۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

یک زندان مسیحی نوشته مکس لوکادو ترجمه: مصطفی رحمانی. تقدیم به مریم و مرضیه عزیز و دیگر زندانیان


جا دارد از برادر مصطفی عزیز به خاطر ترجمه و انتخاب این متن تشکر کنم و اینکه اجازه دادند این متن را در وبلاگ بگذارم، برکت خداوندمان عیسی مسیح، هر روزه با شما باشد تا به ابد. آمین


نزدیک شهر سائو جوس در برزیل زندانی با امکانات قابل توجه وجود دارد. بیست سال پیش دولت برزیل در یک طرح آنرا به ندامتگاهی مسیحی تبدیل کرد. نام آنرا هم تغییر داده و"هیومایتا" گذاشتند. برنامه این بود که این زندان بر اساس موازین مسیحی دایر شود. قرار شد غیر از دو نفر پرسنل نظامی بقیه ي کارها به عهده زندانیان باشد. خانواده ها هم از بیرون با زندانیان همکاری می کردند و این روند بعد از محکومیتشان هم ادامه پیدا می کرد. چاک چالسون (یکی از مسئولین بین المللی) از این زندان بازدید نمود و اینگونه گزارش داد:

وقتی وارد زندان هیومایتا شدم، دیدم تمامی زندانیان لبخند بر لب دارند، به خصوص قاتلانی که کلید داشتند و در را باز کرده و مرا به داخل راهنمایی کردند. هر جا که می رفتم، مردانی را می دیدم که با آرامش و صلح و صفا در اطاقهای تمیزشان مشغول انجام کارهای صنعتی بودند. بر تمامی دیوارها جملاتی از کتابمقدس مثلا امثال، مزامیر و غیره نوشته شده بود. راهنما مرا تا سلولی که در گذشته برای شکنجه استفاده می شد راهنمایی کرد و گفت امروز این سلول تنها یک زندانی دارد. در انتهای سالنی بلند، بالاخره به آن اطاق رسیدیم. او کلید انداخت تا در را باز کند، اما مکث کرد و گفت آیا مطمئنید می خواهید داخل شوید؟

بی درنگ گفتم البته که می خواهم، من خیلی از سلولهای انفرادی را سراسر دنیا دیده ام. او به آرامی در را باز کرد و من تنها زندانی این سلول را دیدم. عیسی مسیح بر صلیب به زیبایی توسط زندانیان بر دیوار حک شده بود.

او به آرامی و با بغض گفت: او تمامی مدت حبس، باقی ما را در اینجا تحمل می کند...



امروز مسیح در همان سلولی هست که خواهران ما، مریم و مرضیه و برادمان شهرام هستند.(و عزیزانی دیگر که نام آنها را نمی دانیم ) در همان سلول هایی که یادگار شهدای کلیسای ایران هست. همان سلولی که با وجود تاریکی، روشنی مسیح می تواند چشمان زندانبانان را باز کند،چشم کسانی که خداوند را نمی شناسند و برای شکنجه زندانیان پوتین هایی آهنین به پا کرده اند، آنها فراموش کرده اند که دعاهای ایماندران به مسیح در سراسر دنیا می تواند لرزه ای بر قلب سنگی شان بیاندازد که همانند پولس که روزی دشمن مسیح بود، عاشق مسیح شوند. آنها فراموش کرده اند که مسیح گفت : اگر به فرزندان من آسیب برسانید بدانید که دارید به من لطمه می زنید. آنها فراموش کرده اند که با این کار دارند بر میخ های فرو رفته در بدن مسیح ضربه می زنند.

متی باب ۲۵ آیات ۴۱- ۴۶ «پس‌ اصحاب‌ طرف‌ چپ‌ را گويد: "اي‌ ملعونان‌، از من‌ دور شويد در آتش‌ جاوداني‌ كه‌ براي‌ ابليس‌ و فرشتگان‌ او مهيّا شده‌ است‌.۴۲ زيرا گرسنه‌ بودم‌ مرا خوراك‌ نداديد، تشنه‌ بودم‌ مرا آب‌ نداديد،۴۳ غريب‌ بودم‌ مرا جا نداديد، عريان‌ بودم‌ مرا نپوشانيديد، مريض‌ و محبوس‌ بودم‌ عيادتم‌ ننموديد."۴۴ پس‌ ايشان‌ نيز به‌ پاسخ‌ گويند: "اي‌ خداوند، كي‌ تو را گرسنه‌ يا تشنه‌ يا غريب‌ يا برهنه‌ يا مريض‌ يا محبوس‌ ديده‌، خدمتت‌ نكرديم‌؟"۴۵آنگاه‌ در جواب‌ ايشان‌ گويد: "هرآينه‌ به‌ شما مي‌گويم‌، آنچه‌ به‌ يكي‌ از اين‌ كوچكان‌ نكرديد، به‌ من‌ نكرده‌ايد." ۴۶ و ايشان‌ در عذاب‌ جاوداني‌ خواهند رفت‌، امّا عادلان‌ در حيات‌ جاوداني‌.»

و در آخر باید بگم که فراموش نکنید مسیح ما را هرگز ترک نکرده و نخواهد کرد. او که حافظ ماست هرگز نخوابیده و به خواب نخواهد رفت و او وعده داده است تا انقضای عالم با ما باشد، حال می خواهد آن مکان زندان باشد و یا هر جای دیگر.

متی باب ۲۸: ۲۰ و اينك‌ مـن‌ هـر روزه‌ تا انقضاي‌ عالم‌ همراه‌ شما مي‌باشـم‌ .

«همراه‌ شما مي‌باشم‌» اين‌ آيه‌ دلپسندترين‌ آية‌ تمام‌ كتاب‌مقدس‌ بشمار مي‌رود. عيسي‌ از ميان‌ مردگان‌ برخاست‌ و مسلماً هيچگاه‌ نخواهد مرد. او هم‌ اكنون‌ زنده‌ است‌ و همراه‌ با قوم‌ خويش‌، آنها را در هر وقت‌ با قدرت‌ محافظت‌كنندة‌ خويش‌ رهبري‌ مي‌كند. او مقامي‌ بالاتر از فرماندهي‌ لشگريان‌ فرشتگان‌ را داراست‌. او نه‌ تنها شخصاً فرماندة‌ لشگريان‌ آسمان‌ است‌ بلكه‌ مايل‌ است‌ كه‌ بصورت‌ شخصي‌ با هر يك‌ از افراد قوم‌ خويش‌ در همة‌ اوقات‌ همراه‌ باشد.
ما نمي‌توانيم‌ درك‌ كنيم‌ كه‌ چگونه‌ يك‌ فرد مي‌تواند بطور همزمان‌ با ميليونها و شايد ميلياردها شخص‌ همراهي‌ كند. ولي‌ اين‌ نشانة‌ الوهيت‌ اين‌ چنين‌ شخصيتي‌ است‌. و عيسي‌ با ساده‌ترين‌ لحن‌ ادعا نمود كه‌ «من‌ هر روزه‌ همراه‌ شما مي‌باشم‌». عيسي‌ اين‌ عبارات‌ را در سخنان‌ خويش‌ ذكر نمود و او هرگز سخنان‌ باطل‌ نگفته‌ است‌. او هيچوقت‌ بي‌دليل‌ لب‌ به‌ سخن‌ گفتن‌ نگشود. او هميشه‌ با هدف‌ سخن‌ مي‌گفت‌. اين‌ سخنان‌ اگر چه‌ ماوراي‌ درك‌ ما و يا بصورتي‌ پوشيده‌ و مرموز باشند، اما به‌ حقيقي‌ بودن‌ آنها ايمان‌ داريم‌. ما در هر حالي‌ نيز كه‌ باشيم‌، شاد يا غمگين‌، قوي‌ يا ضعيف‌، او در هر وقت‌ با هر يك‌ از ماست‌ و اگرچه‌ ناديدني‌ است‌ ولي‌ با ما همراه‌ است‌. عيسي‌ خداوند، همين‌ حالا امشب‌، كه‌ به‌ خواب‌ خواهيم‌ رفت‌، فردا در محل‌ كار، هفتة‌ آينده‌، سال‌ آينده‌ با حضور خويش‌ بر ما سايه‌ افكنده‌ است‌ و كنار ما راه‌ مي‌رود. او در حاليكه‌ از جزئيات‌ زندگي‌ ما با خبر است‌ و به‌ همة‌ تلاشهاي‌ بي‌نتيجة‌ ما نگاه‌ مي‌كند، طالب‌ آن‌ است‌ كه‌ ما را به‌ جايي‌ برساند كه‌ وارث‌ شادي‌ فناناپذير و ابدي‌ پدر گرديم‌. شايد اين‌ عبارات‌ بيشتر شبيه‌ به‌ يك‌ رؤيا باشند اما بايد دانست‌ كه‌ در واقع‌، حقيقت‌ اصلي‌ زندگي‌ ما است‌.

گزارشی از گردهمایی مسیحیان در لندن برای آزادی مریم و مرضیه عزیز در لندن

به گزارش خبرنگار شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان در لندن، روز شنبه ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۹ برابر با ۲۱ شهریور ۱۳۸۸، جمعی از مسیحیان ایرانی مقیم لندن برای آزادی "مریم و مرضیه" از زندان اوین، در مقابل سفارت ایران در لندن دور هم جمع شدند و یك روز را در روزه و دعا بسر بردند.

افراد بسیاری از كلیساها و گروههای مختلف مسیحی با حضور و دعاهای خود این گردهمایی را حمایت كردند.

این گزارش حاكی است، افراد از كلیساها و سازمانهای مختلف از ساعاتی پس از ظهر در بیرون ساختمان اصلی سفارت ایران تجمع كردند. در این گردهمایی بیش از ۱۰۰ نفر حضور داشتند كه در پایان این گردهمایی كلیه شركت كنندگان دادخواستی را خطاب به سفیر ایران در لندن برای حمایت از مریم و مرضیه امضا كردند.

به گزارش خبرنگار fcnn، دراین مراسم كه به طور خاص توسط بانوان مسیحی برنامه‏ریزی شده بود، تمامی افراد با پوشیدن لباس‏های سفید در دعاها و پرستش‏های خود یگانگی‏شان را در مسیح نشان دادند. این در حال بود كه حوالی ساعت ۵ بعد از ظهر افراد بیشتری به این تجمع پیوستند كه با روشن كردن ۱۸۷ شمع به نشانۀ ۱۸۷ روز اسارت "مریم و مرضیه" خیابان لندن را روشن ساختند و پرستش‏ها و دعا برای كلیه زندانیان مسیحی در آغاز شب ببیشتر شد.پلیس از تمامی این گرهمایی راضی به نظر می‏رسید و به نظر چند تن از آنان این گردهمایی در نوع خود بی‏نظیر بود و تا كنون چنین جلسۀ دعایی در بیرون هیچ سفارتی برگزار نشده بود.تمامی مراسم آرام، باقدرت و با تمركز زیاد بر دعا برگزار شد. برخی از عابران كه از موضوع بی‏خبر بودند با دیدن تصاویر و نوشته ها اعلام داشتند كه این موضوع را در فهرست دعاهای كلیسایی خود اضافه خواهند كرد و با مسیحیان ایران در این خصوص متحد خواهند شد.

این گردهمایی تلاش برآن داشت كه افكار عموم را بر زندگی و آزادی مریم و مرضیه متمركز كند.برگزار كنندگان این مراسم از عموم مردم درخواست نمودند كه برای آزادی مریم و مرضیه همچنان دعا كنند و تا آزادی كامل این دو هموطن از پا نشینند.

لازم به یاد آوری است، مریم و مرضیه در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۷( ۵ مارچ ۲۰۰۹) بخاطر اعتقادات دینی اشان توسط تعدادی از افراد لباس شخصی و چندی از ماموران امنیتی در تاریخ فوق در آپارتمان مشترك محل اقامت شان در تهران بازداشت و با گذشت ۶ ماه همچنان در بازداشتگاه زندان مخوف اوین بسرمی برند.

همچنین روز یكشنبه ۱۸ مرداد سالجاری ( ۹ آگوست ۲۰۰۹) نیز اولین دادگاه بمنظور تفهیم اتهام این نوكیشان مسیحی برگزار گردید كه رئیس جلسه از آنان خواسته بود تا ایمان مسیحی خود را هم به زبان وهم به طور مکتوب در حضور دادگاه انکار کنند.، كه مریم و مرضیه در پاسخ به این درخواست گفتند "ما ایمان و اعتقادات خود را انکار نخواهیم كرد.

تجمع لباس شخصی ها عليه بهائيان

خبرگزاری هرانا : مسئولان مربوطه در یک روال خارج از قانون برای دفن یک شهروند فوت شده بهایی مانع تراشی کردند.

به گزارش کمیته بهاییان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، يكي از شهروندان بهايي سمنان به نام حسن آقا كسابيان در تاريخ 20 شهريور فوت مي كند اما به خانواده ايشان اجازه دفن در قبرستان بهاييان سمنان كه در سنگسر ( مهدي شهر) واقع مي باشد داده نمي شود با پيگيري و شكايت خانواده متوفي، در روز يكشنبه 22 شهريور جلسه اي در استانداري با حضور شهردار سنگسر ( آقاي نخستين ) تشكيل مي شود كه در آن جلسه به خانواده كسابيان ابلاغ مي شود كه متوفي را در نقطه ديگري دفن كنند ولي خانواده كسابيان اين را نمي پذيرد و اظهار مي دارد كه متوفي سالها در اين شهر زندگي كرده و مانند بقيه شهروندان سمناني در خاك اينجا سهيم است لذا جسد را نمي توان انتقال داد.

سپس از خانواده متوفي خواسته مي شود براي اينكه متوفي را بتوانند در سنگسر دفن كنند به دروغ بگويند آقاي كسابيان در سنگسر فوت كرده است . اين پيشنهاد هم مورد پذيرش خانواده كسابيان قرار نمي گيرد و راضي به كتمان محل فوت متوفي نمي شوند . آخرين پيشنهاد براي اخذ جواز فوت ، پرداخت مبلغ يك ميليون تومان بود كه اين مورد هم با عدم قبول خانواده كسابيان مواجه مي شود و در پاسخ مي گويند " ما توانايي پرداخت اين مبلغ را داريم ولي ساير بهاييان قادر به پرداخت اين مبلغ نيستند پس ما هم پرداخت نمي كنيم " بالاخره قرار مي شود جواز دفن به همان روال سابق يعني پرداخت 250 هزار تومان صادر شود در عوض خانواده كسابيان قول دادند مراسم دفن سريع و بي سروصدا انجام گيرد روز بعد مراسم دفن در قبرستان بهاييان سمنان ( واقع در سنگسر) اجرا مي شود ولي در طي مراسم چند نفر از تپه هاي مجاور شروع به فيلمبرداري از مراسم و حاضرين مي كنند در خاتمه مراسم در حاليكه فقط چند نفر از نزديكان متوفي بر سر مزار باقي مانده بودند آن افراد به پائين تپه آمده و شروع به هتاكي و توهين به بهاييان و خانواده متوفي مي كنند كه اين رفتار بسيار موجب پريشاني و ناراحتي همسر متوفي مي شوند .

متعاقب اين جريان در روز 25 شهريور در شهر سنگسر حدود 20 نفر از عناصر تندرو و خودسر شروع به تظاهراتي عليه بهاييان مي كنند كه طي آن شعارهاي توهين آميزي نسبت به بهائيان داده مي شود متاسفانه با اين اجتماع غير قانوني و بی مجوز هيچ برخوردي از طرف نيروي انتظامي نمي شود ولي با پا درمياني تعدادي از مسلمانان محل كه به حمايت از هموطنان بهائي مي پردازند ، اين تظاهرات خاتمه يافت

اسامی شمار دیگری از دستگیر شدگان 27 شهریور

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده خانواده های دستگیر شدگان 27 شهریور و دستگیریهای اخیر در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی نمودند و خواستار آگاهی یافتن از وضعیت عزیزانشان و آزادی فوری آنها شدند.

روز سه شنبه 31 شهريور حدود 80 نفر از خانواده هاي بازداشت شده ها از ساعت 8:30 صبح در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواهان پاسخگويي مسئولين در مورد بازداشت عزيزانشان و مكان نگهداري آنها بودند.

خانواده هاي بازداشت شده هاي روز جمعه 27 شهریور كه نمي دانستند با كدام شعبه بايد تماس بگيرند هنگامي كه از كاركنان دادگاه انقلاب سوال مي كردند در جواب به آنها مي گفتند استعلام رايانه اي بگيريد در صورتي كه نام بازداشتي تاييد شود آنوقت متوجه مي شويد كه با كدام شعبه بايد تماس بگيريد كه همچنان نام هيچ يك از آنها در كامپيوتر دادگاه انقلاب ثبت نشده است و خانواده ها در سرگرداني و بلاتكليفي بسر مي برند .
تعدادي از خانواده ها اعتراض مي كردند كه بعد از 24 ساعت بايد به بازداشتي تفهيم اتهام شود و او بايد با خانواده خود تماس بگيرد شما قوانين خودتان را هم زير سوال مي بريد؟ ما بايد از چه كسي بپرسيم كه عزيزانمان به چه جرمي بازداشت شده اند ؟ به كجا برده شده اند؟
كاركنان دادگاه انقلاب با برخوردی غیر انسانی به آنها مي گفتند: چنين قانوني در مورد بازداشتي هاي امنيتي وجود ندارد.خيلي نگران هستيد به اداره پيگيري اطلاعات مراجعه كنيد صداي اعتراض خانواده ها بالا رفت كه شما اينجاييد كه به ما جواب بدهيد نه اينكه ما را به اين طرف و آن طرف پاس بدهيد .البته نام عده اي از بازداشت شده ها در اداره پيگيري اطلاعات تاييد شده است
از طرفي حدود 40 نفر از خانواده بازداشت شده ها نيز در مقابل بخش اداري زندان اوين تجمع كردند و خواهان اطلاع یافتن از مكان نگهداري عزيزانشان بودند كه ماموران مانع ايستادن آنها در مقابل بخش اداري شدند و آنها را مجبور به ايستادن در زير پل كردند .درخواست خانواده ها اين بود كه فقط به آنها بگويند عزيزانشان به زندان اوين منتقل شده يا نه تا بتوانند براي آنها لباس و وسايل مورد نياز را بياورند كه هيچ كس جوابگوي آنها نبود و ماموران به آنها مي گفتند برويد اينجا نايستيد.

لیست اسامي تعدادي از بازداشت شدگان روز جمعه 28 شهریور برای ارسال به سازمانهای حقوق بشری و اطلاع عموم انتشار می یابد.

1- محمد مهدي كمالي 19 ساله دانشجوي كامپيوتردر فلسطين بازداشت شده
2- حامد حسينيان 28 ساله شغل آزاد در وليعصر بازداشت شده
3- علي اميني طبري 24 ساله دانشجوي حسابداري
4- فرهاد رمضاني 27 ساله ليسانس مديريت اجرايي در انقلاب بازداشت شده
5- هومن اسماعيل پور 30 ساله كارمند در خيابان طالقاني بازداشت شده
6- سعيد صدري 28 ساله در ونك بازداشت شده
7- محمد عباسي 25 ساله ليسانس بازرگاني در انقلاب بازداشت شده
8- كيانوش بختياري 20 ساله دانشجو در ونك بازداشت شده
9- صادق هاشمي 29 ساله در هفت تير بازداشت شده
10- حسين محمدي پور 27 ساله در ونك بازداشت شده
11- آرمان حسن زاده 20 ساله در وليعصر بازداشت شده

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط زندانیان سیاسی در ایران است و دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار اقدامات عملی برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران است.

31 شهریور 1388 برابر با 22 سبتامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر