعدام کودکان را در جهان داراست.
ناآرامی در دانشگاه تهران
سایت عصرایران در تهران: خبرهای رسیده از محوطه مرکزی دانشگاه تهران حاکی از ناآرام بودن این مجموعه دارد. هم اکنون دو گروه از دانشجویان در مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه در حال شعار دادن علیه همدیگر هستند ولی جمع بیشتری از آنان بدون آن که شعار خاصی سر دهند در محوطه گرد امده اند و مدام بر تعداد آنها افزوده می شود.تلاش ماموران بر این است که دامنه این تجمع به بیرون دانشگاه کشیده نشود.
حکم تبعید و شلاق برای یک معلم در آغاز سال تحصیلی
شهرزاد نیوز: علی پورسلیمان، دبیر منطقه 9 تهران، به یک سال تبعید به شهرستان اسلامشهر و 35 ضربه شلاق محکوم شد. وی عضو مرکزی سازمان معلمان است که به دلیل فعالیتهای صنفی و حضور در تجمعات اعتراضی معلمان در سال 85 با اتهام بر هم زدن امنیت ملی کشور محاکمه گردید.
حکم اخیر از سوی هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری صادر شد. وی پیش از این نیز در خرداد 86 در دادگاه اولیه به 2 سال تبعید محکوم شده بود.
حکم اخیر از سوی هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری صادر شد. وی پیش از این نیز در خرداد 86 در دادگاه اولیه به 2 سال تبعید محکوم شده بود.
†معرفی 1 سایت مفید مسیحی†
نامۀ یکی از نجات یافتگان اردوگاه مرگ کهریزک
انتشار: فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
نامۀ یکی از نجات یافتگان اردوگاه مرگ کهریزک خطاب به سازمانهای حقوق بشری جهان
.....دانشجوها را در هواخوری می زدند تا حد مرگ. در جایی جداگانه زندانیها را می بردند لخت مادر زاد می کردند یک اتاقک آهنی بود به بعضی از جوانترها تجاوز می کردند باتون فرو می کردند و صدای جیغ و داد همۀ ما را که گرسنه و تشنه و زخمی بودیم دیوانه می کرد. هر وقتی که احمدرضا رادان (یکی از سرکردگان جنایتکار نیروی انتظامی) می آمد روزهای پنجشنبه با هلیکوپتر همه را لخت می کردند و خودش جلوی همه می ایستاد و ما را تهدید می کرد و می گفت: امروز دیگه همتون را می کشم و می کنم زیر خاک ،اون تپه سفیده عین شما هزارتا کردیم ،اینقدر می کشیمتون تا بقیه بدونن و آدم شند.
****
ریاست محترم کمیساریای عالی حقوق بشرسازمان ملل ، شورا ی حقوق بشر سازمان ملل، عفو بین المل ؛
اینجانب نوشاد حداوند احمدی 52 ساله 28 /8 /1387 بنابه درج اتهام واهی از سوی دادیار حسینی در روزنامۀ عصر ایران به عنوان مضنون به قتل بصورت خود معرف به دادیاری فوق در حسن آباد فشافویه خودم را معرفی کردم . دادیار حسنی بدون هیچ سند و مدرکی مرا به آگاهی شاپور فرستاد. در صورتیکه من قاتل اصلی را که در درگیری در یک دامداری یک نفر را کشته بود با شهادت 20 نفر کارگر آن دام داری معرفی کردم که یکی از کارگران من بود .قتل در دامداری اتفاق افتاد . مقتول یک سارق مسلح بود که به اتفاق فردی دیگری برای سرقت دامداری واقع در چرم شهر حوزۀ حسن آباد بین قم و ورامین آمده بودند که یکی از کارگران دامداری برای جلوگیری از سرقت با او درگیر می شود .
سارقین سلاح داشتند که تمام 20 نفر کارگر حاضر اسلحۀ سارقین را دیده اند . طبق شنیده هایم از کارگران شلیک هم کرده بودند .4 بعد ظهر بود دامداری در نقطۀ خلوت بیابانی و حاشیۀ کویر واقع شده است .سارقان که با مقاومت کارگرها روبرو شدند فرار کردند . آن طرف تر آگاهی ورامین 5 نفر سارق را دستگیر می کند که معلوم شد 2 نفر به داخل آمده بودند و 5 نفر در بیرون مواظب بودند .من که آخرتر رسیده بودم سارقی را که مضروب شده بود دیدم او با تیر تفنگ ساچمه ای گلوله خورده بود و در نقطه کمرش بود. او را به بیمارستان مفتح ورامین بردم بعد که می خواستند او را به تهران اعزام کنند با آمبولانس سوار شدم و کنار دست راننده نشستم.
گروهی از افراد همان باند سارقین جلوی بیمارستان مفتح ورامین با راننده آمبولانس و من درگیر شدند آنها اسلحه داشتند و ما را تهدید می کردند و با چوب و چماق ودشنه به ما حمله کردند می خواستند سارق زخمی را از آمبولانس بربایند که به علت حملۀ آنها و تنها بودنم، من از ترس جانم فرار کردم و به خانه رفتم تا 18 ماه نه احظاریه ای و نه اخطاریه ای برای من نیامد .
ناگهان عکس مرا در روزنامه عصر ایران یکی از دوستانم دیده بود به من نشان داد که به دادیاری حسن اباد مراجعه کردم و آقای حسینی دستور بازداشت مرا صادر کرد و به آگاهی شاپور فرستاد. در آگاهی شاپور 41 روز در انفرادی بودم. دست بند و پا بند زده بودند . از انفرادی که بیرون می آوردند چشم بند هم می زدند با باتون به سر و بدنم می کوبیدن چک و لگد و مشت و با پوتین عادی بود و بدنم همیشه کبود بود و درد می کرد . غذا هم ناچیز می دادند و لاغر شده بودم.
بعد از آن مرا بدستور دادیار حسینی به کهریزک فرستادند. مدت 6 ماه و 20 روز در کهریزک بدون ملاقات و بهداشت ، حداقل آب وغذا در یک قفس به اتفاق 30 الی 40 نفر دیگه بودم. .تعداد قفسها چهارتا (4) بودند و 4 اتاق هم روبری آنها بود .هفته ای 3 بار ما را کتک می زدند 2 روز در هفته دوشنبه و سه شنبه گاردیها می آمدند . روز پنجشنبه ها احمد رضا رادان با هلیگوپتر همراه با سرهنگ عامریان ،سرهنگ حقی ،کومیجانی و سروان زندی و خمیس آبادی و سید حسینی و موسوی و ماکان ما را با کابل و شلاق و لوله و مشت و لگد می کوبیدند .
در آنجا شاهد مرگ 10 نفر به چشم خود بودم و میدانم طی این مدت لااقل 120 نفر مرده اند یک تکه سیب زمینی و یک تکه نان میدادند سیب زمین به اندازه.. و یک چهارم نان لواش بجای غذا ،آب هم یک قولپ در بطری نوشابه خانواده به هر نفر می دادند . 30 نفر از یک بطری خانواده نوشابه آب می خوردیم.آب لجن وشور و ترش و کثیف بود .با لوله و کابل و باتون ما را می زدند .
این اوخرا که دانشجویان را و جوانان را آوردند آنها را کتک می زدند همان بلائی که بر سر ما آوردند سر آنها آوردند .پس ما را کمتر می زدند چون تعدادشان به زدن همۀ ما نمی رسید.
افسری که در آگاهی من را شکنجه می داد محمد شیرکوهی بود که انواع شکنجه ها را به من و بقیه زندانیان می داد.حتی بعضیها را آویزان می کردند به سقف بعضی ها از مچ دست به میله های بند و اتاق آویزان می کردند توالت فقط 30 ثانیه می شد بریم . شپش و ساس وجود ما را برداشته بود( امان از ما گرفته بود ).آگاهی شاپور شاید از کهریزک بدتر بود به لحاظ شکنجه های مثل درخت سخنگو،شربت به درخت می مالند و مورچه های گوشتخوار را به جان آدم می اندازند .کلیۀ مدارک مربوط به مسلحانه بودن سارقین را افسر پرونده من محمد شیرکوهی و این دادیار حسینی از پرونده برداشتند و گوبا از سارقین مسلح پول گرفتند.
بر اثر ضربات که شیرکوهی و ماموران کهریزک به من زده اند قفسۀ ام را با لوله شکسته اند ،کمرم آسیب جدی دارد که بعدها شکایت کردم و توانستم آنها را به دادسرای مربوط به نیروهای انتظامی و قضات بکشانم. ولی هنوز به نتیجه نرسیده ام و لی پزشک قانونی شکست قفسۀ سینه ام را و انحراف کمرم را بر اثر ضربه های متعدد لوله و باتون تایید کرده است.انگشتهای دستم آسیب دیده و دردناک هستند و زانوهایم همیشه درد می کند . از بس لگد خوردم و انگشتهای دست وپایم سر می شوند .
دانشجوها را در هواخوری می زدند تا حد مرگ . در جایی جداگانه زندانیها را می بردند لخت مادر زاد می کردند یک اتاقک آهنی بود به بضی از جوانترها تجاوز می کردند باتون فرو می کردند و صدای جیغ و داد اعصاب همۀ ما را که گرسنه و تشنه و زخمی بودیم دیوانه می کرد.
هر وقتی که احمد رضا رادان می آمد روزهای پنجشنبه با هلیکوپتر همه را لخت می کردند و خودش جلوی همه می ایستاد و ما را تهدید می کرد با لهجۀ اصفهانی می گفت: امروز دیگه همتون را می کشم و می کنم زیر خاک ،اون تپه سفیده عین شما هزارتا کردیم ،اینقدر می کشیمتون تا بقیه بدونن و آدم شند. سرهنگ عامریان ، سرهنگ حقی،سرهنگ کومیجانی و افراد دیگر مثل خمیس ابادی،سید موسوی و سروان زندی و سید حسینی و گاردیها ی که ما را می زدند عینک دودی داشتند و نقاب هم می زدند تا شناخته نشوند. سربازها زیاد به ما کاری نداشتند.
عامل تمامی بد بختیها و شکنجه ها و ظلمهایی که به من شد دادیار حسینی بود که مرا بیهوده به کهریزک و شاهپور فرستاد و افسر پرونده هم محمد شیرکوهی بود که من را بدون دلیل ،بدون سوءسابقه به بدترین جاها فرستادند من یک دامدار هستم و برای تولید ملی کار می کنم و 20 کارگر دارم و تولید اشتغال در این شرایط بد آن هم در کویر ورامین کردم . ولی حالا بدترین بلاها و شکنجه ها را بر سرم من آورده اند و دادمداریم بیشتر از یک سال است که بی صاحب افتاده و بر سر زن وبچه ام جزء فقر فلاکت نیامده . آن شکنجه هایی که بر سر من آورده اند که منجر به دردها و بیماریها ی روحی و جسمی من شد و اعتماد به نفس و احساس امنیتم را از بین برده است. وقتی مرا به دکتر بردند دکتر روانشناس گفت دچار نوعی افسردگی و پارانوئید شدید با خودت حرف نزن به من دارهای آروم بخش دادند در این رجائی شهر ولی در کهریزک نه دکتری بود ،نه دوایی،نه آمپولی هیچ . برای یک قرص بایستی 20 باتون می خوردیم و اگر پول داشتیم مثلا 200 هزارتومان باید به افسرانی که آنجا بودند یا درجه داران می دادیم تا یک عدد قرص بگیریم . الان گیج شدم با خودم صحبت می کنم و اصلا حواسم نیست که بلند بلند حرف می زنم و از هر اتفاقی و سر وصدایی می هراسم .
من از دادیار حسینی و محمد شیرکوهی شکایت کردم که در دادسرای نظامی پرونده مفتوح است . در مرحلۀ بازپرسی و تحقیقات یک بار با شیرکوهی روبرو شدیم که بازپرس نظامی افراد از او پرسید به چه حقی کسی که سابقه نداشته به چه علت بدون مدرک و سند تحت نظر و شکنجه قرار دادی و او را در شاهپور 41 روز نگه داشتی ولی فعلا اون پرونده هنوز باز است و شیرکوهی هنوز در آگاهی شاپور دیگران را شکنجه می دهد .
از تاریخ 27/8/ 1387 در بازداشت بسر بردم حدود 9 ماه است زندگیم مختل شده است و با اینکه سارقین و قاتل اصلی مشخص شده است و 20 نفر شاهدین حضور دارند .و تنها گناه من رساندم مجروح به بیمارستان بوده اند بدون سابقه و دلیلی از خانواده و کار زندگی طبیعی ام دور شدم و خانواده ام بدون سرپرست ماندند . اگر هر خللی که به خانواده ام وارد شود و بچه هایم و زن من دچار انحراف و گرفتاری شوند بجزء نظام جمهوری اسلامی چه کسی مسئول فروپاشی و از بین رفتن امنیت خانواده من و هزاران نفر مثل من می باشد ؟ که بی دلیل و قانونی و بدون سوء سابقه و بدون طی مراحل حقوق و قانونی در زندانها و بازداشتگاهها زیر شکنجه ها نابود می شویم و صدایمان هم به جایی نمی رسد و خانواده های ما در نگرانی تنهائی و جدائی پر پر می زنند.
وقتی کهریزک بودیم حتی آدرس آنجا را هم نمی دادند که کسی بتواند به ملاقات ما بیایید یا برای ما لباس بیاورد . تقریبا آنجا فقط در یک لباس سبز روشن که مخصوص زندان کهریزک است و بسیار وحشتناک بود بسر بردیم و آن لباس تازه پاره می شد لباس تازه نمی دادند. براستی وقتی پدر خانواده در کنار همسر فرزندانش نباشد آن هم در این جامعه عقب مانده و خراب چه بر سر زن و بچه هایمان می آیید؟ چه کسی به آنها خرجی میدهد ؟ چه کسی دست نوازش بر سر آنها می کشد؟ چه کسی باید به داد آنها برسد؟
کمیساریای حقوق بشر ،جهان، ای دنیا بدانید !لطفا به داد من و هزاران مثل من برسانید . از موقعی که کهریزک را بسته اند که آن هم بازرسان آمدند و ثمرۀ خون جوانان و دانشجویان شهید بود که آنجا بسته شد و ما از آنجا نجات پیدا کردیم . حالت دیوانه و روانی داریم همیشه خواب می بینم و می پرم. تقاضای آزادی بدون قید و شرط دارم . چون هیچ جرم و گناهی مرتکب نشدم . هیچ مدرک و سند و شاهدی بر علیه من نیست و 20نفر قاتل اصلی که اسلحه داشته و شلیک کرده است به پلیس نشان داده است . ولی کسی به داد من نمی رسد.
اول خدا و بعد شما به فریاد ما برسید
19 شهریور 1388 برابر با 10 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
نامۀ یکی از نجات یافتگان اردوگاه مرگ کهریزک خطاب به سازمانهای حقوق بشری جهان
.....دانشجوها را در هواخوری می زدند تا حد مرگ. در جایی جداگانه زندانیها را می بردند لخت مادر زاد می کردند یک اتاقک آهنی بود به بعضی از جوانترها تجاوز می کردند باتون فرو می کردند و صدای جیغ و داد همۀ ما را که گرسنه و تشنه و زخمی بودیم دیوانه می کرد. هر وقتی که احمدرضا رادان (یکی از سرکردگان جنایتکار نیروی انتظامی) می آمد روزهای پنجشنبه با هلیکوپتر همه را لخت می کردند و خودش جلوی همه می ایستاد و ما را تهدید می کرد و می گفت: امروز دیگه همتون را می کشم و می کنم زیر خاک ،اون تپه سفیده عین شما هزارتا کردیم ،اینقدر می کشیمتون تا بقیه بدونن و آدم شند.
****
ریاست محترم کمیساریای عالی حقوق بشرسازمان ملل ، شورا ی حقوق بشر سازمان ملل، عفو بین المل ؛
اینجانب نوشاد حداوند احمدی 52 ساله 28 /8 /1387 بنابه درج اتهام واهی از سوی دادیار حسینی در روزنامۀ عصر ایران به عنوان مضنون به قتل بصورت خود معرف به دادیاری فوق در حسن آباد فشافویه خودم را معرفی کردم . دادیار حسنی بدون هیچ سند و مدرکی مرا به آگاهی شاپور فرستاد. در صورتیکه من قاتل اصلی را که در درگیری در یک دامداری یک نفر را کشته بود با شهادت 20 نفر کارگر آن دام داری معرفی کردم که یکی از کارگران من بود .قتل در دامداری اتفاق افتاد . مقتول یک سارق مسلح بود که به اتفاق فردی دیگری برای سرقت دامداری واقع در چرم شهر حوزۀ حسن آباد بین قم و ورامین آمده بودند که یکی از کارگران دامداری برای جلوگیری از سرقت با او درگیر می شود .
سارقین سلاح داشتند که تمام 20 نفر کارگر حاضر اسلحۀ سارقین را دیده اند . طبق شنیده هایم از کارگران شلیک هم کرده بودند .4 بعد ظهر بود دامداری در نقطۀ خلوت بیابانی و حاشیۀ کویر واقع شده است .سارقان که با مقاومت کارگرها روبرو شدند فرار کردند . آن طرف تر آگاهی ورامین 5 نفر سارق را دستگیر می کند که معلوم شد 2 نفر به داخل آمده بودند و 5 نفر در بیرون مواظب بودند .من که آخرتر رسیده بودم سارقی را که مضروب شده بود دیدم او با تیر تفنگ ساچمه ای گلوله خورده بود و در نقطه کمرش بود. او را به بیمارستان مفتح ورامین بردم بعد که می خواستند او را به تهران اعزام کنند با آمبولانس سوار شدم و کنار دست راننده نشستم.
گروهی از افراد همان باند سارقین جلوی بیمارستان مفتح ورامین با راننده آمبولانس و من درگیر شدند آنها اسلحه داشتند و ما را تهدید می کردند و با چوب و چماق ودشنه به ما حمله کردند می خواستند سارق زخمی را از آمبولانس بربایند که به علت حملۀ آنها و تنها بودنم، من از ترس جانم فرار کردم و به خانه رفتم تا 18 ماه نه احظاریه ای و نه اخطاریه ای برای من نیامد .
ناگهان عکس مرا در روزنامه عصر ایران یکی از دوستانم دیده بود به من نشان داد که به دادیاری حسن اباد مراجعه کردم و آقای حسینی دستور بازداشت مرا صادر کرد و به آگاهی شاپور فرستاد. در آگاهی شاپور 41 روز در انفرادی بودم. دست بند و پا بند زده بودند . از انفرادی که بیرون می آوردند چشم بند هم می زدند با باتون به سر و بدنم می کوبیدن چک و لگد و مشت و با پوتین عادی بود و بدنم همیشه کبود بود و درد می کرد . غذا هم ناچیز می دادند و لاغر شده بودم.
بعد از آن مرا بدستور دادیار حسینی به کهریزک فرستادند. مدت 6 ماه و 20 روز در کهریزک بدون ملاقات و بهداشت ، حداقل آب وغذا در یک قفس به اتفاق 30 الی 40 نفر دیگه بودم. .تعداد قفسها چهارتا (4) بودند و 4 اتاق هم روبری آنها بود .هفته ای 3 بار ما را کتک می زدند 2 روز در هفته دوشنبه و سه شنبه گاردیها می آمدند . روز پنجشنبه ها احمد رضا رادان با هلیگوپتر همراه با سرهنگ عامریان ،سرهنگ حقی ،کومیجانی و سروان زندی و خمیس آبادی و سید حسینی و موسوی و ماکان ما را با کابل و شلاق و لوله و مشت و لگد می کوبیدند .
در آنجا شاهد مرگ 10 نفر به چشم خود بودم و میدانم طی این مدت لااقل 120 نفر مرده اند یک تکه سیب زمینی و یک تکه نان میدادند سیب زمین به اندازه.. و یک چهارم نان لواش بجای غذا ،آب هم یک قولپ در بطری نوشابه خانواده به هر نفر می دادند . 30 نفر از یک بطری خانواده نوشابه آب می خوردیم.آب لجن وشور و ترش و کثیف بود .با لوله و کابل و باتون ما را می زدند .
این اوخرا که دانشجویان را و جوانان را آوردند آنها را کتک می زدند همان بلائی که بر سر ما آوردند سر آنها آوردند .پس ما را کمتر می زدند چون تعدادشان به زدن همۀ ما نمی رسید.
افسری که در آگاهی من را شکنجه می داد محمد شیرکوهی بود که انواع شکنجه ها را به من و بقیه زندانیان می داد.حتی بعضیها را آویزان می کردند به سقف بعضی ها از مچ دست به میله های بند و اتاق آویزان می کردند توالت فقط 30 ثانیه می شد بریم . شپش و ساس وجود ما را برداشته بود( امان از ما گرفته بود ).آگاهی شاپور شاید از کهریزک بدتر بود به لحاظ شکنجه های مثل درخت سخنگو،شربت به درخت می مالند و مورچه های گوشتخوار را به جان آدم می اندازند .کلیۀ مدارک مربوط به مسلحانه بودن سارقین را افسر پرونده من محمد شیرکوهی و این دادیار حسینی از پرونده برداشتند و گوبا از سارقین مسلح پول گرفتند.
بر اثر ضربات که شیرکوهی و ماموران کهریزک به من زده اند قفسۀ ام را با لوله شکسته اند ،کمرم آسیب جدی دارد که بعدها شکایت کردم و توانستم آنها را به دادسرای مربوط به نیروهای انتظامی و قضات بکشانم. ولی هنوز به نتیجه نرسیده ام و لی پزشک قانونی شکست قفسۀ سینه ام را و انحراف کمرم را بر اثر ضربه های متعدد لوله و باتون تایید کرده است.انگشتهای دستم آسیب دیده و دردناک هستند و زانوهایم همیشه درد می کند . از بس لگد خوردم و انگشتهای دست وپایم سر می شوند .
دانشجوها را در هواخوری می زدند تا حد مرگ . در جایی جداگانه زندانیها را می بردند لخت مادر زاد می کردند یک اتاقک آهنی بود به بضی از جوانترها تجاوز می کردند باتون فرو می کردند و صدای جیغ و داد اعصاب همۀ ما را که گرسنه و تشنه و زخمی بودیم دیوانه می کرد.
هر وقتی که احمد رضا رادان می آمد روزهای پنجشنبه با هلیکوپتر همه را لخت می کردند و خودش جلوی همه می ایستاد و ما را تهدید می کرد با لهجۀ اصفهانی می گفت: امروز دیگه همتون را می کشم و می کنم زیر خاک ،اون تپه سفیده عین شما هزارتا کردیم ،اینقدر می کشیمتون تا بقیه بدونن و آدم شند. سرهنگ عامریان ، سرهنگ حقی،سرهنگ کومیجانی و افراد دیگر مثل خمیس ابادی،سید موسوی و سروان زندی و سید حسینی و گاردیها ی که ما را می زدند عینک دودی داشتند و نقاب هم می زدند تا شناخته نشوند. سربازها زیاد به ما کاری نداشتند.
عامل تمامی بد بختیها و شکنجه ها و ظلمهایی که به من شد دادیار حسینی بود که مرا بیهوده به کهریزک و شاهپور فرستاد و افسر پرونده هم محمد شیرکوهی بود که من را بدون دلیل ،بدون سوءسابقه به بدترین جاها فرستادند من یک دامدار هستم و برای تولید ملی کار می کنم و 20 کارگر دارم و تولید اشتغال در این شرایط بد آن هم در کویر ورامین کردم . ولی حالا بدترین بلاها و شکنجه ها را بر سرم من آورده اند و دادمداریم بیشتر از یک سال است که بی صاحب افتاده و بر سر زن وبچه ام جزء فقر فلاکت نیامده . آن شکنجه هایی که بر سر من آورده اند که منجر به دردها و بیماریها ی روحی و جسمی من شد و اعتماد به نفس و احساس امنیتم را از بین برده است. وقتی مرا به دکتر بردند دکتر روانشناس گفت دچار نوعی افسردگی و پارانوئید شدید با خودت حرف نزن به من دارهای آروم بخش دادند در این رجائی شهر ولی در کهریزک نه دکتری بود ،نه دوایی،نه آمپولی هیچ . برای یک قرص بایستی 20 باتون می خوردیم و اگر پول داشتیم مثلا 200 هزارتومان باید به افسرانی که آنجا بودند یا درجه داران می دادیم تا یک عدد قرص بگیریم . الان گیج شدم با خودم صحبت می کنم و اصلا حواسم نیست که بلند بلند حرف می زنم و از هر اتفاقی و سر وصدایی می هراسم .
من از دادیار حسینی و محمد شیرکوهی شکایت کردم که در دادسرای نظامی پرونده مفتوح است . در مرحلۀ بازپرسی و تحقیقات یک بار با شیرکوهی روبرو شدیم که بازپرس نظامی افراد از او پرسید به چه حقی کسی که سابقه نداشته به چه علت بدون مدرک و سند تحت نظر و شکنجه قرار دادی و او را در شاهپور 41 روز نگه داشتی ولی فعلا اون پرونده هنوز باز است و شیرکوهی هنوز در آگاهی شاپور دیگران را شکنجه می دهد .
از تاریخ 27/8/ 1387 در بازداشت بسر بردم حدود 9 ماه است زندگیم مختل شده است و با اینکه سارقین و قاتل اصلی مشخص شده است و 20 نفر شاهدین حضور دارند .و تنها گناه من رساندم مجروح به بیمارستان بوده اند بدون سابقه و دلیلی از خانواده و کار زندگی طبیعی ام دور شدم و خانواده ام بدون سرپرست ماندند . اگر هر خللی که به خانواده ام وارد شود و بچه هایم و زن من دچار انحراف و گرفتاری شوند بجزء نظام جمهوری اسلامی چه کسی مسئول فروپاشی و از بین رفتن امنیت خانواده من و هزاران نفر مثل من می باشد ؟ که بی دلیل و قانونی و بدون سوء سابقه و بدون طی مراحل حقوق و قانونی در زندانها و بازداشتگاهها زیر شکنجه ها نابود می شویم و صدایمان هم به جایی نمی رسد و خانواده های ما در نگرانی تنهائی و جدائی پر پر می زنند.
وقتی کهریزک بودیم حتی آدرس آنجا را هم نمی دادند که کسی بتواند به ملاقات ما بیایید یا برای ما لباس بیاورد . تقریبا آنجا فقط در یک لباس سبز روشن که مخصوص زندان کهریزک است و بسیار وحشتناک بود بسر بردیم و آن لباس تازه پاره می شد لباس تازه نمی دادند. براستی وقتی پدر خانواده در کنار همسر فرزندانش نباشد آن هم در این جامعه عقب مانده و خراب چه بر سر زن و بچه هایمان می آیید؟ چه کسی به آنها خرجی میدهد ؟ چه کسی دست نوازش بر سر آنها می کشد؟ چه کسی باید به داد آنها برسد؟
کمیساریای حقوق بشر ،جهان، ای دنیا بدانید !لطفا به داد من و هزاران مثل من برسانید . از موقعی که کهریزک را بسته اند که آن هم بازرسان آمدند و ثمرۀ خون جوانان و دانشجویان شهید بود که آنجا بسته شد و ما از آنجا نجات پیدا کردیم . حالت دیوانه و روانی داریم همیشه خواب می بینم و می پرم. تقاضای آزادی بدون قید و شرط دارم . چون هیچ جرم و گناهی مرتکب نشدم . هیچ مدرک و سند و شاهدی بر علیه من نیست و 20نفر قاتل اصلی که اسلحه داشته و شلیک کرده است به پلیس نشان داده است . ولی کسی به داد من نمی رسد.
اول خدا و بعد شما به فریاد ما برسید
19 شهریور 1388 برابر با 10 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر
بازداشت دو فعال سیاسی در تبریز
بنا به گزارش دریافتی، دو تن از فعالین سیاسی آذربایجانی روز دوشنبه ٣۰ شهريور توسط ماموران اداره اطلاعات تبریز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. بازداشت حسن ارک روزنامه نگار و ابراهیم دشتی در آستانه بازگشایی مدارس صورت می گیرد. به گفته خانواده بازداشت شدگان ماموران پس از مراجعه به منزل این افراد، آنها را دستگیر و منزل و محل کارشان را مورد بازرسی قرار داده اند. مامورین پس از بازرسی منزل کتابها و دست نوشته ها و کیس های کامپیوتر را با خود برده اند.
یکی از خوانندگان: بنابه گزارش رسیده از شهرستان پیرانشهر یک دانشجوی اهل این شهرستان بنام ادریس کاملا که در دانشگاه ارومیه در رشته مهندسی عمران ترم ششم
خبرنامه امیرکبیر: استقبال دانشجویان دانشگاه تهران از حداد عادل با "شعار مرگ بر دیکتاتور"
بعد از ظهر روز گذشته، غلامعلی حداد عادل نماینده فعلی و رئیس پیشین مجلس، که به منظور شرکت در جلسه گروه علمی فلسفه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران راهی این دانشگاه شده بود بر خلاف انتظار خود با موج اعتراضی دانشجویان روبرو شد.
این تجمع از ساعت 17 لحظه حضور حداد تا ساعت 18 ادامه داشت. او که قصد داشت در ساعات پایانی روز در دانشگاه حاضر شود تا با اعتراضات دانشجویان روبرو نشود. در حین حضور در جلسه گروه فلسفه و نیز هنگام خروج از جلسه با بیش از 50 دانشجوی معترض روبرو شد که با فریادهای "مرگ بر دیکتاتور" و نیز دیگر شعارها وی را تا درب دانشکده بدرقه کردند.
تیم حفاظت حدادعادل از ترس دانشجویان بیش از یک ساعت از خروج وی امتناع می کردند. در نهایت پس از اضافه شدن بیش از 15 نفر مامورین حراست توانستند وی را از گروه فلسفه دانشگاه تهران فراری دهند. به گفته کسانی که داخل گروه حضور داشته اند حداد در حالی که از ترس می لرزیده لحظه به لحظه گزارش حضور دانشجویان را از محافظینش می گرفته و به اساتیدی که وی را به جلسه دعوت کرده بودند گفته است: «شما که گفتید دانشگاه هیچ خبری نیست؟! اینها چرا حرمت استاد را نگه نمی دارند؟ اگر حرمت استاد در دانشگاه از بین برود که هیچ چیز حرمتی ندارد؟!! که این سخنان با تعجب حاضرین مواجه شده است.»
از جمله شعارهایی که دانشجویان تکرار می کردند: "مرگ بر دیکتاتور"، "وکیل ضد ملت خجالت خجالت"؛ "آروم باش آروم باش دانشجوییم نه اوباش"؛ "حداد عادل حامی قاتل"؛ "حداد حیا کن دانشگاه را رها کن"؛ "هر کی که بی سواده با احمدی نژاده"؛ "ترسو بیا بیرون"؛ "نترس نترس ما کهریزک نداریم". به گزارش خبرنامه امیرکبیر، دانشجویان در ادامه سرود "یار دبستانی" و "حداد قاتل آواره گردی خاک وطن را" خواندند.
گفتنی است حداد عادل، عضو هیئت گروه علمی فلسفه دانشگاه تهران، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است که پس از برگزاری انتخابات 22 خرداد 88 و پیش از تأیید نهایی سلامت انتخابات توسط شورای نگهبان به حمایت صریح از احمدی نژاد پرداخته بود، اما با وجود این وی در هیئت «بی طرف» معرّفی شده ی شورای نگهبان حضور داشت!
همچنین اخیراً وی درباره ی فجایع بازداشتگاه کهریزک گفته بود: «کشته شدن سه نفر در کهریزک مسئله ی مهمی نیست».
بعد از ظهر روز گذشته، غلامعلی حداد عادل نماینده فعلی و رئیس پیشین مجلس، که به منظور شرکت در جلسه گروه علمی فلسفه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران راهی این دانشگاه شده بود بر خلاف انتظار خود با موج اعتراضی دانشجویان روبرو شد.
این تجمع از ساعت 17 لحظه حضور حداد تا ساعت 18 ادامه داشت. او که قصد داشت در ساعات پایانی روز در دانشگاه حاضر شود تا با اعتراضات دانشجویان روبرو نشود. در حین حضور در جلسه گروه فلسفه و نیز هنگام خروج از جلسه با بیش از 50 دانشجوی معترض روبرو شد که با فریادهای "مرگ بر دیکتاتور" و نیز دیگر شعارها وی را تا درب دانشکده بدرقه کردند.
تیم حفاظت حدادعادل از ترس دانشجویان بیش از یک ساعت از خروج وی امتناع می کردند. در نهایت پس از اضافه شدن بیش از 15 نفر مامورین حراست توانستند وی را از گروه فلسفه دانشگاه تهران فراری دهند. به گفته کسانی که داخل گروه حضور داشته اند حداد در حالی که از ترس می لرزیده لحظه به لحظه گزارش حضور دانشجویان را از محافظینش می گرفته و به اساتیدی که وی را به جلسه دعوت کرده بودند گفته است: «شما که گفتید دانشگاه هیچ خبری نیست؟! اینها چرا حرمت استاد را نگه نمی دارند؟ اگر حرمت استاد در دانشگاه از بین برود که هیچ چیز حرمتی ندارد؟!! که این سخنان با تعجب حاضرین مواجه شده است.»
از جمله شعارهایی که دانشجویان تکرار می کردند: "مرگ بر دیکتاتور"، "وکیل ضد ملت خجالت خجالت"؛ "آروم باش آروم باش دانشجوییم نه اوباش"؛ "حداد عادل حامی قاتل"؛ "حداد حیا کن دانشگاه را رها کن"؛ "هر کی که بی سواده با احمدی نژاده"؛ "ترسو بیا بیرون"؛ "نترس نترس ما کهریزک نداریم". به گزارش خبرنامه امیرکبیر، دانشجویان در ادامه سرود "یار دبستانی" و "حداد قاتل آواره گردی خاک وطن را" خواندند.
گفتنی است حداد عادل، عضو هیئت گروه علمی فلسفه دانشگاه تهران، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است که پس از برگزاری انتخابات 22 خرداد 88 و پیش از تأیید نهایی سلامت انتخابات توسط شورای نگهبان به حمایت صریح از احمدی نژاد پرداخته بود، اما با وجود این وی در هیئت «بی طرف» معرّفی شده ی شورای نگهبان حضور داشت!
همچنین اخیراً وی درباره ی فجایع بازداشتگاه کهریزک گفته بود: «کشته شدن سه نفر در کهریزک مسئله ی مهمی نیست».
آرش حجازی در سايتش فيلم قاتل ندا را تاييد كرد
سایت آرش حجازی
جالب است که هر بار جناب احمدی نژاد نطقی درباره ندا می فرمایند، سندی رو می شود تا گواهی باشد بر دروغگویی ایشان. امروز بعد از ظهر صندوق پستی ام پر بود از ایمیل های دوستانی که اعلام کردند سند جدیدی منتشر شده است و می خواستند بدانند من آن را تایید می کنم یا نه.
فیلمی در اینترنت منتشر شد که به صحنه های پس از مرگ ندا می پردازد. همان طور که در مصاحبه های قبلی ام گفتم، بعد از اینکه بدن بیجان ندا را استاد موسیقی اش سوار بر ماشینی از صحنه دور کرد، مردم شخصی را گرفتند که معتقد بودند ضارب نداست. حتی گفتم که پیراهنش را درآوردند. فیلمی که در زیر می بینید، از جایی است که مردم تصمیم گرفته اند این ضارب احتمالی را رها کنند، هرچند هنوز عده ای معتقدند که باید او را به مجازات رساند. خوشبختانه دهان یاوه گویانی که تا به حال واقعیت را زیر سؤال می بردند، با این فیلم بسته می شود. یاوه گویان عزیز، رئیس جمهور غیرمنتخب شماست که دروغ می گوید، سینه ی شکافته ندا دروغ نمی گوید.
بله، تأیید می کنم که این فیلم به بخشی از حوادثی می پردازد که روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸، دقایقی بعد از مرگ ندا، در تقاطع خیابان خسروی و صالحی در خیابان کارگر تهران رخ داد.
شخصی که در فیلم می بینید و پیراهن به تن ندارد، همان بسیجی است که مردم گرفته بودند و فریاد می زد نمی خواستم بکشمش.
یا حق،
آرش حجازی
جالب است که هر بار جناب احمدی نژاد نطقی درباره ندا می فرمایند، سندی رو می شود تا گواهی باشد بر دروغگویی ایشان. امروز بعد از ظهر صندوق پستی ام پر بود از ایمیل های دوستانی که اعلام کردند سند جدیدی منتشر شده است و می خواستند بدانند من آن را تایید می کنم یا نه.
فیلمی در اینترنت منتشر شد که به صحنه های پس از مرگ ندا می پردازد. همان طور که در مصاحبه های قبلی ام گفتم، بعد از اینکه بدن بیجان ندا را استاد موسیقی اش سوار بر ماشینی از صحنه دور کرد، مردم شخصی را گرفتند که معتقد بودند ضارب نداست. حتی گفتم که پیراهنش را درآوردند. فیلمی که در زیر می بینید، از جایی است که مردم تصمیم گرفته اند این ضارب احتمالی را رها کنند، هرچند هنوز عده ای معتقدند که باید او را به مجازات رساند. خوشبختانه دهان یاوه گویانی که تا به حال واقعیت را زیر سؤال می بردند، با این فیلم بسته می شود. یاوه گویان عزیز، رئیس جمهور غیرمنتخب شماست که دروغ می گوید، سینه ی شکافته ندا دروغ نمی گوید.
بله، تأیید می کنم که این فیلم به بخشی از حوادثی می پردازد که روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸، دقایقی بعد از مرگ ندا، در تقاطع خیابان خسروی و صالحی در خیابان کارگر تهران رخ داد.
شخصی که در فیلم می بینید و پیراهن به تن ندارد، همان بسیجی است که مردم گرفته بودند و فریاد می زد نمی خواستم بکشمش.
یا حق،
آرش حجازی
محرومیت یک دانشجوی کرد از تحصیل
یکی از خوانندگان: بنابه گزارش رسیده از شهرستان پیرانشهر یک دانشجوی اهل این شهرستان بنام ادریس کاملا که در دانشگاه ارومیه در رشته مهندسی عمران ترم ششم خود را می خواند در جریان سال تحصیلی جدید و انتخاب واحد برای ترم مهرماه از جانب حراست این دانشگاه احضار شده و از جانب رییس حراست به وی اعلام شده که به جهت همکاری کردن در فراری دادن برادرش لقمان کاملا حق ادامه تحصیل را تا اطلاع ثانوی ندارد .این اولین بار نیست که رژیم به بهانه های گوناگون دانشجویان کرد راازادامه تحصیل بازمیدارد.
تاسیسات مخفی اتمی؛ سخنگوی رژیم: انتظار تشویق داریم!
واحد مرکزی خبر (صدا و سیمای رژیم): سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی با اشاره به اعلام تهران مبنی بر آغاز احداث دومین تاسیسات غنی سازی نیمه صنعتی به آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت: این بیانگر پایبندی جمهوری اسلامی به قواعد بین المللی است و انتظار تشویق و تحسین جهانی داریم.
حسن قشقاوی در نشست خبری امروز خود افزود: این تاسیسات در چارچوب برنامه هایی است که با اهداف صلح آمیز ساخته می شود و همه جنبه های آن شفاف و روشن است.
وی با تأکید بر اینکه هیچ اقدام مخفی و سری و برخلاف قواعد و معیارهای بین المللی صورت نگرفته است از ادعاهای برخی کشورهای غربی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی تأسیسات مخفیانه هسته ای دارد ابراز تعجب کرد.
قشقاوی درباره مذاکرات جمهوری اسلامی با 1+5 نیز گفت: موضوع مذاکرات بر مبنای بسته پیشنهادی انجام خواهد شد. (یعنی در مورد موضوع هسته ای گفتگو نخواهد شد.)
این در حالیست که سفير آمريكا در سازمان ملل اعلام کرد رژيم تهران در نشست اول اكتبر با گزينه بسيار قاطعى مواجه خواهد شد.
سوزان رایس كه با تلويزيون یس ان ان گفتگو مى كرد افزود، يا رژيم تهران بايد در مورد برنامه تسليحات هسته ای خود به طور جدى وارد مذاكره شود و ضمن شفاف سازى به تعهدات بين المللى خود سريعا عمل كند يا اينكه با فشارها و مجازات های بيشترى از سوی جامعه جهانی مواجه خواهد شد.
آنگلا مركل، صدراعظم آلمان نیز در باره گفتگوهای اول اکتبر اعلام کرد، این مذاكرات حياتى خواهد بود.
همزمان روزنامه واشنگتن پست با اشاره به افشاى تاسیسات جديد غنى سازى اورانيوم و سرپيچى رژيم از قطعنامه هاى شوراى امنيت سازمان ملل نوشت، قدرتهاى خارجى شانس خيلى كمى دارند كه بتوانند از طريق گفتگوى مسالمت آميز برنامه هاى هسته اى رژيم تهران را متوقف كنند.
این روزنامه نوشت، اگر تاسیسات زیرزمینی قم افشا نشده بود رژيم تهران تا یک یا دو سال دیگر قادر به ساختن بمب بود بدون اينكه جامعه جهانى از آن با خبر باشد و اگر يک تاسيسات مخفى پيدا شده، به احتمال زياد تعداد ديگرى نيز وجود دارد.
.واشنگتن پست نوشت، ايالات متحده بايد روشن سازد در مقابل رژيمى كه با بى شرمى قوانین بين المللى و قطعنامه هاى شورای امنیت را زير پا مى گذارد، دست روى دست نخواهد گذاشت.
حسن قشقاوی در نشست خبری امروز خود افزود: این تاسیسات در چارچوب برنامه هایی است که با اهداف صلح آمیز ساخته می شود و همه جنبه های آن شفاف و روشن است.
وی با تأکید بر اینکه هیچ اقدام مخفی و سری و برخلاف قواعد و معیارهای بین المللی صورت نگرفته است از ادعاهای برخی کشورهای غربی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی تأسیسات مخفیانه هسته ای دارد ابراز تعجب کرد.
قشقاوی درباره مذاکرات جمهوری اسلامی با 1+5 نیز گفت: موضوع مذاکرات بر مبنای بسته پیشنهادی انجام خواهد شد. (یعنی در مورد موضوع هسته ای گفتگو نخواهد شد.)
این در حالیست که سفير آمريكا در سازمان ملل اعلام کرد رژيم تهران در نشست اول اكتبر با گزينه بسيار قاطعى مواجه خواهد شد.
سوزان رایس كه با تلويزيون یس ان ان گفتگو مى كرد افزود، يا رژيم تهران بايد در مورد برنامه تسليحات هسته ای خود به طور جدى وارد مذاكره شود و ضمن شفاف سازى به تعهدات بين المللى خود سريعا عمل كند يا اينكه با فشارها و مجازات های بيشترى از سوی جامعه جهانی مواجه خواهد شد.
آنگلا مركل، صدراعظم آلمان نیز در باره گفتگوهای اول اکتبر اعلام کرد، این مذاكرات حياتى خواهد بود.
همزمان روزنامه واشنگتن پست با اشاره به افشاى تاسیسات جديد غنى سازى اورانيوم و سرپيچى رژيم از قطعنامه هاى شوراى امنيت سازمان ملل نوشت، قدرتهاى خارجى شانس خيلى كمى دارند كه بتوانند از طريق گفتگوى مسالمت آميز برنامه هاى هسته اى رژيم تهران را متوقف كنند.
این روزنامه نوشت، اگر تاسیسات زیرزمینی قم افشا نشده بود رژيم تهران تا یک یا دو سال دیگر قادر به ساختن بمب بود بدون اينكه جامعه جهانى از آن با خبر باشد و اگر يک تاسيسات مخفى پيدا شده، به احتمال زياد تعداد ديگرى نيز وجود دارد.
.واشنگتن پست نوشت، ايالات متحده بايد روشن سازد در مقابل رژيمى كه با بى شرمى قوانین بين المللى و قطعنامه هاى شورای امنیت را زير پا مى گذارد، دست روى دست نخواهد گذاشت.
بازداشت دو فعال سیاسی در تبریز
بنا به گزارش دریافتی، دو تن از فعالین سیاسی آذربایجانی روز دوشنبه ٣۰ شهريور توسط ماموران اداره اطلاعات تبریز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. بازداشت حسن ارک روزنامه نگار و ابراهیم دشتی در آستانه بازگشایی مدارس صورت می گیرد. به گفته خانواده بازداشت شدگان ماموران پس از مراجعه به منزل این افراد، آنها را دستگیر و منزل و محل کارشان را مورد بازرسی قرار داده اند. مامورین پس از بازرسی منزل کتابها و دست نوشته ها و کیس های کامپیوتر را با خود برده اند.
اشتراک در:
پستها (Atom)