۱۳۸۸ خرداد ۸, جمعه

مسیحیت چیست؟ ( 2 )

اجازه بدهید در ابتدا٬ درباره برجسته ترین خصوصیات دعای مسیحی سخن بگویم.
ما معمولاً (( به وسیله عیسی مسیح )) دعا می کنیم و معروف ترین دعای ما با عبارت (( ای پدر ما در آسمانی )) آغاز می گردد. این دو مطلب بهم مربوط هستند. شاید مهمترین باور مسیحی اینست که به ما حق داده شده است که عیناً همانطور که مسیح با پدر ( خدا ) صحبت کرد٬ صحبت بکنیم٬ زیرا که همان حیات و نیرو و روحی که مسیح داشت به ما نیز داده شده است.
ما به بشریت کامل عیسی ایمان داریم٬ ولی از آن هم جلوتر می رویم٬ چرا که بر طبق اناجیل آشکار می گردد که نیروی تعلیم دادن و آمرزیدن بوسیله عیسی٬ نمایانگر اقتدار الهی اوست. ایمان ما اینست که تمامیت زندگی بشری او٬ اثر مستقیم عمل خداست که در هر لحظه در وی در کار است. بعضی از معلمان ما گفته اند که زندگی بشری او مانند اهنی است که در آتش انقدر گداخته می شود که نیروی سوزش آن بقدر خود آتش می گردد.
ما او را (( پسر خدا )) خطاب می کنیم٬ ولی منظور ما این نیست که خدا او را بطور جسمانی تولید نمود و یا این که مثلاً از او در برابر خدای یگانه٬ خدای دیگری ساخته باشیم. ما می گوئیم که خدای یگانه در وهله اول مبداء و سرچشمه همه چیز استگ حیاتی که از ان همه چیز جاری می شود. در مرحله دوم می گوئیم که خدای یگانه خود٬ در همان جریان روان است.
حیاتی که از او صادر می شود٬ چیز دیگری غیر از خود او نیست٬ هر چه که او هست: همان منعکس می گردد و شکوه و زیبائی او را نمایان می سازد و او را ابلاغ می کند تا رابطه برقرار گردد. باز معلمین ما درباره تصویری از خدا که شکوه و جلال کامل او را نمایان می سازد٬ سخن گفته اند که گاهی از ان به (( حکمت )) یاد می شود و گاهی به (( کلمه )) و گاهی به (( پسر )) که مقصود از ان هرگز جسمانی و مادی نیست. و نیز ایمان داریم که خدای یگانه که هر سرچشمه است و هم جریان دارد٬ یعنی هم (( پدر )) و هم (( پسر )) با نیروئی عمل می کند که بوسیله آن٬ همه چیزها به جانب خدا برگشت کنند و ابناء بشر به سوی حکمت و نیکوئی او هدایت و رهبری شوند. این نیروئی است که ما ان را (( روح القدس )) می نامیم.
بنابراین وقتی ما از (( پدر )) و (( پسر )) و (( روح القدس )) سخن می گوئیم٬ مقصود ما هرگز این نیست که سه خدا وجود دارد٬ گوئی سه وجود الهی در آسمان است٬ مثل سه آدمیزاد در یک اطاق. البته ایمان داریم که وجود ابدی خدا به سه طریق مشخص از هم وجود دارد٬ ولی مشخص بودن سه طریق به گونه ای نیست که در این دنیا اشیاء و یا اشخاص از یکدیگر تشخصی داده می شوند. برای همین است که وقتی مسیحیان در قرآن می خوانند که (( شرک )) یعنی نسبت دادن شریک به خدا٬ سخت محکوم شده است٬ با آن کاملاً موافق هستند.
ادامه دارد ...

جایگاه زنان و اقلیت مذهبی در قانون انتخابات نظام ولائی

علت اصلی اینکه این چهار نفر از میان ۴۷۵ نفر انتخاب شده اند این است که آنها وابسته
به قبیله ای هستند که ٣۰ سال کشور را به این وضع انداخته. قبیله خودیها که
تنها اطاعت امر میکنند و در فکر حفظ نظام هستند.
باید خواستار تغییرات بنیادی شد. باید دنیای دیگری ساخت، دنیایی که هر فرد شایسته بتواند در انتخابات شرکت کند تا از میان دهها هزار مرد و زن فرهیخته و دارای دانش و شعور و شرافت و پاکی و وطن خواهی، کسانی که میتوانند داوطلب ریاست جمهوری شوند به انتخاب مردم کار اداره مملکت را بدست گیرد... آی گروه چهار نفری، آیا در میان شما کسی هست که چنین تعهدی را به ملت بدهد و به آن عمل کند!!؟ ...
داشتم به گزارش وزیر کشورِ ۱۶۰ میلیاردی گوش میدادم که اعلام میکرد از میان ۴۷۵ داوطلب ریاست جمهوری ( که ۴۲ نفر از آنان زن بودند)، تنها ۴ مرد واجد شرایط و مابقی همه فاقد صلاحیت تشخیص داده شده اند. یک محاسبه سرانگشتی میگوید کمتر از یک درصد از کسانیکه با پر کردن فرم داوطلبی ظاهرا نظام را قبول دارند، مورد پذیرش شورای نگهبان قرار گرفته اند و به گفته ی آقای خامنه ای که قبلا اعلام کرده بودند، آنها که زیر ذره بین شورای نگهبان قرار میگیرند همه صالحند . فکر میکردم چگونه است که فقهای شورای نگهبانِ منتخب آقای خامنه ای از بین ۴۷۵ داوطلب فقط چهار نفر را صالح تشخیص داده اند. باید دید این چهارنفر چه کسانی هستند و چه خدماتی به اسلام و ایران کرده اند که به چنین افتخاری نائل شده اند؟ بطور حتم این چهار نفر سوابق درخشانی داشته اند که از صالحین به شمار آمده اند. منتظر بودم نام این ۴ مرد صالح را از زبان وزیر محترم کشور بشنوم که اعلام فرمودند آقایان محمود احمدی نژاد، محسن رضایی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی. من که تا حدود زیادی از سوابق و گذشته ی این مردان صالح!! مطلع بودم، زیاد شگفت زده نشدم چون ٣۰ سال شاهد چنین گزینش‎هایی بوده ام اما وقتی به قانون اساسی و شرایط داوطلبان ریاست جمهوری مراجعه کردم دیدم در انتخاب این افراد مشکل از قانون اساسی است، زیرا در اصل ۱۱۵ قانون اساسی نظام ولائی آمده است که داوطلبان باید دارای شرایط زیر باشند: "رجال سیاسی مذهبی، ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر و از همه مهمتر دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور." بنابراین طبق آنچه قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید؛ ۱- ۵۰ درصد مردم ایران، یعنی زنان از انجام این کار معاف میباشند. ۲- میلیون ها مسلمان غیرشیعه و غیر مسلمان ایرانی هم واجد شرایط نیستند. ٣- شیعه هایی هم که مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی یعنی ولایت مطلقه فقیه نیستند، حق جلوس روی صندلی ریاست جمهوری را ندارند. ۴- به فتوا و تشخیص فقهای شورای نگهبان( بگو آقای جنتی) فقط این ۴ نفر دارای حسن سابقه و امانت و ایمان بوده اند. حال پرونده‎ی این صالحین را ورق بزنیم و ببینیم اینها که مدیر و مدبر و امین و متقی و دارای حسن سابقه، شناخته شده اند در این ٣۰ سال چه کرده اند که به این افتخار نائل آمده اند. در پرونده آقایان از جمله این موارد به چشم میخورد: ۱- محمود احمدی نژاد: دانشجوی خط امام، یکی از پیشنهاد دهندگان اشغال دانشگاهها به بهانه انقلاب فرهنگی و اسلامی کردن آنها که منجر به دستگیری ، شکنجه، اخراج و اعدام هزاران دانشجو و استاد دانشگاه شد. همکاری با نیروهای امنیتی برای قلع و قمع دگر اندیشان ، استاندار اردبیل ، شهردار تهران و بالاخره ۴ سال ریاست جمهوری که اثرات آن اظهر من الشمس است. ۲- محسن رضایی: شرکت در سرکوب دگراندیشان و قومیت ها، فرماندهی سپاه در زمان جنگ و از عوامل ادامه آن پس از فتح خرمشهر و حمله به خاک عراق که منجر به کشته و مجروح و اسیر شدن صدها هزار ایرانی شد و صدها میلیارد دلار خسارت مالی به بار آورد. و دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام تا امروز ٣- جناب کروبی: از روز اول انقلاب مشاغل کلیدی از جمله مسئولیت بنیاد شهید، وکالت و ریاست مجلس را بر عهده داشت و یکی از عوامل وضع نابسامان فعلی میباشد. واقعه مخفی سازی اسلحه در ساک حجاج و کشتار آنها در سال ۶۶ در زمان سرپرستی ایشان روی داد. همچنین نقش او در پروژه عزل منتظری و نامه مورخه ۲۹/۱۱/۶۷ اش به همراه امام جمارانی و روحانی به منتظری از یادها نمیرود. ۴- جناب مهندس موسوی: عضو ارشد حزب جمهوری اسلامی، سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی، نخست وزیر نظام از سال ۱٣۶۰ تا ۱٣۶٨ و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی. در زمان مسئولیت او جنایات دهه شصت و کشتار تابستان سال ۶۷ صورت گرفته و باید او را یکی از عوامل ادامه جنگ و عوارض ناشی از آن نیز دانست. او همچنان پس از گذشت ۲۰ سال، ادامه جنگ و ورود به خاک عراق را کار درستی میداند و از کشتار دهه شصت دفاع میکند. علت اصلی اینکه این چهار نفر از میان ۴۷۵ نفر انتخاب شده اند این است که آنها وابسته به قبیله ای هستند که ٣۰ سال کشور را به این وضع انداخته. قبیله خودیها که تنها اطاعت امر میکنند و در فکر حفظ نظام هستند. آنچه نوشتم اعمال ظاهری این آقایان است و در پنهان چه ها کرده اند یقین دارم روزی در دادگاه افشا خواهد شد. به نظر شورای نگهبان، داوطلبان احراز سمت ریاست جمهوری باید دارای چنین سوابقی باشند تا مدیریت، مدبّریت، حسن سابقه و امانت و تقوای آنها اثبات گردد. * * * داشتم به فرمایشات جناب آقای خامنه ای در یکی از شهرهای کردستان گوش میدادم که مطالبی به این مضمون ایراد کردند: "خط قرمز ما اهانت به اهل سنت و مذاهب دیگر به دلیل اعتقادشان میباشد." آیا به نظر ایشان اینکه قانون اساسی میگوید: "داوطلبان ریاست جمهوری باید مومن و معتقد به مذهب رسمی کشور باشند". و در اصل ۱۱ قانون اساسی آمده: "دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیر قابل تغییر است" و با توجه به این اصول که غیر از شیعه اثنی عشری از جمله اهل سنت، حق داوطلب شدن برای ریاست جمهوری را ندارند، بزرگترین اهانت به معتقدات این خواهران و برادران ایرانی که حدود ۲۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند نیست؟ اصل ۱۰۹ قانون اساسی در صفات رهبر میگوید: "عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلامی". آیا پذیرش چنین تبعیضی که در قانون اساسی آمده، دور از عدالت اسلامی نیست؟ * * * داشتم به اصل ۱۱۱ قانون اساسی فکر میکردم که میگوید: "رئیس جمهور باید از رجال مذهبی و سیاسی باشد...". شورای نگهبان در تفسیر خود رجال را تنها به مردان اطلاق میکند و به همین دلیل هرگز یک زن را حائز شرایط ریاست جمهوری ندانسته است. این برداشت از قانون اساسی در حقیقت حذف حقوق ۵۰ درصد از جمعیت ایران است. آیا شورای نگهبان میپندارد لیاقت زنها برای اداره کشوری مثل ایران کمتر از مردان است؟ امروز روشن شده است که اگر زنان در تمام امور لایق تر نباشند، عقب تر نیستند. باید توهین و تحقیر زنان روزی متوقف گردد و زنان در کنار مردان، کارگران دست در دست معلمان، دانشجویان همگام با استادان، روستائیان همراه با شهرنشینان و همه و همه پس از ٣۰ سال تجربه، فریب این بازی ها را نخورند و اجازه ندهند این زنجیری که بوسیله قانون اساسی نظام ولائی به دست و پای آنها بسته شده و هر بار حلقه هایش تنگ تر میشود، بیشتر از این موجب تضییع حقوق مردان و زنان ایران گردد. * * * باید خواستار تغییرات بنیادی شد. باید دنیای دیگری ساخت، دنیایی که هر فرد شایسته بتواند در انتخابات شرکت کند تا از میان دهها هزار مرد و زن فرهیخته و دارای دانش و شعور و شرافت و پاکی و وطن خواهی، کسانی که میتوانند داوطلب ریاست جمهوری شوند به انتخاب مردم کار اداره مملکت را بدست گیرد. دین را از حصار حکومت بیرون کشند و هر کس به جایگاه خود برگردد. همه دست در دست هم این ویرانه را آباد کنند و نگذارند حقوقشان مورد تجاوز قرار گیرد و ریشه استبداد، استعمار و استثمار را برکنند و کشور را به استقلال و آزادی واقعی برسانند. آی گروه چهارنفری، آیا در میان شما کسی هست که چنین تعهدی را به ملت بدهد و به آن عمل کند!!؟ تو اگر بنشینی، من اگر بنشینم چه کسی برخیزد؟ - "مردم از میان نامزدهایی که صلاحیت آنها پس از عبور از ذره بین شورای نگهبان، اعلام خواهد شد، صالح ترین نامزد را برگزینند." (سخنرانی آقای خامنه ای در میدان آزادی سنندج، روزنامه اعتماد ملی، ۲٣ اردیبهشت ٨٨) - میرحسین موسوی: ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر تصمیم درستی بود. (مصاحبه با خبرگزاری مهر، ۱۳۸۸/۰۳/۰۲) - نمی‌شود این نظام را به آدم‌کشی در اول انقلاب متهم کرد. این نظام مظلوم بوده است... گروه‌های تروریستی تا پایان جنگ هم زیر نفوذ صدام علیه ما می‌جنگیدند و هنوز هم پشتیبانی آمریکا از آنها وجود دارد. نباید به مظلوم‌نمایی‌ آنها توجه کرد. چرا که اگر به قدرت برسند باز هم همان آش و همان کاسه است. ) سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان،وبسایت قلم نیوز، ارگان رسمی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، ۱۶ اردیبهشت ٨٨) - "اهانت به مقدسات شیعه یا سنی، خط قرمز نظام است و هیچکس چه شیعه و چه سنی، حق ندارد با غفلت یا از روی تعصب این خط قرمز را نادیده بگیرد. " (سخنرانی آقای خامنه ای در جمع مردم سقز، خبرگزاری ایرنا، ۱٣٨٨/۲/۲۹)

«برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران» موجودیت گروهی تازه

عده ای از فعالان سیاسی در ایران به تازگی گروه تازه‌ای را به نام
«همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران»
تشکیل داده‌اند، که در بیانیه‌ای موجودیت خود را اعلام کرده است
به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان، عده ای از فعالان سیاسی در ایران به تازگی گروه تازه‌ای را به نام «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران» تشکیل داده‌اند، که در بیانیه‌ای موجودیت خود را اعلام کرده است.کسانی چون ادیب برومند –شاعر ایرانی، داود هرمیداس باوند –استاد دانشگاه و از فعالان جبهه ملی، کوروش زعیم –از دیگر فعالان جبهه ملی ایران یا حشمت‌الله طبرزدی –از فعالان سیاسی ایران اعضای این گروه جدید را تشکیل می‌دهند. در گفت‌وگویی با رادیو فردا ابتدا از انگیزه تشکیل «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر» می‌گوید:پس از مدتها که جلساتی در این خصوص بین شخصیت‌های ملی و فعالین جنبش‌های اجتماعی برقرار بود، نهایتا روز دوشنبه همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران با اعلام ۱۲ اصل اظهار موجودیت کرد.این اصول: "حفظ تمامیت ارضی و سرزمینی، پذیرش مفاد منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر، حاکمیت قانون برخواسته از اراده آزاد مردم ، تغییر قانون اساسی و حذف اصول مغایر با حاکمیت ملت ، جدایی دین از حکومت، تاکید بر دموکراسی حقوق بشر و آزادی‌های اساسی، تاکید بر حقوق برابر همه اقوام ایرانی، تاکید بر برابری حقوق زن و مرد، حذف هر گونه تبیعض جنسیتی، قومی و نژادی، عقیدتی و مذهبی، پاسداری از زبان پارسی با احترام و پذیرش سایر زبان‌های رایج در سرزمین ایران و نفی هر گونه خشونت و شکنجه، توسعه همه جانبه اقتصادی و اجتماعی و نفی هر گونه بهره‌کشی ناروا به طور خلاصه اصول دوازده‌گانه‌ای است که در این همبستگی تصویب شد.
این همبستگی عمدتا بین نیروهای سکولار و دموکراتی است که خارج از حاکمیت هستند و همچنین نیروهای اپوزیسیون داخل کشور محسوب می‌شوند.چرا در این هنگام تصمیم گرفتید که چنین ائتلافی را تشکیل دهید؟ آیا ارتباطی به انتخابات ایران دارد؟قرار بود این ائتلاف حدود چهار ماه پیش اعلام شود و یکی از برنامه‌های اصولی این همبستگی نیز این بود که بتوانیم یک کاندیدای ملی، خارج از چهارچوب حاکمیت، معرفی کنیم که متاسفانه به دلیل فشارها و کارشکنی های مکرر نیروهای امنیتی، این نشست عقب افتاد. نهایتا تصمیم دست‌اندرکاران این همبستگی بر این شد که تا پیش از پایان پذیرفتن انتخابات و همزمان با بحث انتخابات این همبستگی را اعلام کنیم تا به نحوی دیدگاه‌ها و نظریات نیروهای سکولار دموکرات در انتخابات نیز بیان شود.با عنوان کردن « اصلاح قوانین موجود» تا چه اندازه امید دارید که در مسیری که اعلام کرده‌اید پیش بروید؟ به اعتقاد شما کدام کاندیدا می تواند از این طرح ائتلافی شما حمایت کند؟این ائتلاف به صورت گام به گام خواهد بود. بر اساس تعریفی که برای این همبستگی مطرح شده این است که همبستگی بین همه نیروهای فعال و جنبش‌های اجتماعی و احزاب سیاسی به وجود بیاید. اگر چه متاسفانه شرایط دموکراتیکی برای انتخابات وجود ندارد. حتی تضمینی برای سلامت انتخابات نیست. اما این همبستگی در واقع بر آن است که فضایی ایجاد کند که گفت‌وگو را میسر کند.ما این اصول دوازده گانه را ارائه دادیم. برنامه‌هایی هم داریم و این آمادگی را داریم که کاندیداهای موجود و حتی کاندیدایی که حاکمیت آن را تایید کرده است اگر حاضر باشند درباره این اصول و برنامه ها با ائتلاف همبستگی مذاکره داشته باشند، گفت‌وگو کنیم. کدام تشکیلات با شما در این ائتلاف شرکت کردند؟در این اعلامیه اولیه همبستگی که اعلام شد جریان‌های گوناگونی از جبهه ملی ایران، از نیروهای چپ، از نیروهایی همچون دکتر ملکی و دوستانشان از ملی مذهبی‌ها ، از جبهه دموکراتیک ایران، از وکلا و افرادی که در کانون نویسندگان یا کانون وکلا و یا کانون مدافعان حقوق بشر عضویت دارند حضور داشتند. اصولا طیف گسترده‌ای در این ائتلاف شرکت کردند.

گزارش عفو بین الملل از سرکوب مردم در رژیم توتالیتر اسلامی

عفو بین الملل: اوضاع اقتصادی در ايران در سال گذشته همانند ساير کشورهای جهان با کسادی و بحران جدی روبرو نبوده است. در نتيجه تشديد وخامت نقض حقوق بشر در کشور را نمی تواان به مشکلات اقتصادی نسبت داد. دليل اصلی آن عدم تعهد و پايبندی مقامات جمهوری اسلامی به اصول و موازين حقوق بشری است.*****
ادامه و تشديد نقض اساسی ترين حقوق شهروندی مردم ايران توسط مقامات جمهوری اسلامی
در گزارش سالانه سازمان عفو بين الملل در رابطه با ايران آمده است مقامات جمهوری اسلامی در سال گذشته نيز با شدت بيشتری به محدود کردن اساسی ترين و بنيادی ترين حقوق مردم ايران مانند آزادی بيان و آزادی گردهمايی های مسالمت آميزادامه داده اند.
در سال گذشته، مقامات جمهوری اسلامی همچنان به عناوين مختلف مانع از کار مدافعان حقوق زنان ، حقوق بشر و مدافعان حقوق اقليت های مذهبی و قومی شده اند. فعالان جامعه مدنی در طول سال گذشته بطور مداوم بازداشت، زندانی و تحت پيگرد قانونی قرار گرفته و در بسياری از موارد بدنبال يک محاکمه غير منصفانه از خروج آنها از کشور ممانعت بعمل آمده است.
در سال گذشته در ايران شکنجه و بدرفتاری با زندانيان يک رويه معمول به شمار آمده و آمران و عاملان آن هرگز مورد مواخذه و يا مجازات قرار نگرفته اند. سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود از اعمال مجازات شلاق و قطع عضو خبر داده و هچنین اعلام کرده است براساس آمار رسمی مسئولان کشور ۳۴۶ تن در ايران در سال گذشته اعدام شده اند که در ميان آنها هشت نوجوان بوده و دو تن از محکومين سنگسار شده اند. سازمان عفو بين الملل احتمال ميدهد که تعداد اعدام شدگان ميتوانند ازاين تعداد بيشتر باشند.
دروری دايک، مسئول امور مربوط به ايران در سازمان عفو بين الملل می گويد در سال گذشته مقامات اين سازمان بيش از چهار بار تقاضای ديدار از ايران برای تحقيق در موارد نقض حقوق بشر در کشور را کرده و تاکنون از مسئولين جمهوری اسلامی پاسخ مثبتی دريافت نکرده اند، ضمنا در ۵۰ مورد نيز به نامه های رسمی اين سازمان پاسخی داد ه نشده است.
آقای دايک می گويد: "اوضاع اقتصادی در ايران در سال گذشته همانند ساير کشورهای جهان با کسادی وبحران جدی روبرو نبوده است و در نتيجه تشديد وخامت نقض جقوق بشر در کشور را نمی تواان به مشکلات اقتصادی نسبت داد." دروری دايک دليل اصلی آنرا عدم تعهد و پايبندی مقامات جمهوری اسلامی به اصول و موازين حقوق بشر می داند.
سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود به جزئيات وقايع مربوط به تبعيض عليه حقوق زنان، مدافعان حقوق بشر، آزار و اذيت اقليت های قومی و مذهبی، دستگيرهای خودسرانه، وجود شکنجه گسترده در زندان ها و مجازات شلاق و سنگسار در ايران پرداخته است.سازمان عفو بين الملل اعلام کرده است دربين ۳۴۶نفری که در سال گذشته در ايران اعدام شده اند هشت تن از آنها نوجوان بوده و يا در سنين نوجوانی مرتکب جرم شده اند. مسئول امور ايران در عفو بين الملل می گويد : "جمهوری اسلامی تنها کشوری در جهان است که در سال جاری دو نوجوان را به دار آويخته است." در حال حاضر نيز بيش از ۱۳۳ تن که در سنين نوجوانی مرتکب جرم شده اند در زندانهای ايران در انتظار اعدام بسر می برند. دروری دايک، در اين رابطه می افزايد: "مقامات جمهوری اسلامی مجازات اعدام را قصاص نفس بر طبق موازين شرع تفسيرمی کنند در حاليکه اين امر با قوانين بين الملل مربوط به حقوق بشر در تناقض کامل است، و دولت ايران بعنوان يکی از امضاءکننده گان کنوانسيون حقوق کودک موظف و ملزم به اجرای مفاد آن است."
سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود وضعيت پناهنده گان در ايران را هم مورد بررسی قرار داده است . بنابر آمار رسمی بيش از يک ميليون پناهنده که بيشتر آنها افغان هستند در اين کشور زندگی می کنند. بنابر گزارش منابع دولتی بيش از يک ميليون آواره نيز بطور غير قانونی در ايران بسر می برند. در گزارش عفو بين الملل آمده است در ماه گذشته ۱۲پناه جوی افغان هنگام بازگشت به کشور خود در مناطق مرزی بدلايل نامعلوم توسط نيروهای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده اند.

رکسانا صابری: فشار در زندان براى اخذ اعترافات دروغ

رادیو آمریکا: رکسانا صابری خبرنگار آمريکائی ايرانی تبار گفت در ابتداء امر ترس باعث شد پس از بازداشت در ايران، به جاسوسی برای آمريکا اقرار نمايد.
رکسانا صابری در نخستين مصاحبه خود پس از آزادی از زندان جمهوری اسلامی ايران در گفت و گو با راديو «اِن پی آر» گفت که اعترافات وی با توسل به زور گرفته شده بود.
خانم صابری روز پنجشنبه به راديو «اِن پی آر» گفت که نميداند چرا مأمورين وزارت اطلاعات وی را بازداشت کردند. رکسانا صابری متذکر شد که بر خلاف گزارش رسانه ها، بازداشت وی بخاطر خريد مشروبات الکلی يا انجام خبرنگاری بدون مجوز نبود.
خبرنگار ايرانی- آمريکائی گفت که در زنذان شکنجه جسمی نشده اما فشار های شديد روحی و فکری را در طول اقامتش در زندان اوين، متحمل شد.
خانم صابری گفت که از زنان ديگری که در زندان با او هم سلول بودند، انرژی ميگرفت.
رکسانا صابری گفت که علت زندگی کردن و انجام مصاحبه در ايران برای نگاشتن کتابی بود که تصويری متعادل تر و کامل تر از جامعه ايران، بتواند ارائه کند.
خانم صابری گفت با وجود همه سختی هائی که متحمل شد مطئمن است که به ايران به کشوری که در عرض شش سال اقامت خود، عشق به آن بست، باز خواهد گشت.

قصد نسبت دادن اتهام محاربه به برخی از دستگیرشدگان

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
قصد نسبت دادن اتهام محاربه به دستگیر شدگان 2 اسفند ماه بنابه گزارشات رسیده از بند 209 زندان اوین ، بازجویان وزارت اطلاعات و حسن زارع دهنوی قصد دارند که دستگیر شدگان 2 اسفند ماه را به اتهامات محاربه مورد محاکمه قرار دهند.روز یکشنبه 3 خرداد ماه دستگیر شدگان 2 اسفند ماه (زندانی سیاسی فاطمه ضیائی، مهسا نادری،حامد یازرلو،حسن ترلانی و یاسر عرفاتی) را به شعبه 3 امنیت دادگاه انقلاب برده شدند و به آنها اتهامات واهی نسبت داده شد که از جمله آن محاربه می باشد.زندانی سیاسی مهسا نادری 19 ساله دانشجوی رشته اقتصاد دانشگاه مفید شهرستان قم، سعید شیخان سربازجوی وزارت اطلاعات در بند 209 که فردی قصی قلب و در شکنجه زندانیان سیاسی حد و مرزی نمی شناسد بازجوی این دانشجو می باشد. در طی 3 ماه بازجوئی در سلولهای انفرادی و با شکنجه های جسمی و روحی نتوانست به او اتهامی نسبت دهد و بی گناه بودن او وسایر دستگیر شدگان محرز بود . شیوۀ فریب را بکار برد تا این دانشجو را وادار به پذیرفتن اتهامات واهی نسبت داده شده نمایید. سعید شیخان با دادن وعده آزادی این دانشجو به مادر و پدر این دانشجو سعی داشت تا به هدف پلید و ضد انسانی خود برسد. و حتی در هفته های اخیر به آنها گفته شد که وثیقه ای بین 50 تا 100 میلیون تومان تهیه نمایند و به دادگاه ارائه کنند تا او آزاد شود ولی بعد از بازپرسی روز یکشنبه 3 خرداد ماه در شعبه 3 امنیت دادگاه انقلاب که توسط فردی به نام حسینی صورت گرفت این فرد با بازی کردن رول همکاری با این خانواده سعی داشت که او را وادار به پذیرفتن اتمامات نماید و حتی موافقت خود را با آزادی او اعلام نموداما پس از انجام شدن تمامی مراحل آزادی این دانشجو اعلام کرد که باید حسن زارع دهنوی نظر او را تایید کند .وقتی که پرونده برای تایید به دفتر حسن زارع دهنوی برده شد. حسن زارع دهنوی به این خانواده گفت: چونکه متهم به محاربه است او باید تا روز محاکمه در دادگاه انقلاب در زندان بماند. خانواده نادری برای تهیه سند و کارشناسی آن هزینۀ زیادی متحمل شدند. این شیوه تا به حال علیه سایر خانواده ها بکار برده شده است. دانشجوی در بند پس از شنیدن این خبر تصمیم به اعتصاب غذا نمود ولی با دخالت خانواده اش بطور موقت از اعتصاب غذا منصرف شده است.سایر دستگیر شدگان 2 اسفند ماه 99 روز است که در بند مخوف 209 زندان اوین در بلاتکلیفی بسر می برند .آنها در اثر شکنجه های جسمی و روحی تا حد زیادی دچار کاهش وزن شده اند.یکی از شکنجه های که بازجویان وزارت اطلاعات به آن شکنجه سفید می گویند. پس از یک دوره نسبتا طولانی بازجوئیها و شکنجه های جسمی وروحی ، زندانی را برای مدت طولانی در سلول انفرادی به حال خود رها می کنند و او را در لحظات انتظار نگه می دارند. شیوه دیگر بازجویان که بکار برده می شود هنگامی که به خانواده های آنها ملاقات کابینی میدهند بازجو در آنجا کنار زندانی است و از زندانی تایید اینکه شکنجه نشده را می گیرد.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری،شکنجه جسمی و روحی ،ادامه بازداشت و فریبکاری بازجویان وزارت اطلاعات و نسبت دادن اتهام محاربه را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات عملی برا ازادی دستگیر شدگان 2 اسفند ماه است.
8 خرداد 1388 برابر با 29 می 2009شرایط زندانی فوق به سازمانهای زیر گزارش شد
1-عفو بین الملل
2- کمیسر عالی حقوق بشر
3- دیدبان حقوق بشر
4. سازمان جهانی علیه شکنجه

دانشجويان دربند تحت شكنجه هاى شديد قرار دارند

شش نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که بصورت گروهی در تاریخ های ۱۷ بهمن ماه و ۶ اسفند ماه ۱۳۸۷ بازداشت شده بودند، پس از آزادی با وثیقه گزارش دادند که مورد بازجویی های شدید، ضرب و شتم های طولانی مدت و شکنجه قرار داشتند تا به فعالیت های غیر قانونی اعتراف کنند. سه دانشجو همچنان در بازداشت مانده اند. عباس حکیم زاده و مهدی مشایخی به دستور مقامات امنیتی در وضعیت خطرناکی در بازداشت هستند و آنگونه که گزارش شده از مسعود دهقان هیچ خبری در دسترس نیست. مهدى مشايخى و عباس حکيم ‌زاده در ملاقات به خانواده هايشان گفتند طى هفته هاى گذشته بازجويى‌ ها ضرب و شتم‌ ها و آزارهاى شديد جسمى و روحى براى اعتراف به کارهائى که انجام ندادهاند افزايش يافته است. خانواده مهدى مشايخى اعلام کردند، پسرشان بر اثر ضرب و شتم شديد جسمى و فشارهاى روحى، دچار رعشه شديد دست بوده و وضعيت نامناسبى داشته است.

احضار دو شهروند کرد به دادگاه انقلاب

خبرگزاری دیدبان حقوق بشر کردستان
سقز :دو فعال کرد به نام های آرمان محمد پور و بهزاد امین توکل به اتهام هواداری از احزاب کردی به دادگاه احضار شدند.
آرمان محمد پور و بهزاد امین توکل از اهالی شهرستان بانه که دو ماه پیش به قید وثیقه از زندان آزاد شده بودن توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شهرستان سقزبه اتهام هواداری از احزاب اپوزیسون کرد احضار شدند.

برخورد وحشیانه ماموران حکومتی با خبرنگاران و عکاسان

وبلاگ پرتقالی
کاش مملکتمون قانون داشت! امروز مثل یک سری عکاس عاقل رفته بودم استادیوم از بازی عکس بگیرم! بازی تموم شد و مردم داشتن شورش می کردن و نیروی انتظامی هم داشت مردم رو با وسایل مختلف میزدن! ما هم مثل همیشه حس عکاسی مون گرفت! برادران به ظاهر محترم نیروی انتظامی دوربین من و با بدترین شکل گرفتن! بعد من رفتم دوربینم رو بگیرم (در این وسط کلی ماجرا رخ داد) مموریم و ازم گرفتن بعد من رفتم مموریم و ازشون بگیرم اونا هم با یه دوربین نیروی انتظامی ازم فیلم گرفتن و گفتن از این ومتهم یه فیلم بگیر (گردن منو گرفتن و گفتن اسم و فامیلیتو بگو) منم گفتم مجرم که نگرفتین اینجوری برخورد می کنین! اون اقای احمق هم شاکی شد ما رو زد! بعد مارو برد تو اتاق نیروی انتظامی ! اون جا به هر نحوی به من کتک و . . . همش آب معدنی باز می کرد یه ذره ازش می خورد بعد پرت می کرد تو صورتم!
آخر سر مموریمو نداد! ازم هم تعهد گرفتن که هر عکسی منتشر بشه به گردن منه!کاش مملکتمون قانون درست و حسابی داشت می تونستم یه کاری بکنم!الان صورتم کبود شده!

اعتراف به وضعیت اسفبار دانشگاههای ایران در رژیم آخوندی

مدیران کم علم، دانشگاه ها را اداره می‌کنندقلم نیوز: در دولتی که مدرک دکترا را ورق پاره بخواند و در آشپزخانه پی انرژی هسته ای بروند ، تکلیف علم و دانشگاه مشخص است .دکتر حریر چی ،استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران که در همایش سراسری جامعه علمی در تحلیل سیاست های علمی موجود و چشم انداز آینده سخن می گفت، با بیان مطلب بالا افزود:در سال های گذشته تنها 38 دهم درصد بودجه، صرف کارهای پژوهشی شده است. از همین روی آقایانی که ادعای پیرو بودن دارند بدانند که مقام معظم رهبری شاید برای نخستین بار این جمله را خطاب به وزرای علوم و بهداشت بیان کردند که: باید بخاطر وضعیت نابسامان علوم یقه چه کسی را بگیریم که اوضاع علمی کشور اینگونه پیش می رود؟وی افزود: امروز دانشگاه های کشور در سطح دبیرستان اداره می شوند و مدیران کم تجربه و کم علم و دانش بر آنها حکومت می کنند .این عضو کمیته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران تاکید کرد: شاید کشور ما به لحاظ تولید مقاله رتبه خوبی داشته باشد اما به لحاظ کاربردی یکصد و سی دومین کشور محسوب می شود.وی با بیان اینکه بیش از وزارت علوم ،وزارت بهداشت بر طبل موفقیت های علمی کوبیده است افزود : وزارت بهداشت در تولید فلان دارو خود را در رتبه سوم یا چهارم معرفی می کندد در حالی که تمامی داروهایی که آقایان مدعی بر تولید آن هستند منتاجی بیش نیست . هرچند که این کار نیز کار ساده ای محسوب نمی شود . ولی نام تولید هم نمی توان بر او گذاشت . حریری چی تصریح کرد : در دانشگاه های مثلا بین المللی داخل کشور، تنها دانشجویان ایرانی که موفق به قبولی در دانشگاه دولتی و آزاد نشده اند و از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند، به تحصیل می پردازند و خبری از دانشجویان خارجی نیست .حریرچی تاکید کرد در کشور ما آمار معتادان بیش از سه میلیون است و وضعیت معیشتی نیز زیر خط فقر جهانی قرار دارد. حال با این تفاصیل آقای احمدی نژاد چطور کشور را در قله می بیند و در یک صحبت نیم ساعته می گویند که روسای جمهور کشورهای خارجی برای انجام کارهای خود از من مشورت می گیرند؟!

بد رفتاری با زندانیان سیاسی همراه با مضحکه انتخابات

جعفر پویه
رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی همزمان با هیاهو و سروصداهای ایجاد شده در مضحکه انتخابات ریاست جمهوری از فرصت استفاده کرده و به بدرفتاری و شکنجه زندانیان سیاسی پرداخته است. از نزدیک به همه زندانهایی که فعالان سیاسی در آنها محبوس هستند خبر می رسد، دژخیمان و شکنجه گران به بدرفتاری با آنها مشغولند.
در کردستان از بسیاری از افرادی که به طور خودسرانه و بدون دلیل دستگیر شده اند خبری نیست و صدای اعتراض خانواده های آنان نیز به گوش کسی نمی رسد. مدتهاست که خانواده این افراد با مراجعه به نهادهای سرکوبگر رژیم خواهان خبری از وضعیت عزیزان دستگیر شده شان می شوند اما پاسخی به آنها داده نمی شود. در زندانهای شهرهای بزرگی چون تهران و کرج نیز زندانیان سیاسی با فشار مضاعف روبرو هستند. در زندان گوهردشت، زندانی سیاسی، افشین بایمانی مورد ضرب و شتم زندانبانها و شکنجه گران قرار گرفته و به شدت مضروب شده است. همچنین بهروز جاوید طهرانی، دیگر زندانی سیاسی که در اعتراض به بدرفتاریها مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دست و پایش با زنجیر بسته شده بود، پس از یک دوره انفرادی همراه با اعتصاب غذا، به بند 5 منتقل شده است. خانم حمیده نبوی که به اتهام شرکت در مراسم بیستمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی دستگیر شده است، به سختی بیمار می باشد و زندانبانان برای تحت فشار قرار دادن او نه تنها داروهایش را توقیف کرده اند بلکه، حداقل امکانات پزشکی که حق هر زندانی است را نیز از او دریغ می نمایند.
از سوی دیگر، پدر و مادر دانشجوی چپ زندانی، محمد پورعبدالله که مدت 100 روز است در بازداشت بسر می برد، وقتی که دیدند هر دری را که برای آزادی فرزندشان می زنند قفل است و حتا با وثیقه نیز جلادان و سربازان بدنام وزارت اطلاعات حاضر به آزادی او نیستند، فرزند خود را به مقاومت تشویق کردند و پایداری تا کنونی او در برابر گماشتگان استبداد را ستودند. همچنین بسیاری از دستگیر شدگان اول ماه مه، روز جهانی کارگر همچنان در بازداشت بسر می برند و خانواده های آنان نیز با تجمع هر روزه در برابر مراکز سرکوب رژیم خواهان آزادی بی قید و شرط آنان هستند.
این درحالی است که رکسانا صابری که به دلیل حمایتهای بین المللی از زندان آزاد شده، در روزهای گذشته به دیدار خانم کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا رفته است. این نشان می دهد رژیم ولایت فقیه زندانیانی که از حمایت قدرتمندی برخوردار نیستند و تنها با اراده خود دست به عمل زده اند را بیش از همه مورد بدرفتاری قرار می دهد.
رژیم ولی فقیه از هیاهو و سر وصدای انتخاباتی حداکثر استفاده را کرده و زندانیان سیاسی و بازداشت شدگان را تحت بدرفتاری شدید قرار داده است. نباید به جلادان و آدمکشان رژیم اجازه داد تا با فرزندان رشید مردم ایران اینگونه رفتار کنند. باید علیه این بی شرمیها صدای خود را بلند کرد و دلقکهای ولایت فقیه که به گرم کردن تنور مضحکه انتخاباتی او مشغولند را رسوا و خواهان آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی شد.