۱۳۸۸ خرداد ۷, پنجشنبه

سنت دعا


گاهی اوقات آنقدر با مسئله دعا و نیایش سطحی و در حد گفتارهای روزمره برخورد می کنیم که فراموش می کنیم دعا سخن گفتن با و البته شنیدن از خدایی است که مظهر قدرت و جلال و زیبایی است.
ضمن اینکه عمیقا به بی شیله پیله بودن دعا و بیان خالصانه آنچه در قلب داریم معتقدم و نیز بر این باورم که تا حد امکان باید بدوی و طبیعی و خالی از الفاظ قلمبه و سلمبه با خدایی که پدر من است سخن بگویم بر این نیز باور دارم که این خلوت انس و دلدادگی با خدا بهتر است که بیش از آنچه صرف بده بستان و مطالبات روزمره از خدا باشد، صرف گفتگو و آنهم گفتگوی عابدانه ما با معبودمان خدا باشد که البته در این گفتگو جا برای شرح پریشانی و خواهش های ما نیز به اندازه کافی باقی می ماند. اما کیفیت این خواستنها کجا و صحبتهای روزمره و پوست پیازی.
خدا این وجود نامتناهی و امن، این همیشه حاضر همیشه نیکو، از بدو تاریخ بشر شنوای عمیق ترین و خاشعانه ترین دعاهای مومنین خویش بوده است. چه بسیار دل انگیز است که گاهی به جای دعاهای فی البداهه و شاید سطحی و تکرار باطل به اعماق این حضور ژرف فرو رویم و دعاهایی را نیز دعای قلب خود سازیم که اساسی ترین نیازهای روح بشری را در خود بازگو می کنند. شاید همه ما فرانسیس آسیزی و یا مادر ترزا نباشیم، اما با خواندن راز و نیاز آنها و از آن خود ساختن آنها و هم آوا شدن با زمزمه ‏آنها بسوی عیسای محبوبمان می توانیم از این اقیانوس بی انتهای انس یعنی دعا بهره ای عمیق تر ببریم.از اینرو می خواهم گاهی از سر گرسنگی عمیقم برای دعا، با این بزرگان معرفت و ایمان همصدا شوم و دعای آنها را از قلب خود تکرار کنم.
دعای کوتاه زیر یکی از دعاهای شعر گونه مادر ترزا است که ترجمه کرده ام.خدایا مرا از مرگ به حیات و از ناراستی به حقیقت رهنمون شو...خدایا مرا از یاس به امید و از ترس به یقین ره نما...خدایا مرا از تنفر به عشق و از جدال به آشتی هدایت نما...باشد که قلبمان، دنیایمان و کائنات تو از صلح و آرامش آکنده شود...

آمین.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر