۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

سجاد 20 ساله یک جوان دیگر بخون خفته


گزارش و تصویر دریافتی

سجاد اهل شهرستان دورود استان لرستان بود و به همراه خانواده اش در این شهر زندگی می کرد در تابستان به علت فقر خانواده به تهران برای کار رفته بود در تظاهرات به همراه پسر عمویش شرکت می کند پسر عمویش در حال فیلم گرفتن از تظاهرات بوده که میبینه مردم میگن یه نفرو کشتن با موبایل به سمت فرد کشته شده میره وقتی میبینه که اون شخص سجاده فیلم قطع میشه برای تحویل دادن جنازه به خانواده اش در اوج فقر چهار میلیون طلب میکنند و با یاری مردم دورود این پول فراهم میشه و جنازه رو تحویل می دهند این خانواده به علت ترس و عدم آشنایی به اینترنت امکان اطلاع رسانی نداشته اند این خانواده همسایه ما هستند من برای مدتی به ایران رفته بودم شرح ماجرا رو از زبان مادرش شنیدم. لطفا کمک کنید تا خون این جوان پایمال نشه.

http://www.youtube.com/watch?v=CDfmGZ1efO0&eurl

تصاویر دلخراش؛ آخرین عکس های دو جوان جان باخته



گزارش و تصاویر دریافتی

به ترتیب
آخرین عکس های شهید مصطفی غنیان و شهید امیر جوادی فر

۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

دانشجوی دختر به یک سال زندان محکوم شد

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از بند 209 زندان اوین دانشجوی زندانی مهسا نادری محکوم به حکم سنگین و غیر انسانی 1 سال زندان شد.این حکم توسط محمد مقیسه ای معروف به (ناصریان ) به وی ابلاغ شد.
دانشجوی زندانی مهسا نادری 19 ساله دانشجوی رشتۀ اقتصاد دانشگاه مفید شهرستان قم،روز سه شنبه 23 تیر ماه به شعبۀ 28 دادگاه انقلاب برده شد. رئیس شعبۀ 28 فردی بنام محمد مقیسه معروف به ناصریان از اعضای هیئت مرگ قتل عام زندانیان سیاسی سال 1367 می باشد . حکم سنگین و غیر انسانی 1 سال زندان را به او ابلاغ کردند . در حالی است که او تمامی اتهامات نسبت داده شده را رد کرده بود .
از طرفی دیگر وکیل دانشجوی زندانی با استدلهای حقوقی خود تمامی اتهامات را رد کردند. محمد مقیسه ای رئیس شعبۀ 28 دادگاه انقلاب ،هنگامی که دانشجوی زندانی برای ابلاغ حکم غیر انسانی در دادگاه حاضر شده بود با برخوردی وحشیانه و غیر انسانی شروع به تهدید او نمود و نهایتا حکم 1 سال زندان را به وی ابلاغ کرد.دانشجوی زندانی علیرغم ابلاغ حکم همچنان در بند مخوف 209 زندان اوین نگهداری می شود
اتهاماتی که به دانشجوی زندانی توسط سر بازجویان وزارت اطلاعات سعید شیخان و علوی نسبت داده شده است به قرار زیر می باشد: شرکت در مراسم خاوران،محاربه، تبلیغ علیه نظام است.
محمد مقیسه ای معروف به ناصریان از اعضای هیئت مرگ سال 67 می باشد این هیئت بنابه شاهدان بازمانده از آن قتل عام که باعث جان باختن هزاران زندانی سیاسی شد شناسائی شده اند. علیرغم خواستۀ سازمانهای حقوق بشری برای دستگیری ، محاکمه و مجازات آمرین و عاملین این قتل عام هنوز تحقق نیافته است بلکه بعضی از آنها در نقش قاضی های وزارت اطلاعات مشغول بکار هستند و تا به حال چندین زندانی سیاسی با اتهامات واهی و بدون برخوداری از حق دفاع و وکیل به سالها زندان محکوم کرده اند
لازم به یاد آوری است که زندانی سیاسی مهسا نادری 19 ساله 2 اسفند ماه در پی یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شدو 153 روز است که از بازداشتش در بند 209 زندان اوین می گذرد 88 روز آن را در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بسر برد. این دانشجوی زندانی در اثر شکنجه های غیر انسانی دچار ناراحتی قلبی و سردردهای شدید شده است.سعید شیخان سربازجوی وزارت اطلاعات و فردی به نام سید او را مورد بازجوئی و شکنجه های جسمی و روحی قرار داده اند.
همچنین اکثر خانم هایی که در اعتراضات اخیر دستگیر شده اند در بند 209 زندان اوین بسر می برند آنها تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری، شکنجه و صدور احکام سنگین و غیر انسانی توسط مقیسه ای را محکوم می کند و از دبیر کل وکمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار اقدام فوری برای رسیدگی به وضعیت زنان زندانیان سیاسی که در شرایط غیر انسانی بسر می برند است.

30 تیر 1388 برابر با 21 ژولای 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

بازداشت تعدادی از تظاهرکنندگان در میدان 7 تیر تهران

گزارش دریافتی: جلوگیری از برگزاری مراسم گرامی داشت شهدای سی تیر

اعضای سازمان جبهه ملی ایران با توجه به سنت همه ساله در نظر داشتند تا برای گرامیداشت شهدای رخداد سی تیر 1331بر مزار آنان گرد هم آیند که با ممانعت نیروهای گارد ضد شورش و امنیتی و لباس شخصی ها مواجه می شوند. بر اساس گزارشات دریافتی از میدان هفت تیر خیل عظیمی از ملت ایران در خیابانهای اطراف میدان هفت تیر حضور داشته و تعدادی از جوانان نیز دستگیر شده اند که از احتمال بازداشت نیروهای سازمان جبهه ملی ایران هنوز هیچ اطلاعی در دست نیست.

گزارش خوانندگان از تجمع در میدان هفت تیر

من الان از 7 تیر می یام نمی دونین چقدر نیرو آوردن معلوم مثل سگ از مردم ترسیدن که انجوری نیرو خالی کردن.چند تا لباس شخصی از مردم فیلم برداری می کنن در حالیکه خودشون صورتشون رو بستن یک طرف میدان موتورهاشون پارک کردن. خودشون کنار پیاده رو ایستادن دارن بهشون آب خنک می دن که تو گرما از حال نرن لباس شخصی ها هم با موتور تو خیابون ویراژ می دن تعداد زنان خیلی بیشتر است درود به شرفشون!
به هیچ عنوان اجازه توقف نمی دن و حتی نمی زارن که افراد ویترین مغازه ها رو نگاه کنن حتی توی مترو هم نمی زارن کسی بایستند تعدادی خانم که در ایستگاه اتوبوس نشسته بودند بلند کردند و گفتن امروز اتوبوسها کار نمی کنن.
تعدادی ون کنار میدان پارک شده که نیروهای زن توش مستقر هستند بیش از 100 موتور و 50 ماشین نیروی انتظامی،یگان امداد و حتی مبارزه با مواد مخد رهم هستند که معلوم کمکی از بخش های دیگه آوردن.
از بالای پل عابر دارن از مردم فیلم می گیرن ومردم نمی ترسن یک خانم می گفت ببینین ما از سگ هار نمی ترسیم ما واکسن هاری زدیم!
ماموران لباس شخص با زدن ریشها بین مردم عادی تردد می کنن ولی صدای بیسم هاشون لوشون می ده.
مغازهها در حال پایین کشیدن کرکره هاشون هستند تعداد جمعیت داشت زیاد می شد از میدان 7 تیر تا ولیعصر هم هر 5 قدم 3 نیروی ایستاده بودند.

میدان 7 تیر؛ بازداشت چند تن از اعضای جبهه ملی ایران

وبلاگ هواداران جبهه متحد دانشجویی

بازداشت چند تن از اعضای جبهه ی ملی ایران

بنا به گزارش های رسیده دکتر حسین مجتهدی عضو شورای پژوهشی و اقای عزت زاده و قادری از اعضای شورای دانش اموختگان جبهه ی ملی ایران در میدان ۷ تیر بازداشت شدند.گفته می شود به جز این افراد برخی دیگر از اعضای این جبهه نیز دستگیر شده باشند. قرار بود امروز مردم برای گرامی داشت شهدای ۳۰ تیر و سایر شهدا ی راه ازادی در میدان ۷تیر حضور به هم برسانند.تا مخابره ی این خبر هنوز در میدان ۷ تیر و خیابان های مرکزی تهران درگیری بین مردم و نیر و های رژیم ادامه داشته است.شایان ذکر است که علاوه بر جبهه ی ملی ایران،جبهه ی دموکراتیک ایران و دبیرخانه ی همبستگی نیز از این فراخوان پشتیبانی کردند.

این گزارش نیز از میدان ۷ تیر به دست ما رسید:

به دعوت جبهه ملی ایران ٬طبق سنت همه ساله برای گرامیداشت شهدای رخداد سی تیر 1331 قرار بود که اتوبوس ها از میدان ۷ تیر عازم ابن باویه مزار شهدا شوند. از ساعت ۴ بعد از ظهر جمعیت زیادی که بیشتر آنان جوانان با علائم سبز بودند در این میدان جمع میشوند با ممانعت نیروهای گارد ضد شورش ٬نیروی انتظامی و امنیتی و لباس شخصی ها مواجه می گردند که وحشیانه به ضرب و شتم و دستگیری تجمع کنندگان می پردازند. بر اساس گزارشات دریافتی از میدان هفت تیر آقایان حسین عزت زاده ٬اصغر فنی پور٬حسین مجتهدی ٬حاج آقا کمیلیان ٬علی قادری٬حمید مجتبایی٬رباطی و خانم مرادی از اعضای جبهه ملی ایران به همراه عده زیاد دیگری از هموطنان از جمله دستگیر شدگان هستند

Tehran Protest, Haft-e-Tir, 21 july 2009 تظاهرات میدان هفت تیر

مادر سهراب، ندا، مسعود...وقتی مادران داغدار سکوت می شکنند

سایت تغییر برای برابری: مسیح علی نژاد - صدای هراس مادران عزاداری که دلبندانشان را در روزهای اعتراض از دست داده بودند می شنیدم. اما وقتی مادر سهراب ضجه زد و قهرمانانه بر مزار سهراب ایستاد و قاتلین را تهدید کرد هراس از دل مادر ندا و مادران داغدار دیگر رفت و مادران یکی یکی سکوت می شکنند. به همان اندازه که در انعکاس صدای موسوی، کروبی و دیگر رهبران گروههای معترض به انتخابات، احساس مسولیت می کنیم در بازتاب ، ترجمه ، انتشار و انعکاس صدای مادران شهید داده این روزهای ایران نیز احساس مسولیت کنیم که این روزها رهبر همین مادران اند که صدای مادرانه و دردمند همین مادران برای بیدار کردن مادران دیگری که بی تفاون نشسته و یا به دوبت دروغ اندک اعتمادی دارند هنوز، رسا تر از صدای همه مردان سیاست است. رهبر جنبشی که در ایران شکل گرفته همین مردم اند. صدای مردم شاید برای بیداری مردمی دیگر رساتر از صدای هر سیاستمداری باشد. هر یک از ما به اندازه یک رسانه باید در انعکاس صدای آنها در هر جای دنیا قدم برداریم و. بخوانید تکه هایی از واگویه های مادران را. «مادران سبز مادران سرخ» :

مادر ندا

به گزارش خبرنگار نوروز، پسر عموی ندا آقا سلطان به همراه همسرش در روز عید مبعث به دیدن خانواده سهراب اعرابی رفتند. آنها اعلام کردند که قرار است روز پنج شنبه، هشتم مرداد به مناسبت چهلم ندا بر سر مزار او حاضر شوند. خانواده ندا گفتند که برای این مراسم اعلام عمومی نخواهند داشت، اما از حضور مردم استقبال میکنند. این مراسم با مراسم برخی دیگر از کشته شدگان وقایع اخیر که چهلمین روز شهادت آنها منتهی به هفته اول مرداد ماه خواهد بود در یک روز برگزار میشود. پیشبینی میشود به همین مناسبت جمعیت قابل ملاحظه ای در قطعه ۲۵۷ گرد هم آیند. خانواده آقا سلطان پس از پایان مراسم در بهشت زهرا پذیرای دوستداران ندا در منزل خود خواهند بود. ساعت دقیق مراسم چهلم ندا از سوی خانواده آقاسلطان اعلام نشد. پسرعموی ندا در این دیدار از فشارهایی که پس از شهادت ندا بر خانواده او وارد شده سخن گفت. به گفته وی در روز مراسم خاکسپاری ندا آقاسلطان، ماموران امنیتی پیش از خانواده ندا در بهشت زهرا حضور داشته و پس از پایان مراسم اجازه ندادند خانواده ندا حتی برای مدت کوتاهی بر سر مزار او حضور یابند. آنها به مادر ندا که در سر مزار دخترش گریه میکرده، گفتند که ” فاتحهات را که خوانده ای، بلند شو برو ” !. با این حال خانواده ندا به مادر سهراب گفتند که دیگر حاضر نیستند ” باب میل آنها ” رفتار کنند. به گفته پسرعموی ندا، اغلب دوستان ندا نیز مورد بازجویی قرار گرفتهاند.

مادر مسعود

پسرم خیلی به زندگی امیدوار شده بود ، هیچ وقت مسعود را تا این اندازه شاداب ندیده بودم . مسعود پسرآرام و صبوری بود بیشتر اهل هنر بود تا سیاست ولی نمی دانم چرا در این دوره انتخابات اینقدر دگرگون شده بود .

این جملات را خانم فاطمه محسنی مادر مسعود هاشم زاده که در راهپیمایی مسالمت آمیز شنبه۳۰خرداد در خیابان آزادی تقاطع شادمان به ضرب گلوله نامردان از پای در آمده است چندین بار با آهی طولانی در بین صحبت هایش تکرار می کند.

مادر ۴۸ ساله ای که پسربزرگ اش را از دست داده و بعد از یک ماه از شوک بیرون آمده و می خواهد حرف بزند ، فریاد بزند و از ظلمی که بر خود و خانواده اش رفته سخن بگوید .

می دانم یادآوری روزهای گذشته خیلی سخت است ، هر طوری که مایلید برایمان تعریف کنید که چه بر سر فرزندتان آوردند .

نه ، اول خیلی ترسیده بودم و حرف نمی زدم چون پسر دیگرم میلاد و دوست اش را هم دستگیر کرده بودند و ما را خیلی تحت فشار قرار داد بودند که حتی سر مزار پسرم بلند گریه نکنیم ولی حالا فکر می کنم چرا حرف نزنم چرا از پسرم نگویم .

من رشت بودم که این اتفاق افتاد . مسعود به پدرش گفته بود می روم منزل دوستم ، شاید برای اینکه پدرش نگران نشود ، میلاد پسر دیگرم تصادفا می بیند که یک نفر تیر خورده و روی دست مردم است از ساعت اش می شناسد که مسعود است و همرا مردم مسعود را می برند به اولین درمانگاه و همانجا تمام می کند .من رشت بودم رفته بودم منزل پسر دیگرم که به ما تلفن زدند که مسعود دستگیر شده ، همان موقع قلبم فرو ریخت ، گفتند بیایید تهران . ما خواستیم حرکت کنیم دوباره تلفن زدند که نیایید مجروح شده ما می آییم .

دلم گواهی بد داد دیدم فامیل ها آمدند و خانه پر شد .

پسرم میلاد بعد از اینکه برادرش تمام می کند به پدرش خبر می دهد و مسعود را با هزار مکافات با ماشین شخصی به روستای ولی آباد روستای خودمان در خشکبیجارمی آورند چون نمی خواهند مسعود به دست مامورین بیافتد .

ما هم رفتیم ولی آباد نزدیک صبح شده بود در روستای ما درمسجد غسالخانه هست و همان جا غسل می دهند برادرش گفت خودم غسل اش می کنم که مامورین ریختند و گفتند باید جسد را به پزشک قانونی ببریم و میلاد و راننده را هم دستگیر کردند و به رشت بردند در حالی که پزشک درمانگاه گواهی فوت صادر کرده بوده و مدتی هم منتظر آمبولانس مانده بودند اما چون تهران حالت عادی نداشت تصمیم گرفتند با ماشین یکی از دوستان در واقع جسم بیجان برادر را حفظ کنند .

مردم اعتراض نکردند ؟

چرا همه فامیل اعتراض داشتند ولی چون دو نفر را دستگیر کرده بودند نگران بودند که بلایی سر این دو نفر بیاورند . من هم حاضر نشدم در روستا بمانم و همراه بقیه به رشت رفتیم ، تا ساعت ۱ بعدازظهر مقابل پزشک قانونی ایستادیم تا بالاخره مسعود را تحویل ما دادند . برگشتیم روستا ، مسعود آنجا را خیلی دوست داشت ، سعی کردیم نزدیک دریا

که مادر بزرگش هم آنجا دفن شده بود به خاک بسپاریم اش که باز بنا به دلایلی نشد ، بالاخره مراسم خاکسپاری تمام شد و شما تصور کنید من چه حالی داشتم خدا نصیب دشمن نکند یک پسرم را از دست داده ام پسر دیگرم با دوستش که لطف کرده و تا ولی آباد در آن شرایط سخت رانندگی کرده بازداشت شده اند و در انفرادی نگهشان داشته اند و ماموران امنیتی هم مرتب ما را تهدید می کنند که حداکثر سر مزار باید ۵ نفر باشند و با صدای بلند حتی گریه نکنید .

اعلامیه مراسم سوم وهفتم را دم منزل زده اید آیا برگزار شد ؟

خیر . نگذاشتند.تمام اعلامیه ها را از دیوارهای روستا کندند و اجازه ندادند مراسمی برگزار کنیم و هر روز هم می گفتند به تهران برگردید نتوانستم حتی راحت سر خاک بچه ام گریه کنم . جواب خدا را چه خواهند داد . دلم از این می سوزد که پسرم خیلی مظلوم رفت حتی یک مراسم هم نداشتیم . البته وقتی آمدیم تهران مردم خیلی لطف کردند هر کسی فهمید آمد دیدن ما . حتی آقای موسوی . کاش خود مسعود می دید خیلی به آقای موسوی علاقه داشت . جمعه روز رای گیری با چه ذوقی من و پدرش را برد و ساعت ها هم در صف ایستادیم و خودش برگه رای را نوشت و خوشحال برگشتیم و رفتیم پارک چیتگر وقتی عصر از پارک برگشتیم رفت محل رای گیری دید تعطیل شده ، برگه نداشتند یا تمدید نشده بود خلاصه خیلی کلافه به خانه برگشت که خیلی ها نتوانستند رای بدهند .

از مسعود برایمان بگویید تا بیشتر با این عزیز که فقط جسم اش از بین رفته آشنا شویم .

نمی دانید چه موجودی بود ، آرام ، صبور و مودب . هیچ وقت کسی را ناراحت نمی کرد . همیشه سرگرم کاری بود وقتی از سر کار می آمد در اتاقش یا مشغول کتاب خواندن بود یا موسیقی کار می کرد یا فیلم می دید . دوست دارم اتاقش را ببینید صدها فیلم دارد ، فیلم های خوب . به فیلم های سینمایی خیلی علاقه مند بود . هر کاری را که شروع می کرد می خواست تا درجه استادی پیش برود . استاد سنتور و ساز دهنی بود . طراحی و نقاشی می کرد ، می خواست مجسمه سازی را هم شروع کند که ……. هر شب باید ساز دهنی می زد و یک فیلم هم می دید خیلی از وقت اش خوب استفاده می کرد .۲۷ ساله بود ولی شاید به اندازه دو برابر سن اش تلاش کرده بود .

بعد از نتایج انتخابات چه حالی داشت ؟

خیلی ناراحت بود . خوب همه می فهمند که حق کشی شده . یک شب داشتم نماز می خواندم بعد از نماز دعا می کردم و با خدای خودم راز و نیاز می کردم و گریه می کردم ، بعد از نماز آمد و پرسید که مادر چرا گریه می کنی ؟ گفتم از خدا می خواهم که کمک کند مردم موفق بشوند و به حق شان برسند ، خیلی ناراحت بود و روزهای آخر در خود فرو می رفت و بیشتر فکر می کرد و کمتر حرف می زد .

مادر سهراب:

روزآن لاین : از حال و روز خودتان بگویید. از فضای خانه.

ما نسبت به دو سه روز اول خیلی آرام تر شده ایم. مردم همین طور می روند و می آیند. آن روزها که می رفتم و می آمدم، تمام شده. الان اما احساس می کنم سهراب دیگر مال من نیست. مردم این را می گویند. می گویند سهراب مال شما نیست دیگر؛ مال ماست. شما تنها او را از دست نداده اید. این بچه مال ما بوده، ما او را از دست داده ایم.

شنیدیم شمع روشن کرده اند تا دم در خانه تان.

بله در همین شهرک، تا دم در خانه شمع گذاشته بودند. همه با چشمان گریان می آیند و می روند. بیرون هستند. دیشب دیگربه آنها گفتم بروید، برایتان دردسر نشود. من ناراحت می شوم. ولی تا من آمدم بالا دوباره شعار دادند و صحبت کردند و نشستند و شمع روشن کردند و ادامه دادند.

آقای موسوی و خانم رهنورد هم امروز آمدند پیش تان.

بله امروز آمدند. صحبت کردیم.

چه گفتند؟

با ما ابراز همدردی کردند و گفتند سهراب فقط بچه شما نبوده، بچه ایران بوده. گفتند ما نمی گذاریم خون او پایمال بشود؛من هم گفتم: خودم هم نمی گذارم خون بچه ام پایمال بشود. ایشان گفتند نه فقط خون بچه شما، که خون بچه های دیگر را هم نمی گذاریم پایمال شود.

خانم رهنورد چه گفتند؟

ایشان هم درباره همه این بچه ها صحبت کردند و گفتند این نشان دهنده سطح فکر بچه های جامعه ماست. حالا سرفرصت حرف هایشان را می نویسم.

این چند روزماموران مزاحم شما نشده اند؟ نگفته اند چرا می روند، چرا می آیند…

نه؛ نه. حالا نمی دانم علتش چیست. شاید به قول معروف روش شان عوض شده؛ نمی دان. ولی کاری نداشتند.

شما داستان سهراب تان را دنبال می کنید؟

بله؛ معلوم است. برای اینکه بچه من برای من خیلی ارزش داشته. شاید برای آنها ارزش نداشته باشد، ولی برای من خیلی ارزش داشته.

آخر این بچه کاری هم نکرده؛ یک روبان سبز به دستش بسته و سراغ رایش را گرفته است.

دقیقا. من هم همین را گفتم. گفتم بچه من فقط برای اعتراض به اینکه رایش را نخوانده اند، بیرون رفته بود. نه اسلحه ای داشته، نه صدای اعتراضش وحشتناک بوده که آنها بخواهند با او چنین بکنند. بچه من خیلی ارزش داشت؛ او سرمایه این مملکت بود.

شنیدم خود را برای کنکورآماده کرده بود.

بله؛ او چون پدرش فوت کرده بود، دو سه سال سختی داشت و نتوانست خوب درس بخواند. ولی این بار خیلی خوب درس خوانده بود. زحمت کشیده بود و امید هم داشت که قبول بشود.

در این مدت روزهای سختی را گذراندید؛ نیست؟

بله؛ه مه می دانند. همه در این چند روز مرا دیدند و می شناسند. چه اداره جات؛چه مردم. همه آنها دیدند که من چه کشیدم. دلم از این می سوزد که من امید داشتم و آنها مرا ناامید کردند.

سهراب، چه جور بچه ای بود؟

به آقای موسوی هم گفتم اگر از او تعریف کنم می شوم حکایت سوسکی که وقتی بچه اش از دیوار بالا می رود می گوید قربان دست و پای بلوریت بروم. ولی سهراب واقعا بچه بسیار خوبی بود. صبور. ساکت. آرام. منطقی و بافکر بود. قبل از انتخابات خیلی تلاش کرد بقیه را متقاعد کند که رای بدهند؛ چون سرنوشت مردم ما با رای تعیین می شود. ولی متاسفانه وقتی مردم رای دادند و این بلا سرما آمد، خیلی ناراحت شد. یعنی احساس می کرد توهین عظیمی به مردم شده. به خودش توهین شده. می گفت: به من توهین شده، نمی توانم این توهین را تحمل بکنم. این کوچکترین کاری بود که ما می توانستیم برای کشورمان انجام بدهیم؛ برای خودمان انجام بدهیم. چرا این طوری شد؟ چرا باید این جوری بشود. سهراب خیلی به این مسئله حساس بود. قبلش هم که خیلی کمک بود در خانه. بخصوص که پدرش دو سال مریض و در خانه بود. همه می دانند که سهراب در آن مدت چه کمکی بود برای من. مثلا شب می دید من خسته ام، می گفت مامان تو برو بخواب من بیدارم. یا روز که از مدرسه می آمد می گفت: مامان من آمدم، بقیه کارها را بگذار من انجام می دهم. یا وقتی دنبال کارهای اداری می رفتم، او در خانه مواظب پدرش بود. من ۴ پسر دارم، همه آنها را دوست دارم؛ ولی سهراب بچه فوق العاده ای بود. همه بچه هایم خوب هستند. ولی برادرهایش هم می گویند سهراب خیلی زحمتکش بود.

و این سهراب هم بس که خوب بود به سهراب تاریخ پیوست.

اتفاقا مردم هم به من همین را می گویند. می گویند اسم سهراب دوباره در تاریخ نوشته خواهد شد. سهراب در شاهنامه فردوسی، پیام آور خوبی بود، این سهراب هم همین طور بود. همین طور شد. با این حال من خوشحالم که بچه ام در راهی رفت که راه نادرستی نبود. اگر معتاد بود، اگر خلافکاربود اتفاقی برایش می افتاد، نمی توانستم سرم را جلوی مردم بلند کنم. ولی الان با افتخار می گویم بچه ام در راه نیت پاکش، در راه اعتقادی که داشته رفته. با اینکه برایم خیلی سخت است که سهرابم رفته، اما خوشحالم که با حرف و حرکات بچه هایی مثل سهراب، مردم تکان شدیدی خوردند و متوجه شدند که بچه ها دارند بیگناه کشته می شوند.

CNN July 21: New protests in Iran

مراسم چهلم ندا آقاسلطان بر سر مزار وی در بهشت زهرا برگزار خواهد

به گزارش خبرنگار نوروز، پسر عموی ندا آقا سلطان به همراه همسرش در روز عید مبعث به دیدن خانواده سهراب اعرابی رفتند. آنها اعلام کردند که قرار است روز پنج شنبه، هشتم مرداد به مناسبت چهلم ندا بر سر مزار او حاضر شوند. خانواده ندا گفتند که برای این مراسم اعلام عمومی نخواهند داشت، اما از حضور مردم استقبال می‌کنند. این مراسم با مراسم برخی دیگر از کشته شدگان وقایع اخیر که چهلمین روز شهادت آنها منتهی به هفته اول مرداد ماه خواهد بود در یک روز برگزار می‌شود. پیش‌بینی میشود به همین مناسبت جمعیت قابل ملاحظه ای در قطعه 257 گرد هم آیند. خانواده آقا سلطان پس از پایان مراسم در بهشت زهرا پذیرای دوستداران ندا در منزل خود خواهند بود. ساعت دقیق مراسم چهلم ندا از سوی خانواده آقاسلطان اعلام نشد. پسرعموی ندا در این دیدار از فشارهایی که پس از شهادت ندا بر خانواده او وارد شده سخن گفت. به گفته وی در روز مراسم خاکسپاری ندا آقاسلطان، ماموران امنیتی پیش از خانواده ندا در بهشت زهرا حضور داشته و پس از پایان مراسم اجازه ندادند خانواده ندا حتی برای مدت کوتاهی بر سر مزار او حضور یابند. آنها به مادر ندا که در سر مزار دخترش گریه می‌کرده، گفتند که " فاتحه‌ات را که خوانده ای، بلند شو برو " !. با این حال خانواده ندا به مادر سهراب گفتند که دیگر حاضر نیستند " باب میل آنها " رفتار کنند. به گفته پسرعموی ندا، اغلب دوستان ندا نیز مورد بازجویی قرار گرفته‌اند.

شلیک مستقیم مزدوران رژیم به سوی مردم

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

Crimes Against Humanity Committed by the Islamic Republic of Iran

Police shoot to people in Iran - Tehran

موسوی: سنگ ها را بسته اند سگ ها را رها کرده اند

سایت موج آزادی: میرحسین موسوی صبح امروز در جمع شماری از خانواده زندانیان سیاسی با تقبیح تلاشهای زیادی که در جهت پرونده‌سازی برای زندانیان صورت می‌گیرد، گفت آیا کشور ما اینقدر حقیر و کوچک شده که می‌خواهید حرکت اعتراضی عظیم ملت را به بیگانگان نسبت دهید؟ آیا این توهین به ملت ما نیست؟ آیا این توهین به 40 میلیون رای‌دهنده نیست؟ آیا این توهین به دانشجویان، اساتید ، نخبگان کشور ما نیست؟ متاسفانه خطیبی در نماز جمعه می‌گوید اعترافات در حال گرفته شدن است و در صورت صلاحدید پخش می شود و مساله تمام شده است. اما ما می‌گوییم با مساله‌ی جدیدی به نام بیداری ملت مواجه شده‌اید؛ یک ملتی که دوباره متولد شده و به صحنه آمده تا از دستاوردهای خود دفاع کند. با دستگیری‌ها و پرونده‌سازی‌ها نمی‌توان این مساله را خاتمه داد. هر چه زودتر به این بازی خاتمه دهید و فرزندان ملت را به ملت برگردانید.

موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه در طول سالیان اخیر همواره منتقد صدا و سیما بوده و اعتقاد داشته این رسانه در جهت منافع ملی حرکت نمی‌کند، گفت: چهره‌ای که بعد از انتخابات از رسانه ملی دیدیم، به هیچ وجه قابل تصور نبود. سنگها را بسته اند و سگها را باز کرده اند. افرادی دعوت شده‌اند تا با دروغ و تهمت و هتک حرمت، داستان‌سرایی و فضاسازی کنند، مانند تبلیغات ماشین رختشویی تهمتهای افراد را تکرار می‌کنند.

وی در ادامه به یکی از پرونده‌سازی‌های صورت گرفته برای یکی از اعضای ستاد خود اشاره کرد و گفت: یکی از اعضای ستاد را تحت فشار گذاشته‌اند که اعتراف کن 4 میلیارد تومانی را که از ستاد گرفته‌ای، چه کرده‌ای! حال آنکه کل هزینه‌های ستادهای تبلیغاتی بنده کمتر از سه و نیم میلیارد تومان بوده است و اینها چون خود میلیاردها تومان خرج کردند، به خیال خود دنبال منابع مالی ما می‌گردند.

وی با اشاره به پلمپ دفتر روزنامه کلمه سبز و دستگیری کارمندان آن، گفت: آقای شاهرودی می‌گوید روزنامه‌ی کلمه سبز توقیف نیست و می‌تواند انتشار یابد و ما می گوییم این چه روزنامه‌ی آزادی است که دفترش پلمپ شده و کارمندانش دستگیر شده‌اند؟ مشکل ما متاسفانه همین بی‌قانونی‌هاست که کسی هم پاسخگوی آن نیست. ما معترض به بی‌قانونی هستیم. ما می‌گوییم برخوردهای صورت گرفته در روزهای اخیر و اینکه عزیزان ما اکنون در زندان هیچ دسترسی به وکیل ندارند و حتی امکان ملاقات با خانواده‌های خود را ندارند، بی‌قانونی است. اینکه بر خلاف نص قانون اساسی اجازه برگزاری تجمعات اعتراضی داده نمی‌شود، بی‌قانونی است.

موسوی در ادامه افزود: یقین بدانید دولتی که در فضای بی‌اعتمادی به وجود آید، دولت ضعیفی خواهد بود و چون پشتوانه و مشروعیت مردمی ندارد، مرتبا به بیگانگان امتیاز خواهد داد.

وی در انتها با انتقاد شدید از جو امنیتی حاکم بر جامعه، خطاب به کسانی که می‌پندارند با ایجاد رعب و وحشت می توانند مردم را ساکت کنند، گفت: ملت ما بعد از 30 سال آنقدر رشد پیدا کرده است که برای ساکت کردن آن نمی‌توان به روشهای قبل از انقلاب بازگشت. بگذارید مردم آزادانه حرف و اعتراض خود را بیان کنند و یقین بدانید یک فضای آزاد، امنیت را در کشور ما بهتر از نیروهای نظامی حفظ خواهد کرد .

ادامه اعتراضات شبانۀ مردم تهران

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از تهران؛ اعتراضات شبانه مردم تهران که نزدیک به چندین هفته است بر بام منازل ،کوچه ها و خیابانهای فرعی علیرغم یورشهای وحشیانه به منازل ،دستگیریها وسایر موارد سرکوب بلاوقفه ادامه دارد.

امشب 29 تیرماه ،برای چندمین هفته است كه مردم با اراده و عزم قوي با وجود كنترل بسيجي ها و لباس شخصي ها بر پشت بام ها حاضر مي شوند و شعارهاي اعتراضي خود را با شدت هر چه تمام تر سر مي دهند.

مردم برخي از مناطق تهران مانند تهران پارس ، آزادي ،‌سعادت آباد ،‌سيد خندان ، تجريش ، صادقيه ، اكباتان از ساعت 22 تا 22:30 در پشت بام ها و كوچه ها و خيابان هاي فرعي شعار الله اكبر و مرگ بر ديكتاتور را فرياد زدند.

شدت اعتراضات در منطقه سعادت آباد ، سيد خندان و تجريش بيشتر از نقاط ديگر تهران بود.

نیروهای بسیج محل که در مساجد مستقر هستند سرخورده ومایوس ناظر اعتراضات مردم هستندو در مواردی که دخالت می کنند باعث شعله ور شدن اعتراضات می شوند و حتی مبدل به درگیری بین سرکوبگران و مردم می شود.

29 تیر 1388 برابر با 20 ژولای 2009

Nightly Protest Diaries, Tehran (20 Jul 09)

Free my land - A song for the people of Iran

یک جوان 18 ساله دیگر بر اثر شکنجه در زندان جان باخت

دستگیری در 18 تیر، شهادت در 25 تیر بر اثر جراحت‌های وارد شده در زندان

سایت موج آزادی: پیکر شهید محمد کامرانی که پنجشنبه گذشته بر اثر جراحت‌های وارد شده در زندان اوین، در بیمارستان مهر تهران از دنیا رفت، صبح امروز (شنبه) در بهشت زهرا تشییع و به خاک سپرده شد.

محمد کامرانی که تنها 18 سال داشت و جمعه گذشته قرار بود در کنکور پزشکی دانشگاه آزاد شرکت کند، روز هجدهم تیر در حوالی میدان ولیعصر تهران دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بود.

این شهید چند روز پس از بازداشت، به همراه گروه دیگری از بازداشت شدگان به زندان اوین منتقل شد. خانواده‌ی این شهید وقتی از محل نگهداری او خبردار شدند که یک مامور زندان اوین در جمع خانواده‌ی بازداشت‌شدگان فهرستی از اسامی افراد بازداشت شده راخواند و از انتقال آنها از کمپ کهریزک به زندان اوین خبر داد.

پیگیری خانواده‌ی او به اینجا رسید که مطلع شدند دستور آزادی وی نیز صادر شده و به همین منظور صبح روز چهارشنبه 24 تیر ماه به زندان اوین مراجعه کردند، اما در آنجا به آنها گفته شد که فرزند شما مجروح بوده و به بیمارستان منتقل شده است.

وقتی این خانواده به بیمارستان لقمان رفتند، با پیکر نیمه جان محمد کامرانی روبه‌رو شدند که همچنان تحت کنترل ماموران بود. آنها با هماهنگی مسئولان بیمارستان و باز تحت کنترل شدید ماموران، فرزند خود را به بیمارستان مهر منتقل کردند، اما تلاش‌های کادر پزشکی در نهایت بی‌نتیجه ماند و محمد کامرانی 18 ساله نیز به ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی و دیگر شهیدان پیوست.

پیکر شهید محمد کامرانی صبح روز شنبه 27 تیر در میان حزن و اندوه دوستان و خانواده داغدارش تشییع و در قطعه 221 بهشت زهرا به خاگ سپرده شد.

روایت زنی دیگر از روز جمعه: شجاعت حیرت آور زنان

تغییر برای برابری - بعد از نیم ساعتی منتظر موندن بالاخره به سمت انقلاب رفتیم. راننده می گفت هر هفته می رفته نماز جمعه اما این هفته تردید داره بره یانه. خیلی دلش می خواست ببینه آدم هایی با قیافه ما دارن می رن نماز جمعه چیکار که البته می دونست و می خواست از دهان ما بشونه. ما هم تاکید داشتیم که آقا انشاء الله هر چی به صلاح مردم و جمهوری اسلامیه پیش میاد. ساعت دوازده رسیدیم خیابون شانزده آذر. وسط خیابان منتهی به شانزده اذر را صندوق های صدقه گذاشته بودند و از تریبون ها دعا پخش می شد. دلهره داشتیم با این سر و شکل راهمون ندهد. ولی کار خاصی نداشتند. کم کم حجاب اصلاح شده امان را به حالت اول برگرداندیم.

اولین چیزی که به چشم می خورد تعداد زیاد نمازگذار با دستبند سربن دروسری و لباس سبز بود. موضوع جالب توجه دیگر حضور زنان گسترده زنان بود. آنهم با لباس هایی نه چندان مرسوم برای همچین جاهایی. زنانی با مانتوها و شال های رنگی و نه چندان پوشیده. اکثریت جمعیت جوان بودند. حتی عده ای با بچه های خود آمده بودند.

شعار های ابتدایی قبل از شروع مراسم هاشمی هاشمی سکوت کنی خائنی بود و الله اکبرو البته گاهی مرگ بر روسیه بود.

روبروی در دانشگاه از ورود نمازگزاران به دانشگاه جلوگیری کردند. در زمان خطبه اول مردم به سمت در هجوم بردند اما موفق به باز کردن در نشدند. پشت در پر بود از نیروهای ضدر شورش. مردم با اشاره دست به سمت آنها شعار می دادند یگان بی غیرتا و مزدور در رو بازکن و دست می زدند. جمعیت ملتهب شده بوده بود. شعار های دیگری هم داده می شد.

همزمان با متشنج شدن جو از پایین خیابان شانزده آذر نیروهای ضد شورش با موتور به سمت جمعیت هجوم آوردند. مردم به سمت پیاده رو ها رفتند اما آنها با چرخاندن باتوم و زنجیر در هوا تنها قصد ساکت کردن مردم را داشتند و نه کتک زدن آن ها. مردم پلیس را هو کردند. همزمان و بلند. نیروهای پلیس عصبانی بودند اما معلوم بود که دستور برخورد ندارند. با سر اشاره می کردند که بعدا!!

جمعیت دیگر تقلایی برای باز کردن در دانشگاه نکرد و به توصیه همدیگر قرار شد همه روی زمین بنشینیم تا از ورود دوباره گارد جلوگیری کنیم. مردم دست دست می کردند. ما کنار عده ای که رادیو داشتند نشستیم.خانمی تنهایی دقیقا وسط خیابان روی زمین نشست تشویقش کردم و روزنامه ای به او دادم تا روی آن بنشیند.

نکته جالب این بود که این نماز جمعه مختلط بود. یعنی مرد و زن در کنار هم سجاده یا روزنامه پهن کرده و نشسته بودند. حتی موقع نماز هم همینطور بود و این کنار هم بودن مردان و زنان در نماز در تاریخ بی سابقه بوده.

دختر جوانی سربند سبزی بسته بود و چادری را به سختی دور کمرش جمع می کرد از روبروی ما رد شد. به صراحت مشخص بود نه تنها نماز اولی است بلکه چادر اولی هم هست!

موضوع دیگر اینکه وقتی آقای هاشمی حرفی می زد جمعیت برای تشویق ابتدا سوت و کف می زدند و بعد الله اکبر می گفتند. شعار مرگ بر چین و روسیه در حین خطبه به کرات گفته می شد.

ماموری ماسک زده بود که صورتش دیده نشود. از داخل نرده های دانشگاه مرتب در حال عکس گرفتن از مردم بود. مردم رو به او شعار می دادند. جالب این بود که بعضی زنان به او نزدیک می شدند و با ترسو و مزدور خواندن او، او را خجالت می دادند.

زن جوانی در حالی که صورتش را با چادرش پوشانده بود با شدت در حمایت از مردم و موسوی شعار می داد. انقدر بلند که ناخود آگاه از شجاعتش یکه خوردم.

موقع نماز و درست قبل از تمام شدن خطبه مردم شروع کردند به سردادن شعار. شعار ها متنوع بود. از الله اکبر و یاحسین میرحسین تا زندانی سیاسی آزاد باید گردد و دولت کودتا استعفا استعفا ...

همزمان تعدادی از مردم در حال نشستن برای اقامه نماز بودند که ناگهان پلیس ضدشورش دوباره به جمعیت هجوم آورد و گاز اشک آوری را به سمت جمعیت پرت کرد. مردم به سمت کوچه ها متفرق شدند اما بعد از چند دقیقه دوباره برگشتند و دوباره گاز اشک آور...

بعضی از مردم در برگشت به خیابان دوباره به نماز ایستادند. زنی در حالی که کنار نرده ها در حال عوض کردن چادرسیاهش با چادر سپید برای ادای نماز بود هر چه دلش خواست به مامور گفت. گفت اسراییلی ها از شما بهترند. شما یزیدی هستید. گفت غیرت ندارید. مرد فقط می گفت خانم ساکت شو و نمازت را بخوان. بعد از نماز تریبون نماز جمعه دعای امام زمان می خواند. مردم همزمان دو دست خود را با علامت پیروزی بالا برده و با تکان دادن دست هایشان هم خوانی می کردند.

در پایان نماز در دانشگاه باز شد. مرد شعار دهنده از پشت تریبون از مردم خواست به اطلاعیه های تجمع توجه نکنند و همراه با تکرار شعار های داده شده از تریبون به سمت خانه ها یشان متفرق شوند. مردم اما متفرق نشدند بلکه در همان خیابان تجمع کوچکی شکل گرفت و با پیوستن به مردمی که از ابتدای خیابان می آمدند جمعیت بزرگ رو به سمت درب اصلی دانشگاه حرکت کرد. آنقدر تعداد زنان زیاد بود که مردان به زبان آمده و مرتب می گفتند وای چقدر تعداد زنان زیاد است!

هر شعاری از پشت تریبون داده می شد مردم آن را آنطور که درست می دانستند تکرار می کردند. مثلا او می گفت مرگ بر امریکا یا انگلیس مردم می گفتند مرگ بر روسیه. یا او می گفت: خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست مردم تکرار می کردند: خونی که در رگ ماست هدیه به ملت ماست، او می گفت: تفرقه تفرقه شعار آمریکایی مردم می گفتند: زندانی سیاسی آزاد باید گردد. دولت کودتا استعفا استعفا

همزمان با زیاد شدن جمعیت نیروهای ضد شورش به مردم حمله کردند. مردم به سمت فرعی های کنار خیابان هجوم بردند. پلیس گاز اشک آور زد. نه یکی و دو تا بیش از ده گاز در یک کوچه فرعی در حالی که مردم در حال فرار بودند. خانمی سیاهی چشمش کامل رفته بود و نمی توانست نفس بکشد. روحانی ای که اتفاقا طرفدار احمدی نژاد بود گرفتار شده بود خانم ها کمکش کردند. پلیس دوباره گاز زد. طوری که نفس برای کسی نمانده بود. برای مردمی که در حال فرار و در کوچه فرعی بودند. از انتهای به سمت آزادی رفتیم. مردم از همه فرعی ها در حال فرار بودند و در حالی که دست یا روسری یا پارچه ای جلوی دهان خود داشتند. درگیری ها تا ساعت ها در مناطق مختلف اطارف محوطه نماز جمعه ادامه داشت.

در این میان شجاعت بی نظیر زنان حیرت آور بود

سه شنبه 30 تیر؛ گردهمايی در میدان هفت تیر تهران

وبلاگ هواداران جبهه متحد دانشجویی

برای گرامی داشت یاد همه شهدای راه آزادی و همگام با دعوت جبهه ملی ایران و سایر نیرو های دموکرات و آزادیخواه، روز سه شنبه ۳۰ تیر ساعت ۵ پس از ظهر در میدان ۷ تیر گرد هم می آییم تا به سمت ابن بابویه حرکت کنیم.

دیبرخانه همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران

اعدام يک زن در زندان قزوين

فعالام حقوق‌بشر در ایران

زني که چهار سال پيش در يک نزاع به‌طوغيرعمد پدر شوهر خويش را به قتل رسانده بود، بامداد روز سه شنبه‌ی هفته‌ی گذشته در محوطه‌ی بند نسوان زندان قزوين اعدام شد.

خبرگزاری هرانا: نا‌م‌برده از چهار سال پيش به اتهام قتل عمد در زندان به‌سر مي‌برد ولي با توجه به فقر مالي و نبود وکيل نتوانست ادعاي خويش مبني بر غيرعمد بودن اين قتل را اثبات کند، بنابراين از سوي دادگاه به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شد و با توجه به عدم رضايت خانواده‌ی مقتول حکم وي بامداد روز سه شنبه به اجرا درآمد.

فیلم؛ دانشجویان شیراز: زندانی سیاسی آزارد باید گردد

حمله ی پلیس به خودروهای سواری -۲۷ تیر ۸۸ تهران

تشديد فشار نهادهای امنيتی بر شهروندان کرد

فعالان حقوق‌بشر در ایران

به مناسبت بیستمین سال یادبود دکتر قاسملو و اعتصاب غذای گسترده‌ی اصناف بازار و مردم، تعداد بی‌شماری از شهروندان کرد دستگیر شدند.
خبرگزاری هرانا: با گذشت چند روز از اعتصاب گسترده‌ی اصناف بازار و مردم چندين شهر کردستاني در روز دوشنبه هفته‌ی گذشته به مناسبت بيستمين سال يادبود دکتر قاسملو، نيروهاي امنيتي در شهرهاي مهاباد و بوکان ده‌ها شهروند کرد را دستگير کرده و با توجه به اين‌که در اين روز از سوي ماموران امنيتي از مغازه‌هاي که بسته بود فيلم‌برداري شده بود در شهر بوکان ده‌ها مغازه پلمپ شده و برق چندين قسمت شهر هم به دستور مقام‌هاي امنيتي قطع شده است. پيش‌بيني مي‌شود به دليل وسيع بودن اعتصاب امسال، برخورد و دست‌گيري شهروندان کرد در شهرهایي که اعتصاب نسبتا وسيع بوده افزايش پيدا کند.

۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

گزارش تکمیلی ربوده شدن شادی صدر در نماز جمعه

صبح امروز هنگامي كه شادي صدر همراه چند تن از دوستانش براي شركت در نماز جمعه عازم بودند در بلوار كشاورز تهران به طرز كاملأ غيرانساني دستگير شد. به گزارش سایت «میدان زنان»، يكي ازهمراهان شادي صدر درباره جريان بازداشت وي مي‌گويد: ما در حال حرکت به سمت نمازجمعه در بلوار كشاورز بودیم كه شخصی به ما نزدیک شد و به من گفت خانم تو با ما مياي بقيه برن! من و شادي با تعجب نگاهش مي‌كرديم كه يک موتورسوار از دور گفت: اين نه اون يكي! لباس شخصي‌ها آمدند طرف شادي و هلش دادند طرف يک ماشين پژو، شادی هم كه شوكه شده بود در ماشين نشست؛ من و دوستم داد زديم چرا مي‌بريدش؟ كه شادي به خودش آمد و شروع به داد و هوار و كوبيدن به در کرد. دوستم در ماشين را باز كرد و ما داشتيم شادي را مي‌كشيديم بيرون ولي ماموري كه داخل ماشين بود از داخل شادي را گرفته بود و مي‌كشيد داخل ماشين كه در همين حين مانتو از تنش در آمد؛ اما دوستم دست شادي را كشيد و او در حالي كه بلوز و شلور تنش بود از ماشين در آمد و فرار كرد. مامورها و من و دوستم هم دنبالش مي‌دويديم.
در اين حال يک مامور از روبرو بهش حمله كرد و از روسريش او را مي‌كشيد و شادي فقط مقاومت مي‌كرد براي همين هم روسريش در اومد و شادي دوباره فرار كرد. اين بار دو نفر ديگر سر رسيدند كه يكي ازآنها باتوم فنري داشت. شادي را با خشونت تمام گرفتند و زدند و او همچنان مقاومت مي‌كرد. ما را هم نگذاشتند به طرفش برویم، به زور گرفته بودندش و بردند به طرف ماشين. مامور تقريبا شادي را بغل كرده بود و اصلا حجابش برايش اهمیتی نداشت! در ماشين هم روسري را بهش ندادند و ماشين دور زد و سريع رفت.
راستش هيچ كس به غير از دوستم و من كاري نكرد، شايد اگه بيشتر بوديم نمي گذاشتيم این اتفاق بیفتد. شادي مي‌خواست كيفش را به ما بدهد كه مامور موتوري باز هم از دور داد زد كه كيفش باشد. مردم همه شوكه شده بودند و فقط متحير و هاج و واج تماشا مي‌كردند.
ما هيچ برگه يا حكمي از اين لباس شخصي‌ها نديديم و واقعا نمي‌دانيم آنها چه كساني هستند.

مزدوران رژیم با باتوم به جان مردم افتاده اند

گزارش خوانندگان از تهران: نيروهاي لباس شخصي با باتوم به جان مردم افتاده اند. من از سمت بلواز کشاورز اومدم.....به سمت میدان ولی عصر بسته بود....داخل وزارت کشاورزی پر بود از ماموران ضد شورش با لباس پلنگی و مزدوران لباس شخصی....همین طور وسط بلاوار کشاورز که فضای سبز هست هم ماموران لباس شخصی با بیسیم نشسته بودند ....متاسفانه موفق نشدم به سمت ولی عصر برم.ولی مردم بیشتر با ماشین اومده بودند.... خیابانهای اطراف دانشگاه خیلی ملتهب بود.

تهران؛ پرتاب گاز اشک آور برای متفرق کردن مردم

گزارش خوانندگان از تهران: دقایقی پیش گروه‌های بسیجی برای متفرق ساختن خیل عظیم مردم در پشت درهای دانشگاه از گاز اشک‌آور استفاده کردند. پلیس هم از باتوم برای پراکنده کردن جمعیت استفاده کرده است. اين در حالي است كه مردم شعارهايي نظير زنداني سياسي آزاد بايد گردد و مرگ بر چين ، مرگ بر ديكتاتور سر مي دهند

2009-07-17_Tehran_Part 1

فیلم؛ تظاهرات گسترده مردم در اطراف دانشگاه: مرگ بر روسیه / زندانی سیاسی آزاد باید گردد / ایرانی می میرد، ذلت نمی پذیرد

جلوگیری از ورود خبرنگاران خارجی به محل نماز جمعه

سایت موج آزادی: با آنکه همیشه خبرنگاران خارجی امکان حضور در محل اختصاصی خبرنگاران در کنار جایگاه اصلی نمازجمعه و تهیه گزارش از این مراسم را داشته‌اند، آخرین اخبار رسیده حاکی از آن است که امروز ماموران امنیتی از ورود خبرنگاران خارجی به محوطه نمازجمعه جلوگیری کرده‌اند.

اين اخبار حكايت از آن دارد كه از ورود كليه خبرنگاران خارجي به نمازجمعه ممانعت شده و كارت‌هاي بسياري از آنان توسط ماموران گرفته و اعلام شده كه حق تصويربرداري از نمازجمعه و خيابان‌هاي اطراف را ندارند.

فیلم؛ حرکت مردم بسمت دانشگاه تهران

همزمان با شروع نماز جمعه تلفن های همراه قطع شد

ايلنا: همزمان با شروع نماز جمعه تلفن‌هاي همراه منطقه منتهي به ميدان انقلاب ، وليعصر، بلوار كشاورز، خيابان انقلاب، خيابان جمهوري ، ميدان فردوسي قطع شد.

جمهوری اسلامی اتمی بدترين تهديد جهان

رادیو فردا: رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، گفت که اهداف هسته‌ای ایران بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت جهانی به شمار می‌رود و از آنجا که نمی‌توان به هیچ گزینه‌ای خوش‌بین بود، این کشور به یکی از نگرانی‌های اصلی تبدیل شده است. رابرت گیتس که در شیکاگو سخنرانی می‌کرد ضمن اشاره به هشدارهای آمریکا به سایر کشورها، به ویژه به روسیه، گفت که تهدید ایران هسته‌ای تنها متوجه ایالات متحده نخواهد بود. گیتس گفت: «اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، احتمال آغاز رقابتی تسلیحاتی در خاور میانه وجود دارد و این مساله چندان هم دور از ذهن نیست».

استقبال بي‌سابقه مردم از نماز جمعه امروز

علي‌رغم گرماي بسيار شديد امروز تهران، جمع بسيار زيادي از نمازگزاران در حال حركت به سوي دانشگاه تهران، محل برگزاري نماز جمعه هستند و در تمامي معابر منتهي به ميدان انقلاب و خطوط مترو شاهد ترافيك هستيم. در حالي كه ساعاتي تا برگزاري نماز جمعه اين هفته تهران به امامت آيت‌الله اكبر هاشمي رفسنجاني باقي مانده است، گزارش‌هاي دريافتي حكايت از استقبال بي‌سابقه از اين رخداد سياسي – اجتماعي دارد. به گزارش خبرنگار ايلنا، علي‌رغم گرماي بسيار شديد امروز تهران، جمع بسيار زيادي از نمازگزاران در حال حركت به سوي دانشگاه تهران، محل برگزاري نماز جمعه هستند و در تمامي معابر منتهي به ميدان انقلاب و خطوط مترو شاهد ترافيك هستيم. انتظار مي‌رود در روزهاي نزديك به مراسم يادبود برگزاري اولين نماز جمعه تهران به امامت آيت‌الله سيد محمود طالقاني، حضور گسترده مردم خاطره آن روزهاي باشكوه را زنده كند. گفتني است حضور برخي چهره‌هاي برجسته سياسي مانند ميرحسين موسوي و مهدي كروبي، تركيب جمعيتي بسيار متنوع، حضور گسترده جوانان و البته حضور پر رنگ نيروهاي انتظامي براي برقراري مطلوب امنيت مراسم از ديگر ويژگي‌هاي نماز جمعه امروز تهران است.

خبرگزاری فرانسه: شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد در نماز جمعه

خبرگزاری فرانسه در خبری فوری از تهران نوشت هزاران نفر از معترضان که در دانشگاه تهران گرد آمده اند، شروع به شعار دادن کرده و از جمله شعار می دهند : زندانی سیاسی آزاد بازد گردد. برخی از تظاهرکنندگان نوار سبزرنگ با خود حمل می کنند.

شادی صدر امروز توسط لباس شخصی ها ربوده شد

گزارش دریافتی: شادی صدر که به همراه تعدادی از اعضای گروه میدان زنان به صورت پیاده در خیابان کریم خان در حال رفتن به نماز جمعه بود با حمله نیروهای لباس شخصی مواجه و به زور سواتر یک ماشین پژو شد. دوستان حاضر در محل می گویند سعی کرده اند او را از دست این نیروهای لباس شخصی که هیچ حکم و حتا توضیحی ندادند که از طرف چه ارگانی هستند و خانم صدر را به کجا می برند نجات دهند انها چنان او را کشیده اند که مانتو و روسری او از تنش خارج شده است

سيل جمعيت بسوی دانشگاه تهران

سایت آینده نیوز در تهران: در حاليكه حدود یک ساعت تا آغاز نماز جمعه باقيمانده است گزارشهاي اوليه از آغاز حركت مردم از شهرهاي اطراف و حومه شهر بسوي ميدان انقلاب حكايت دارد.

بنابر تازه ترين گزارشها زمين چمن دانشگاه تهران كه محل برگزاري نماز جمعه است از دقايقي پيش تكميل شده است وسيل جمعيت بسوي دانشگاه تهران در جريان است.

۱۳۸۸ تیر ۲۵, پنجشنبه

عکس؛ بستگان کشته شدگان سانحه هوايی در محل حادثه



شبیه سازی تیرخلاص زن در روسیه

روزنامه اعتماد: تولد محمود احمدي نژاد روس؛ يک خانواده مسلمان مقيم شهر سنت پترزبورگ روسيه فرزند خود را «محمود احمدي نژاد» نامگذاري و براي فرزندش به همين نام شناسنامه دريافت کرد. اين نوزاد ششمين فرزند اين خانواده است.

نامه یک بانوی ژاپنی به مردم ایران

این نامه از طریق ایمیل برای سایت ارسال شده است:

من یک زن ژاپنی هستم که با یک مرد ایرانی ازدواج کرده ام . من ایران را مانند کشورم و یا شاید بیشتر از کشورم دوست می دارم
و به همین دلیل درتظاهرات ایرانیان مقیم ژاپن که معترض به نبودن ازادی و سرکوب مردم در ایران هستند، شرکت می کنم .
هم اکنون هم در ایران و هم در ایالت اویغور در چین مردم از سوی نیروهای دولتی بشدت سرکوب می شوند .اما متاسفانه در ژاپن مردم نسبت به سرکوب مسلمانان از سوی نیروهای دولتی چین واکنش نشان داده و از تظاهرات برعلیه این خشونت ها پشتیانی می کنند . اما با وجود آنکه در ایران نیز مساله مشابه رخ داده، پشتیبانی مردم ژاپن از تطاهرات ایرانیان مقیم برعلیه استبداد و سرکوب در ایران کم است .
من به عنوان یک ژاپنی نسبت به این موضوع به شدت احساس غم و شرمندگی می کنم .
من فکر می کنم که بیشتر ژاپنی ها ایران و ایرانیان را خوب درک نکرده اند و فکر می کنند که خود آنها را اسلام تندروانه و تروریستی را انتخاب کرده راه آن در پیش گرفته اند .
هنگامی که می بینم که ایرانیان آزادیخواه در کشورشان جان به کف برای رسیدن به آزادی و دمکراسی نبرد می کنند ؛ اشک در چشمانم جمع می شود و از اینکه ژاپنی ها این واقعیت را درست نمی بینند، بسیار غمگین می شوم .
برای اینکه تلاش و خون ایرانیان آزادیخواه به هدر نرود، ما باید در ژاپن و در همه جهان واقعیت موجود در ایران را آشکار کرده و برای ملت ایران راه رسیدن به آرمان ازادی هموار کنیم .
من هرچند ژاپنی هستم اما قلبم برای ایران می تبد و برای همین آماده هرگونه همکاری برای پشتیبانی از جنبش های آزادیخوانه در ایران و معرفی آن به ژاپن و سراسر جهان هستم .
مرا ببخشید به دلیل برانگیخته شدن احساساتم بیش از این نمی توانم چیزی بنویسم ، اما این را می گویم که تا هنگامی که هم رزمانم در ایران برای رسیدن به آزدای و دمکراسی در نبرد هستند، من نیز در این نبرد آنها را یاری می کنم .

http://www.iranpressnews.com/source/062303.htm

رئيس سازمان انرژی اتمی رژیم استعفا کرد

ایسنا: رييس سازمان انرژي اتمي و معاون رييس‌جمهور از سمت خود استعفا كرد. خبرنگار ما در تماس با رضا آقازاده رييس سازمان انرژي اتمي، صحت برخي اخبار در مورد استعفاي وي از مسووليت‌هايش در سازمان انرژي اتمي و معاونت رييس‌جمهور كه گفته مي‌شد حدود 20 روز پيش به رييس‌جمهور تقديم شده را جويا شد كه وي اين مطلب را تاييد كرد. آقازاده همچنين از پذيرش استعفايش خبر داد. مهندس رضا آقازاده از سال 1376 به مدت 12 سال در سمت رياست سازمان انرژي اتمي و معاونت رييس‌جمهور مشغول به كار بوده است.

ويديوي ديدار مادران صلح از خانواده سهراب اعرابي

فراخواندن زندانیان سیاسی بیمار به دادگاه انقلاب

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده زندانی سیاسی حسن ترلانی روز یکشنبه از بند 209 زندان اوین به دادگاه انقلاب برده شد و مورد محاکمه قرار گرفت.
حسن ترلانی 22 ساله دانشجو روز یکشنبه 14 تیر ماه به دادگاه انقلاب برده شدند و در شعبۀ 22 دادگاه انقلاب توسط فردی بنام محسنی مورد محاکمه قرار گرفت. ابتدا اتهامات نسبت داده شده به آقای ترلانی خوانده شد که از جمله آن : محاربه، اقدام علیه امنیت،تبلیغ علیه نظام و اتهامات دیگر. آقای ترلانی تمامی اتهامات نسبت داده شده را رد کرد و آنها را ساختگی و فاقد هر گونه وجهۀ حقوقی دانست. محسنی رئیس شعبۀ 22 دادگاه انقلاب خطاب به دانشجوی در بند اظهار داشت که از وزارت اطلاعات در این باره استعلام خواهد خواست.
محسنی در باره اتهامات نسبت داده شده به دانشجوی زندانی سئوالاتی مطرح کرد و وقتی که آقای ترلانی با وکیل خود خانم ستوده قصد مشورت داشت از مشورت او ممانعت می کرد و به او اجازه نمی داد. محسنی همچنین به وکیل اجازه دفاع قانونی ازموکلش را نمی داد. برخوردهای محسنی با دانشجوی زندانی غیر انسانی و به او اجازه دفاع از خود داده نمی شد. در نهایت دادگاه او متوقف و به وقت دیگری موکول شد. قاضی های وزارت اطلاعات برای تحت فشار قرار دادن زندانی و طولانی کردن مدت بازداشت زندانی از شیوۀ به تعویق انداختن دادگاه برای مدت نامشخص استفاده می کنند.
از طرفی دیگر خانم فاطمه ضیائی 52 ساله که مبتلا به بیماری اس. ام می باشد را به دادگاه انقلاب آورده شد او سخت بیمار بود و حتی قادر به ایستادن و یا نشستن نبود. او به مدت چند ساعت باشرایط بسیار سخت جسمی در راهروهای دادگاه در انتظار بسر برد. بازجویان وزارت اطلاعات مدتی است که داروهای او را قطع کرده اند و بیماری او شدت یافته است. خانم ضیائی که از داشتن وکیل محروم بود و خانواده وی از انتقالش به دادگاه انقلاب مطلع نبودند. پس از ساعتها انتظار در حالی که سخت بیمار بود بدون محاکمه مجداد به بند مخوف 209 زندان اوین برگردانده شد.
زندانی سیاسی حامد یازرلو 28 ساله کارشناس هوا- فضا که از 2 اسفند ماه در بند مخوف 209 زندان اوین بسر می برد همانند سایر دستگیر شدگان 2 اسفندماه همچنان در بند 209 بسر می برد.هنوز از زمان انتقال به دادگاه و محاکمۀ او خبری به خود و خانواده اش داده نشده است.
لازم به یاد آوری است که دستگیر شدگان 2 اسفند ماه در پی یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شدندو 147 روز است که از بازداشت آنها در بند 209 زندان اوین می گذرد. 88 روز آن را در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بسر بردند.تعدادی از آنها در اثر شکنجه های غیر انسانی دچار ناراحتیهای مختلف هستند. دستگیر شدگان 2 اسفند ماه توسط سر بازجویانی مانند سعید شیخان ،علوی سید مورد بازجوئی و شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفته اند. اتهامات ، مدت محکومیت آنها از پیش همانند تمامی فعالین حقوق بشری ،سیاسی،دانشجوئی ،زنان و کارگران توسط بازجویان وزارت اطلاعات تعیین می شود و قاضی های وزارات اطلاعات آن را اعلام می کنند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،فراخواندن زندانیان سیاسی که سخت بیمار هستند به دادگاه و محاکمه آنها بر مبنای محاربه را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدام برای رسیدگی به شرایط طاقت فرسای زندانیان سیاسی در ایران است.

25 تیر 1388 برابر با 16 ژولای 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

نامه مادر یک فعال دربند حقوق بشر

کميته گزارشگران حقوق بشر

برای دخترم شیوا / شهرزاد کریمان
25 تیر 1388

شیوای عزیزم در این یک ماه و چند روزی که نبودی جای جای خانه را دنبال تو می گردم و تمام خاطرات کودکی ات را در ذهنم مرور می کنم. زمان تولدت و زمانی که در بیمارستانی در میدان تجریش با مرگ مبارزه می کردی را به خاطر می آورم. نمی دانم در این همه مدت که از نظر من قرنی گذشته چه می خوری و چگونه روی زمین سختی که تنها پوشش یک پتوی نازک است بدون داشتن کوچکترین امکانات می خوابی. باز هم از خودم می پرسم آیا کسانی که تو و بقیه را از مادرانشان جدا کردند و با گفتن دروغ با خود بردند فرزند دارند یا نه؟ یقیناّ دارند ولی مادر نیستند.

تنها دلخوشی من در این مدت این بود که تنها نبودم. وقتی به مراجعی از قبیل دادگاه انقلاب، ستاد پیگیری، زندان اوین و جاهای دیگر مراجعه می کنم سیل مادرانی را می بینم که همگی به دنبال فرزندانشان هستند و کماکان هیچ پاسخ روشنی نیست.

دخترم نمیدانی در این مدت که نبودی چه بر ما گذشت. عزیزانی که تنها جرمشان بستن شال سبز بر پیشانی بود در خون خود وضو گرفته و به دیدار معبود خود رفتند و مادرانشان در عزای از دست دادنشان خون گریه کردند. اکنون که این مادران را روی صفحه تلویزیون می بینم خوشحالم که تو بیرون نیستی که ببینی چون می دانم که نمی توانستم تو را ساکت نگه دارم. تو به درد این مردم آشنایی و از دردشان درد می کشی و تنها به جرم همین درد آشنایی این همه مدت در سلول انفرادی به سر می بری زیرا دفاع از حقوق انسان در کشور ما جرم است.

چشم انتظار تو
مادرت شهرزاد کریمان

وقاحت ما فوق تصور رژیم آخوندی

ایلنا: به دنبال ضرب و شتم جمع قابل توجهي از مردم فرانسه از سوي ماموران امنيتي در آستانه روز ملي اين كشور و همچنين بازداشت ده‌ها تن از آنان، سفير فرانسه در تهران به وزارت امور خارجه احضار و مراتب ناخشنودي و اعتراض جمهوری اسلامی به سركوب و بازداشت افراد بي گناه اين كشور به وي ابلاغ شد.

معاون مدير كل غرب اروپا در ملاقات با سفير فرانسه اظهار داشت: «سركوب گسترده معترضان به سياست‌هاي ساركوزي، وضعيت غير قابل قبولي از حقوق بشر را براي فرانسه كه همواره دفاع از آن را ادعا مي‌كند به همراه داشته و جمهوري اسلامي آنرا محكوم مي‌كند.»

همچنين وي افزود: «خشونت‌هاي وحشيانه و غير متعارف پليس فرانسه در برخورد با مردمي كه نسبت به شرايط جاري زندگي خود ناراضي و معترض هستند، نمي‌تواند جوابگوي حقوق شهروندي باشد.»

معاون مدير كل غرب اروپا در وزارت خارجه تاكيد كرد كه مقامات فرانسه بهتر است به جاي دخالت در امور داخلي ساير كشورها صداي اعتراض مردم خود را بشنوند و پاسخي غير از خشونت به آنها بدهند.

خامنه ای شخصا دستور کشتار مردم را صادر کرد

ایرنا: عضو مجلس خبرگان رهبري گفت: درجريان اغتشاشات پس از انتخابات ، قاطعيت و درايت مقام معظم رهبري باعث شد که ازبه ثمر رسيدن يک انقلاب مخملي درکشور جلوگيري شود.

آيت الله"سيد احمد خاتمي" روزپنجشنبه در جلسه شوراي اداري استان قم افزود:دشمنان تلاش داشتند پس ازحوادث واغتشاشات اخير،انقلاب مخملي مانند آنچه درگرجستان وبلاروس اتفاق افتد در ايران پياده شود که به حمدالله موفق به اين کار نشدند.

امام جمعه موقت تهران گفت:شاه بيت اين کودتا که ابطال انتخابات بود توسط مقام معظم رهبري شناسايي وابطال شد.

وي افزود: حضرت آيت الله خامنه اي، امام وار در خطبه هاي نماز جمعه تهران فرمودند که زيربار اين بدعت(ابطال انتخابات)نمي روم ودر جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز معظم له بيان کردند که به هيچ وجه زير بار ابطال انتخابات نخواهم رفت.

خاتمي گفت:مطمئنا اگرايشان ذره اي انعطاف به خرج داده بودنداغتشاش از تهران به سراسر کشور سرايت مي کرد ودشمنان به اهداف خود مي رسيدند که به حمدالله اين توطئه دشمنان شکست خورد.

وي دربخش ديگر سخنانش بااشاره به تاکيد امام علي(ع)به واليان خود درخصوص ارتباط مستمر با مردم گفت:سفرهاي استاني ازکارهاي پرافتخار دولت نهم است که براي ارتباط نزديک و مستقيم مسوولان با مردم شکل گرفت.

وي گفت:اين مسير وحرکت دولت درراستاي فرمان حضرت علي(ع) به مسوولان آن زمان بود.

وي ادامه داد: مسوولان نظام اسلامي بايد دراين مسير قدم برداشته که با روي کار آمدن دولت نهم ، به اين دستور امام اول شيعيان بيش از پيش توجه شد

گزارش خوانندگان؛ نحوه کشته شدن یکی از مغازه داران در تهران

اینجانب یکی از همسایگان شهید سعید عباسی در منطقه پونک هستم.
پس از کشته شدن مظلومانه سعید عباسی در تاریخ 30/3/88 در جلوی درب مغازه اش در حوالی خیابان آزادی، دژخیمان وزارت اطلاعات چنان خانواده و فامیل وی را ترساندند که آنها علاوه بر اجازه نداشتن برای برگزاری مجلس ختم و حجله زدن وقتی کسی از همسایه ها هم میپرسید که چطور شد سعید کشته شد خانواده اش میگفتند گلوله تصادفی به وی اصابت کرده.
حالا بعد از گذشت حدود یکماه تازه از پدرش شرح ماجرا اینچنین بیان میگردد.
در تاریخ مذکور وقتی منطقه آزادی و خیابان های اطراف شلوغ شد بسیجی ها و لباس شخصی ها آمدند و به مغازه دارها اخطار دادند که مغازه ها را ببندند، تک تک مغازه داران از ترسشان یکی پس از دیگری شروع به بستن مغازه ها کردند، آنهایی هم که کمی تعلل داشتند با اخطارها و ارعاب لباس شخصی ها میبستند و میرفتند، خیابان ها و کوچه های اطراف لحظه به لحظه شلوغ تر میشد.
من به سعید گفتم بابا بیا ببندیم بریم خیلی خطرناکه و با سعید از مغازه بیرون آمدیم و کرکره ی مغازه را پائین کشیدیم، ما تقریبا در آن راسته آخرین مغازه ای بودیم که داشتیم میبستیم.
سعید نشست تا قفل کرکره را بزند که یکباره یکی از همان بسیجی ها در آن شلوغی به طرف ما آمد، سعید نشسته بود که یکباره و بصورت غیر منتظره ای آن شخص از بالای سر گلوله ای را به سعید شلیک کرد، خون از پشت سر سعید فواران زد، من دیگر نفهمیدم چه شد و فقط پریدم و سر سعید را محکم در بغل گرفتم و صدای فریاد و مبهم محیط شنیده میشد، فقط فریاد میزدم سعید، بابا ، پسرم....
و زمانی به خودم آمدم که دیگر سعیدم رفته بود.
برای تحویل جنازه ی سعید مبلغ 8 میلیون تومان به عنوان پول گلوله از خانواده اش گرفتند و خیلی ها در محل ما این را نمیدانستند و ما تازه متوجه شده ایم.
سران جمهوری اسلامی بدانند تا انتقام خون سعید ها، نداها ، سهراب ها و دهها نفر دیگر خواب را بر دیدگان خود و خانواده شان حرام میکنیم.

تشدید نگرانی رژیم از حوادث احتمالی در نماز جمعه فردا

کیهان حکومتی: برخي از اخبار و گزارش هاي موثق از تلاش گسترده اعضاي ستاد يكي از نامزدهاي اصلاحات در فراهم آوردن تسهيلات لازم!! براي اعزام افراد به نمازجمعه فرداي تهران حكايت مي كند. خبرگزاري هاي خارجي، سايت هاي ضدانقلاب و شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان و برخي از سايت ها و روزنامه هاي مدعي اصلاحات در تفسيرها و تحليل هاي خود پيرامون نمازجمعه اين هفته تهران روي دو نكته تمركز ويژه اي داشته اند، فراخوان مجموعه مخالفان دولت و مخالفان نظام به حضور در نمازجمعه و توصيه به آنها براي سردادن شعارهايي عليه انتخابات و در صورت ممكن عليه نظام. برخي از رسانه هاي ياد شده با اشاره به حمايت آقاي هاشمي رفسنجاني از نامزد شكست خورده جبهه اصلاحات و ناكامي دشمن در آشوب هاي خياباني بعد از انتخابات، از نمازجمعه اين هفته تهران به عنوان يك «فرصت» براي ابراز وجود ياد كرده و هواداران را به حضور چشمگير و طرح شعارهاي ساختارشكن-بخوانيد شعارهاي ديكته شده محافل بيروني- دعوت كرده اند.

*****

شرکت در نماز جمعه فرصتی برای نمایش مخالفان کودتاست

این ایمیل از طرف فعالان داخل کشور برای سایت ارسال شده است:
چهارشنبه، 24 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 15 July

شرکت در نماز جمعه این هفته تهران فرصتی قانونی برای نمایش مخالفان کودتاست

بحث حضور در نمازجمعه به امامت هاشمی داغ داغ است. بعضی ها شلوغ شدن نمازجمعه را به نفع سبزها نمی دانند. بعضی ها برعکس. این وسط یک چیز گم شده است. لحظه ای فردای روزی را تصور کنید که گارد ضد شورش به نمازگزاران حمله کرده است. لحظه ای را تصور کنید که با قیافه های درهم در ستاد تامین استان نشسته اند و کاسه چه کنم چه کنم بدست گرفته اند که نماز هفته بعد را چه کنند. این استراتژی بود که در مسجد قبا نشان داد خیلی خوب جواب میدهد. وظیفه ماست که این فرصتها را کشف کنیم و درست استفاده کنیم. دقت کنید که شعار دادن در نماز جمعه ممنوع نیست. کافی است که گروهی شروع به الله اکبر گفتن کنند و دور هم جمع شوند. شعارهای بعدی اش وقتی جمعیت زیاد شد خودش می آید. موقعش که شد و دستها بالا رفت و شعارها لرزه به خیابانهای اطراف دانشگاه تهران انداخت، همه چیز معلوم خواهد شد. یادتان باشد ما هم فیلم بردار داریم. ما هم دوربین داریم. ما هم موبایل داریم. و نکته آخر : فعلا موسوی و خاتمی گفته اند که میروند. شاید نتوانند. منتظر حرف موسوی نباشید. نماز جمعه این هفته بهترین جاست و بهترین فرصت است.

فراخوان مادران عزادار برای سوگواری عمومی

شهادت سهراب اعرابی ، جوان 19 ساله، که در راهپیمایی آرام و مسالمت آمیز 25 خرداد در خیابان آزادی توسط نیروهای بسیجی به گلوله بسته شد را به ملت ایران و مادر داغدیده اش خانم پروین فهیمی یکی از مادران صلح ایران ، تسلیت می گوییم .
شنبه 27 تیرماه 88 چهارمین هفته ای است که مادران عزادار از ساعت 7 تا 8 غروب به نشانه ی عزاداری در پارک ها جمع می شوند و با سکوت و بدون هیچ گونه شعارو نوشته ای به یکدیدگر تسلیت می گویند و نشان می دهند روز و ساعتی که ندا آقا سلطان بیرحمانه به قتل رسید فراموش نمی شود . عجیب آنکه ، قلب سرشار از عشق سهراب نیز در غروب 25 خرداد مورد هدف گلوله دشمنان آزادی قرار گرفته است .
از آنجا که غروب روزهای شنبه نیروهای انتظامی به صورتی غیر قانونی مادران را در پارک های تعیین شده ، تهدید و از پارک ها بیرون می کنند و اگرکسی اطاعت نکند ، دستگیر می شود از همه ملت ایران ، زنان و مردان می خواهیم شنبه ها ساعت 7 تا 8 غروب به هر پارکی که مایل هستند برای همبستگی با مادران عزادار رفته و بهر شکل ممکن مادران را تنها نگذارند .
ودر صورت امکان ، پیاده روی کنند ، به یکدیگر تسلیت بگویند ،گل تقدیم هم کنند ، روی نیمکت ها آرام بنشینند ، ِروبان سیاه به در ختان آویزان کنند یا شمعی روشن کنند و بهر شکل ممکن با حفظ امنیت خود و دیگران همبستگی و اعتراض خود را به نمایش بگذارند .
و گزارش ها و عکس های خود را به وبلاگ مادران عزادار به آدرس زیر ارسال کنند .

ما تا آزادی فرزندان مان و مجازات قاتلان هموطنان مان از پا نخواهیم نشست .

وعده ما شنبه 27 تیر در تمام پارک های ایران مادران عزادار
24/4/88 www.mournmothers.blogfa.com

2009-07-15_Tehran_Night chants_Nightly protests

مراسم ويژه در مقابل منزل سهراب اعرابی، تصاوير ويژه از ديدار کروبی، حبيب الله پيمان، رخشان بنی اعتماد و شمس لنگرودی از خانواده اعرابی

http://news.gooya.com/politics/archives/2009/07/090828.php

Sohrab Aarabi July 15 - 24 Tir ( Shahrak Apadana)

۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

آخرین تمرین نوجوانان جودو قبل از مرگ

كروبی به ديدار خانواده سهراب اعرابی رفت

مهدي كروبي عصر روز ۲۴ تیر ۱۳۸۸ با حضور در منزل سهراب اعرابي كه در حوادث اخير به شهادت رسيد ضمن تسليت به خانواده وي اعلام كرد كه همچنان پيگير حقوق بازداشت شدگان و آسيب ديدگان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم خواهد بود . كروبي در اين ديدار با ابراز تاسف نسبت به اينكه اعتراضات ارام مردم نسبت به نتيجه انتخابات با گلوله پاسخ داده شد گفتني است كه هنگامي كه كروبي به محوطه منزل اعرابي رسيد تنها خانواده وي در انتظارش نبودند بلكه جمعيت بسياري در آنجا تجمع كرده بودند

بازداشت یک کارمند سفارت فرانسه در تهران

به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاریس، یک کارمند محلی سفارت فرانسه در تهران اخیرا بمدت چند روز در بازداشت بسر برده است.

یک سخنگوی وزارت خارجه فرانسه با اعلام این خبر گفت، یکی از کارمندان سفارت فرانسه در تهران که تابعیت دو گانه ایرانی - فرانسوی دارد، اخیرا توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شده و پس از چند روز آزاد شده است.

این سخنگو از ارایه جزئیات بیشتر در این زمینه خودداری کرد.

روزنامه فرانسوی فیگارو پیشتر نوشته بود یک کارمند زن ایرانی - فرانسوی که در بخش فرهنگی سفارت فرانسه در تهران کار می کند، شنبه گذشته در منزل خود بازداشت شد. ماموران امنیتی کامپیوتر و لوازم شخصی او را ضبط کرده اند.

این در حالیست که یک زن جوان فرانسوی دیگر هم اکنون در زندان اوین بسر می برد.

رژیم تهران این زن جوان 23 ساله را که در شهر اصفهان اقامت داشت، به جاسوسی متهم کرده است.

بازداشت چند فعال دانشجويی دیگر در شهرهای ایران

از خبرنامه امیرکبیر

احسان نجفی، آیدین خواجه ای و فراز زهتاب سه دانشجوی دانشگاه تبریز، روز 18 تیر ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شدند.

احسان نجفی دانشجوی برق دانشگاه تبریز روز 18 تیر ماه از منزل مسکونی خود در شهر خوی، بازداشت شد. ماموران امنیتی با شش دستگاه خودرو به منزل مسکونی این فعال دانشجوئی بورش برده و تنها با یک اخطار شفاهی و بدون ارایه هیچ گونه حکمی در مدت کمتر از چند دقیقه، اقدام به شکستن درب منزل احسان نجفی کرده و وی را به طرز نامناسبی دستگیر کردند.

فراز زهتاب دیگر دانشجوی دانشگاه تبریز در رشته حقوق، نیز 17 تیر ماه حین خروج از دانشگاه به همراه مادر و برادرش، دستگیر شده است. ماموران امنیتی به طرز توهین آمیزی درمقابل خانواده اش وی را دستگیر کردند. گفتنی است حراست دانشگاه تبریز و معاونت دانشجویی آن همکاری مستقیمی با نهادهای غیرمسئول خارج از دانشگاه برای بازداشت این دانشجو داشته اند.

آیدین خواجه ای دیگر دانشجوی حقوق دانشگاه تبریزنیز پس از عدم موفقیت نهاد های امنیتی در دستگیری غیر قانونی وی روز 18 تیر ماه، به اتاق 37 زندان تبریز-اتاق وزارت اطلاعات- مراجعه کرده و خواستار روشن شدن وضعیت خود شده است که از آن جا به مکان نامعلوم انتقال یافته است و تا کنون خبری از وی در دست نیست.


بازداشت دو دانشجوی دیگر دانشگاه بیرجند

امین استادی و میلاد گاراژیان دو دانشجوی دیگر دانشگاه بیرجند و اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه هستند، که هقته گذشته و در آستانه 18 تیرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

پیشتر خبر مربوط به بازداشت بهزاد پروین و علی سپندار، دو تن از فعالان دانشجويي بيرجند و اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی این دانشگاه، در روزهاي سه شنبه و چهاشنبه 16و 17 تيرماه انتشار یافته بود.

بهزاد پروين، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه بیرجند، که در منزل خود بازداشت شد، طی تماس بسيار كوتاهی با خانواده، خبر دستگيري خود و چند دانشجوی ديگر را تاييد كرده بود. هم اکنون از وضعیت و محل نگهداری چهار دانشجوی دانشگاه بیرجند، اطلاعی در دست نیست.

گفتنی است در آستانه 18 تیرماه، دور تازه ای از بازداشت فعالین دانشجوئی در دانشگاه های شهرهای مختلف کشور از جمله دانشگاه تبریز و بیرجند آغاز شده است. هم اکنون 4 دانشجوی دانشگاه بیرجند و سه دانشجوی دانشگاه تبریز در بازداشت بسر می برند.


ناصح فریدی، فعال دانشجویی و حقوق بشر در وضعیتی مبهم در بازداشت

با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت ناصح فریدی عضو شورای مرکزی و سخنگوی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، مسئولین زندان و دادگاه انقلاب از ارائه هر گونه پاسخ قانع کننده ای نسبت به تداوم بازداشت موقت وی سر باز می زنند.

ناصح فریدی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران، از اعضای کمیته ی مرکزی و مدیر داخلی ستاد شهروند آزاد و عضو شورای مرکزی و سخنگوی کمیته ی دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی است که در شب 24 خرداد ماه به شکل نامعلومی توسط نیروهای امنیتی بازداشت گردید و به بند 240 زندان اوین منتقل شد.

آخرین تماس تلفنی وی با خانواده اش که دو هفته قبل صورت گرفت، خبر از انتقال وی به بند امنیتی 209 زندان اوین می داد.

لازم به ذکر است که این فعال حقوق بشر از ناراحتی شدید اعصاب و آسیب دیدگی جدی مچ دست چپ رنج می برد.

موج گسترده ی بازداشت و دستگیری فعالان سیاسی و حقوق بشر که پس از انتخابات آغاز شد، کماکان ادامه دارد.

اسامی کشته ‌شدگان حادثه سقوط هواپيمای توپولف

ایسنا: اسامي کشته‌شدگان حادثه سقوط هواپيماي توپولف مسير تهران - ايروان، که صبح امروز در حوالي قزوين سقوط کرد، اعلام شد. اين هواپيما که متعلق به شرکت هواپيمايي کاسپين بود ، 16دقيقه پس از برخاستن از زمين در حوالي شهر قزوين سقوط کرد.

اسامي کشته‌شدگان اين سانحه هوايي به شرح زير اعلام شده است:

- حميدرضا عبدالله زاده

- آرام احمدي نوره

- آنت آژنگ

- قاسم اکبري

- مريم علايي

- س . علوي شيرخو

- احمد علي محمدي

- آرش علي محمدي

- علي اکبر علي محمدي

- کاوه علي محمدي

- منيژه عليرضايي

- مژده عليرضايي

- آناهيتا اميني علوي

- علي اميري

- نانا آنتاشيان

- ادوين آسادوريان

- آرشاوير آواکيان

- آزاد آوانسيان

- مصيب عزيزالهي

- انوش بابوميان

- يحيي باقرپور

- علي بهرامي

- حسين بنا

- مهدي برفروشان

- س . بهشتي‌نژاد

- آنا بوغوسيان

- رويا بهلولي

- لئون داويديان

- وحيدرضا دهقاني نيا

- مارتيک دراوانسيان

- وحيد ابراهيمي دولو

- داريوش احيا

- نائيري استپانيان

- شوغر استپانيان

- جمشيد فلامرزپور

- مرتضي فلاح زاده

- رشيد فرج زاده

- محسن فضايلي

- ملين گارانيان

- خانم ف. غفوري سياه

- علي قضاوتي

- ندا غلامحسيني

- حسن قلوبي

- هاسماک قلويان هافت

- کارابد بوکاسيان

- چکادوا سيوي

- عباس نيک نام

- ناتلا نيکونوا

- محسن نوروزپور

- ناصر نصرتي

- ابراهيم پيدارسي

- حماسپور پولادي قلعه

- عليرضا پورقرباني

- خانم م. پورمقدم

- آقاي و. رفيعي منصور

- مهدي ريحاني

- مصطفي صباغي

- شهنام صبوري

- داوود سالاريان

- آرين صالحي

- سعيد صالحي

- ف. سمرقندي

- ز. سمرقندي

- محمد حسين ثنايي

- آرمن سارکسيان

- واوه سارکسيان

- آرمن سرکيسيان

- آقاي س. سيد علي پور

- معصومه شادخو

- يوريک شهبازيان

- خانم شاهمراديان

- خاچاتور سيمونيان

- خاچيکي

- آرا سيرويان

- امين سليماني فر

- علي سلطان محمدي

- زرمينه سوکتازيان

- وارتانوش طهماسيان

- لوسيک تارمينيان

- رامون تارويان

- کريستين ترووانسي

- آناهيتا ترووانسي

- ناصر تيموري

- تاده تيماش

- سياوش وطن پرست

- يعقوبيان

- ر. يعقوبيان

- عبدالرضا يميني

- رضا يوسفي

- آلا زارعان

- حسام زارعان

- ترلان زارعان

- آقاي م. ظريف محمود

- آقاي الف. زبردست

- ايمان زيني وند

- آرتور گريگوريان

- محمد حدادي

- آرين هاديخان

- م. ر هاديخان

- غلامرضا حق پرست

- اسدالله حق پرست

- حسن حسن‌زاده

- پلوريک هايروپتو

- سيد مهدي حسيني

- محمد ايزدجو

- جواد جعفري

- يعقوب جعفري

- مجيد جلالي

- وحيد جوانبخش

- حميد جوانبخش

- سيد محمد جزايري

- سيد شايان جزايري

- سيد رهام جزايري

- حميد رضا کاکاوندي

- تاليان کاراتيپان

- ناديا کريمي

- نيلوفر کريمي

- نيما کريمي

- حسين کريمي

- س. کاشاني قره

- احمد کرماني

- امين خباز کار

- ادوارد خاچيک

- حسن خوانين زاده

- علي خيرات ايرون

- احمدرضا خرادي

-هما خونگرم خو

- عليرضا لشگري

- رويا لطفي فرد

- آقاي الف محمودي زاده

- نايري مايليان

- آرشاوير ماناسريان

- کارين مارگاريان

- ماسيس ماتيان کونارا

- آني ملکوماکار

- آرين ملکوماکار

- مقداد معلمي

- علي محدث

- آقاي ح. محمدي

- غلامرضا محمدي

- فاطمه محمد صفا

- بابک مختاري

- آقاي ت. مراديان حاجي

- آقاي م. مظفري

- نازيلا نعيم

- صادق نجفي لاهيجي

-آلوارد ناواسارتيان

- علي نظري شکيب

- آشوت نرسيسيان

- هادي نياقي

- سيد فرهاد نياوراني

- سعيد رسولي.

وبلاگ؛ شش ماه دیگر تا نابودی کامل ایران

از وبلاگ سهرابستان

سازمان امنیت آلمان: ایران تا شش ماه دیگر قادر به ساخت بمب اتمی است

شش ماه دیگر تا مرگ کامل دموکراسی در ایران، تا مرگ کامل آزادی، تا برقراری خفقان مرگبار، تا ذلت و نکبت، تا رژه سربازان روس در خیابانهای تهران، تا دفن اندیشه و عقیده، تا نابودی آرمانهای یک ملت و شش ماه دیگر تا نابودی وطن باقی است. دو سال پیش خامنه‌ای سر به کفشهای پوتین مالید و بر شیطان سرخ به سجده افتاد تا مام میهن و ملت ایران را فدای جنون و دیوانگی تفکرات القاعده‌ای خود نماید. ایرانی که کره جنوبی شدن را برای خود کسر شان می‌دانست و خود را لایق بالاتر از آن می‌دید، اینک باید با خفت و خواری کره شمالی شدن را بپذیرد. و کره شمالی شدن نه فقط بمعنای داشتن بمب اتم است بلکه همه بدبختی‌ها و تیره‌روزیها و استبداد و وحشیگریها نیز بهمراه آن خواهد بود. امروز دو کره نماد «بهروزی» و «سیه‌روزی» هستند، یک ملت واحد با یک زبان واحد و با یک تاریخ و پیشینه و استعداد واحد به دو بخش تقسیم شده و کره جنوبی پنجمین اقتصاد عظیم دنیا است و مردمش در دمکراسی و آزادی و رفاه و خوشبختی زندگی می‌کنند و تولیداتشان را با افتخار به سراسر دنیا صادر می‌کنند و تنها اندکی آنطرفتر کره شمالی است که دیکتاتوری وحشتناکی بر آن حاکم و مردمانش در انزوا و ترس و بدبختی زندگی کرده و سالی یکبار سهمیه گوشت دارند و غذایشان را از چین و روسیه گدایی می‌کنند. کره جنوبی همه چیز دارد ولی بمب اتم ندارد و کره شمالی هیچ چیز ندارد ولی بمب اتم دارد. حکومت ما برای رسیدن به این آرزو و برای انجام یک تست اتمی، دست بدامن پوتین شد و روسیه نیز که بشدت از پیشرفت ناتو تا کنار مرزهایش بیمناک و هراسان است در این مقطع با ایران اشتراک منافع پیدا کرده و در مقابل شرایطی حاضر بانجام اینکار شد. خامنه‌ای برای رسیدن به هدفش ملت ایران را قربانی کرد و صدها جوان را به خاک و خون کشیده و بشهادت رسانید و هزاران نفر را بضرب باتوم سرکوب کرد. و آنهنگام که خامنه‌ای با چفیه عربی پشت تلویزیون ظاهر شود و اعلام کند که تست اتمی انجام شده، عزای مردم ایران آغاز و در همانحال بن لادن و ملاعمر و حسن نصرالله و خالد مشعل و هوگو چاوز و همه دیگر اراذل و اوباش عالم و دشمنان صلح و آزادی جشن و پایکوبی خواهند نمود. همه این لاشخورها بر جسد ایران برقص خواهند پرداخت. ای ایرانی، ای هموطن، دیگر وقتی باقی نیست، چیزی تا اسارت همیشگی و سیاهی باقی نمانده است، هیچ قدرتی و هیچ کشوری و هیچ کسی بجز من و تو نمی‌تواند میهنمان را نجات دهد. این رژیم در مقابل قدرت من و تو هنگامی که ما شویم، پوشالی و سست است. فردا دیگر دیر است، همین امروز هر جا که هستید و به هر طریقی که می‌توانید بر علیه اشغالگران بشورید، قوی‌ترین سلاح ملت در برابر اشغالگران اعتصابات عمومی و سراسری است. با اطلاع رسانی و آگاهی دادن به دیگران خود را آماده اعتصابات نمائیم. راه سخت و دشوار اما پیروزی از آن ما است.

در گردهمایی 30 تیر در تهران شرکت کنیم-دبیرخانه همبستگی

وبلاگ هواداران جبهه متحد دانشجویی

دیبرخانه همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران
۲۴/تیر ماه/۱۳۸۸/خورشیدی

یادبود شهدای ۳۰ تیر که برای ازادی و در مخالفت با استبداد مطلقه،جان شریف خود را از دست دادند به معنای یاد بود همه ی شهدای راه ازادی است. هزاران شهیدی که از ان روزگار تا کنون برای دموکراسی،عدالت،استقلال و ازادی جان باختند اما با کمال تاسف،هنوز استبداد مطلقه پا برجاست و از این ملت مظلوم قربانی می گیرد.هزاران شهیدی که پیش از انقلاب و پس از ان برای ازادی جان دادند تا پیشوای ازادی نام بگیرند.

و پس از انقلاب بهمن ۷۵ که امید می رفت ، استبداد برای همیشه از این مرز و بوم رخت بربندد اما بار دیگر سایه ی شوم خود را این بار به نام حکومت دینی و هزاران بار بد تر از گذشته،ضحاک وار خون ازادی خواهان را مکیدن گرفت.

استبداد دینی،شهدایی چون داریوش و پروانه ی فروهر،پوینده و مختاری،عزت ابراهیم نژادو اکبر محمدی، ساران و امید رضا و اخیرا ندا و سهراب و صد ها شهید دیگر را بر ملت ایران تحمیل کرد و هنوز اماده ی مکیدن خون جوانان است.به راستی که باید از روی تاسف، بار دیگر سرود حزن انگیز:از خون جوانان وطن لاله دمیده " را نجوا کرد.

برای گرامی داشت یاد همه ی شهدای راه ازادی و همگام با دعوت جبهه ی ملی ایران و سایر نیرو های دموکرات و ازادی خواه، روز سه شنبه ۳۰ تیر ساعت ۵ پس از ظهر در میدان ۷ تیر گرد هم می اییم تا به سمت ابن بابویه ،محل ارامگاه ان شهیدان حرکت نموده و مزار ان ها را گل باران کنیم.از همه ی هم میهنان گرامی دعوت می کنیم تا هر کجا که هستند به یاد شهیدان راه ازادی به ویژه شهدای خرداد و تیر ۸۸برنامه هایی را تدارک ببینند.

مراسم بزرگداشت سهراب اعرابی در هلند

خطر جدی جان بهروز جاوید تهرانی را تهدید می کند

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از بند 1 زندان گوهردشت کرج ،بهروز جاوید طهرانی آخرین زندانی بازمانده از قیام دانشجویان 18 تیر 1387 تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دارد و جان او در معرض خطر جدی است.
زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی تحت شکنجه های وحشیانه وغیر انسانی قرار دارد. در روزهای اخیر برای چندمین بار پی در پی با زدن دست بند و پابند و چشم بند به یکی از اتاقهای شکنجه برده شد و بصورت گروهی او را تحت شکنجه های وحشیانه قرار دادند. در اثر ضربات باتوم بدن او کبود و از ناحیۀ زانو متورم می باشد و به سختی قادر به راه رفتن می باشد در اثر شکنجه همچنین کلیه های او دچار آسیب جدی شده است.زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی در حال حاضر در حسنییۀ بند 1 زندان گوهردشت می باشد که جزئی از سلولهای انفرادی یا سگ دونی می باشد. در این حسینیه تعداد از زندانیانی که دچار ناراحتی شدید روحی هستند و خیلی خطرناک می باشند و همچنین افرادی که مبتلا به بیماریهای واگیردار مانند هپاتیت،ایدز و یا سایر بیماریها می باشند جا داده شده اند که وضعیت آنجا به مراتب بدتر از سلولهای انفرادی می باشد.او در وضعیت جسمی بسیار بدی بسر می برد،خیلی ضعیف شده است و آثار شکنجه بر جسم او عیان است.
زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی در اعتراض به شرایط مرگ تدریجی که بر او روا داشته اند از روز سه شنبه 23 تیر ماه اقدام به اعتصاب غذا نمود.
خانواده آقای جاوید طهرانی بیش از یک ماه است که اجازۀ ملاقات با او را ندارند و سایر ارتباطات او را با خانواده تقریبا قطع می باشد.
کسانی که در شکنجه و اذیت و آزار او نقش دارند و او را به سوی مرگ تدریجی و مشقت بار سوق میدهند عبارتند از علی حاج کاظم رئیس زندان که بدستور وی به این شکنجه گاه منتقل شده است،علی محمدی معاون زندان ، کرمانی و نبی الله فرج نژاد رئیس و معاون حفاظت و اطلاعات زندان،خادم رئیس بند 1 زندان همراه با تعدادی از پاسداربندها صورت می گیرد. علی محمدی معاون اجرائی زندان گوهردشت کرج خطاب به آقای بهروز جاوید طهرانی گفته است: که در این شرایط از شر تو هم راحت خواهیم شد.
بازجویان وزارت اطلاعات بخصوص سعید شیخان و نفرات فوق الذکر قصد حذف فیزیکی این زندانی سیاسی را دارند و این موضوع را هم کتمان نکرده اند و بارها به بهروز گفته اند. پس از قتل زنده یادان امیر حسین ساران، ولی الله فیض مهدوی، عبدالرضا رجبی؛ بهروز جاوید طهرانی سوژه بعدی آنها است جان او در معر ض خطر جدی است.
لازم به یادآوری است از اوایل اردیبهشت ماه فشارها و تهدیدات علیه زندانیان سیاسی بند 2 برای انتقال هر کدام از آنها به نقطه ای آغاز گردید.روز یکشنبه 13 اردیبهشت ماه گارد ویژه زندان با یورش وحشیانه به زندانیان سیاسی ،آنها را مورد ضرب وشتم قرار داد و زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی را با خشونت به بند 1 منتقل کرد و از آن زمان تا به حال در این بند که دارای شرایط وحشتناک می باشد بسر می برد
.زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی تنها زندانی بازمانده از قیام دانشجویان در تیر ماه 1378 می باشد. او بار ها توسط سعید شیخان سربازجوی وزارت اطلاعات و پاسداران زندان گوهدشت کرج تهدید به حذف فیزیکی شد. سهراب سلیمانی رئیس سازمان زندانهای تهران 9 اردیبهشت ماه خطاب به بهروز جاوید طهرانی گفت بود: تو را جایی می فرستیم تا بفهمی زندان یعنی چه؟ رئیس سالن ملاقات در تاریخ 17 فروردین ماه خطاب به بهروز جاوید طهرانی گفت: ضد انقلاب عوضی، تو را هم می فرستیم پیش رفیقت ساران.
در حال حاضر زندانی دیگری بنام بهرام منصوری که نسبت به شرایط غیر انسانی و طاقت فرسای حاکم بر این بند از 10 روز پیش در اعتصاب غذا بسر می برد و در شرایط بد جسمی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطر جدی که متوجه جان زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی است هشدار میدهد و از تمامی هموطنان در داخل و خارج ایران می خواهد برای نجات جان این زندانی سیاسی اقدام نمایند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات فوری برای نجات جان این زندانی سیاسی است.

24 تیر 1388 برابر با 15 ژولای 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

10 جودوکار و مربی جان خود را در سقوط هواپیما از دست دادند

اعضای تیم ملی نوجوانان جودو ایران در مسیر سفر به ارمنستان، در سانحه سقوط هواپیما در شهر قزوین جان خود را از دست دادند. به گزارش شبکه ایران این تیم که قرار بود 15 مرداد در پیکارهای جهانی مجارستان حاضر شود برای کسب آمادگی بیشتر تصمیم داشت در ایروان اردوی مشترک برگزار کند که در این سانحه همگی جان خود را از دست دادند.

وحید ابراهیمی (وزن 51- کیلوگرم)، ایمان زینی وند (‌وزن 55- کیلوگرم)، حسین بناء (‌وزن 60- کیلوگرم)، سعید رسولی (وزن 66- کیلوگرم)، مصطفی صباغی (وزن 73- کیلوگرم)، یحیی باقرپور (وزن 81- کیلوگرم)، مصیب عزیز الهی (وزن 90- کیلوگرم) و علیرضا لشکری (وزن 90+ کیلوگرم) به همراه علی بهرامی به عنوان سرمربی و علی محدث مربی اعضای این تیم را تشکیل می دادند.

این هواپیما 16 دقیقه بعد از پرواز از فرودگاه امام خمینی در روستای فارسیان اقبالیه قزوین سقوط کرد و تمامی 168 سرنشین آن کشته شدند.

فراخوان به تظاهرات علیه احمدی نژاد در مشهد

به گزارش وبلاگ موج آزادی، احمدی‌نژاد قرار است اواخر هفته به مشهد سفر کند. انگیزه وی از این سفر، عدم حضور در نمازجمعه این هفته است که به امامت هاشمی رفسنجانی برگزار خواهد شد. در این برهه حساس، شهروندان هوشیار و آگاه مشهدی باید با حضور در صحنه مخالفت خود با احمدی‌نژاد در مشهد را از همان بدو ورود وی به این شهر علنی کنند. پیشنهاد می‌شود همه شهروندان عزیز مشهدی در اولین ساعات ورود احمدی‌نژاد به مشهد با ماشین‌های خود به محدوده فرودگاه هاشمی نژاد بیایند و با ایجاد ترافیک سنگین ورود این رئیس‌جمهور غیرقانونی به شهرشان را با مشکل مواجه کنند. در صورتی‌که احمدی‌نژاد موفق به حضور در محل سخنرانی‌اش که به احتمال قوی در حرم امام رضا خواهد بود، شد باز هم شهروندان مشهدی در این مراسم حاضر شوند و با سر دادن شعار سخنان او را با مشکل مواجه کنند. ما باید از همین ابتدا سفرهای استانی وی را با بحرا‌ن‌های جدی مواجه کنیم.

ادامه تجمع خانواده های دستگیرشدگان در مقابل اوین

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

تجمع صدها نفر از خانواده های دستگیرشدگان در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب تجمع کردند

بنابه گزارشات رسیده صدها نفر از خانواده ها از صبح امروز در مقابل دادگاه انقلاب وزندان اوین تجمع کردند و خواستار آگاه شدن از وضعیت وشرایط عزیزانشان شدند.
امروز چهارشنبه 24 تير ماه بيش از 150 نفراز خانواده ها در مقابل دادگاه انقلاب و بيش از 200 نفر از خانواده ها در مقابل زندان اوين براي پيگيري وضعيت فرزندان و همسران خود تجمع كردند . خانواده ها هر روز ازساعت 8 شروع وقت اداري تا پايان وقت اداري ساعت 15 براي بررسي وضعيت فرزندانشان به زندان اوين و دادگاه انقلاب مراجعه مي كنند وبه انتظار اعلام اسامي جديد و يا تعيين قرار كفالت مي مانند

.آنهايي كه هنوز از فرزندان خود خبر ندارند نگران به سراغ خانواده هايي مي روند كه قرار كفالت و آزادي براي فرزندشان صادر شده و با گرفتن آدرس و شماره تلفن از آنها سعي مي كنند از افرادي كه آزاد شده اند خبري از وضعيت عزيز خود بگيرند .
تعدادي از خانواده ها شهرستاني هستند و در تهران كسي را ندارند و شب را در پارك ها و مهمانسراها مي گذرانند و روز سرگردان مسير بين اوين و دادگاه انقلاب را طي مي كنند .
امروز تعدادي اسامي از طرف دادگاه انقلاب و زندان اوين تأييد شد اگر چه خانواده ها تا اندازه اي اطمينان حاصل مي كنند كه فرزند و يا همسرشان دستگير شده اما با نگراني از همديگر مي پرسند آيا عزيزان خود را زنده و سالم تحويل خواهند گرفت؟

اسامي تعدادي از بازداشت شده ها
1- سحر خرمي 23 ساله ديپلم پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
2- صديقه خانقاه 36 ساله و متأهل خانه دار پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
3- مهناز ترابي 29 ساله متأهل ليسانس زبان انگليسي پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
4- صبا مظاهري 26 ساله دانشجوي هنر پنجشنبه 18 تير در اميرآباد بازداشت و به اوين منتقل شده
5- الهه كاشفي 23 ساله ديپلم پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
6- امير سيدكاظمي 21 ساله ديپلم پنجشنبه 18 تير در جمالزاده بازداشت و محل نگهداري وي نامشخص
7- آرمان قنبري 27 ساله فوق ديپلم تراشكاري پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و محل نگهداري وي نامشخص
8- بهزاد كامراني 25 ساله ليسانس كامپيوتر شنبه 30 خرداد در خيابان خوش بازداشت و به اوين منتقل شده
9- نادر قاضي مير سعيد 24 ساله دانشجوي فوق ليسانس عمران چهارشنبه 27 خرداد در ولي عصر بازداشت و بعد از انتقال به كلانتري 148 انقلاب به اوين منتقل شده
10- محمد كشكولي 42 ساله پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
11- مهرشاد متين پور 19 ساله ديپلم چهارشنبه 27 خرداد در ونك به طور وحشيانه توسط لباس شخصي ها بازداشت و به اوين منتقل شده
12- محمد امين اميري 20 ساله ديپلم سه شنبه 26 خرداد در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
13- حامد نيك فر 34 ساله فوق ديپلم ماشين آلات كشاورزي 30 خرداد در يادگار امام بازداشت و به اوين منتقل شده
14- سعيد قنبري پور 28 ساله ليسانس شيلات شنبه 30 خرداد در آزادي بازداشت و به اوين منتقل شده
15- اسماعيل قره گزلو 27 ساله ديپلم شغل آزاد پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
16- فرهاد بهادري 25 ساله ليسانس حقوق پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
17- بهمن مداح 35 ساله شغل آزاد پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و به اوين منتقل شده
18- ايمان قدياني 27 ساله فوق ديپلم حسابداري پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
19- صمد قره داغي 30 ساله ديپلم شغل آزاد پنجشنبه 18 تير در كارگر بازداشت و به اوين منتقل شده
20- رضا مرداني 29 ساله كارمند پنجشنبه 18 تير در خيابان وصال بازداشت و به اوين منتقل شده
21- مجتبي شهسواري 22 ساله دانشجوي حقوق پنجشنبه 18 تير بازداشت و به اوين منتقل شده
22- عليرضا ورمزيار 19 ساله دانشجوي كامپيوتر شنبه 30 خرداد در آزادي بازداشت و به اوين منتقل شده
23- وحيد خندان 27 ساله ليسانس علوم اجتماعي يكشنبه 31 خرداد در ولي عصر بازداشت و بعد از انتقال به كلانتري 148 انقلاب به اوين منتقل شده
24- عبدالله عزيزي 34 ساله ديپلم شغل آزاد شنبه 30 خرداد در رودكي بازداشت و به اوين منتقل شده
25- عارف معاون 25 ساله فوق ديپلم عمران چهارشنبه 3 تير در بهارستان بازداشت و به اوين منتقل شده
26- عليرضا ساعتچي 20 ساله سه شنبه 26 خرداد در صادقيه بازداشت و به اوين منتقل شده
27- محمد صادق اميني 23 ساله پنجشنبه 18 تير در امير آباد بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
28- مجيد طهمورث 24 ساله ليسانس شيمي پنجشنبه 18 تير بازداشت و به اوين منتقل شده
29-محسن ابراهيمي 36 ساله فوق ديپلم برق شنبه 30 خرداد در نواب بازداشت و به اوين منتقل شده
30- مهدي محمدي 26 ساله ديپلم شنبه 30 خرداد در جيحون بازداشت و به اوين منتقل شده
31- وحيد حسين پور 19 ساله دانشجوي فيزيك پنجشنبه 18 تير بازداشت و به اوين منتقل شده
32- محسن جلاليان 28 ساله ديپلم شغل آزاد پنجشنبه 18 تير در 16 آذر بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص
33- مصطفي آجرلو 29 ساله ديپلم كتابدار پنجشنبه 18 تير در انقلاب بازداشت و مكان نگهداري وي نامشخص

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، بی خبر نگه داشتن خانواده ها از محل بازداشت و وضعیت عزیزانشان را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار عمل به مهمترین وظایف خود که همانا حفظ و پاسداری از قوانین حقوق بشری که مهمترین دستاورد بشریت است. لذا از عالیجنابان می خواهیم که به سکوت خود پایین دهید و به سرکوبگران مردم ایران اجازه ندهید به قتل و شکنجۀ مردم ایران ادامه دهند.

24 تیر 1388 برابر با 15 ژولای 2009

گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

شعله های آتش تا شعاع 500 متری محل سقوط هواپیما

ایرنا: هواپيماي کاسپين که صبح امروز از تهران عازم ايروان در ارمنستان بود در زمين هاي حوالي روستاي جنت آباد شهرستان قزوين سقوط کرد. شدت حادثه به حدي بوده که شعله هاي آتش تا شعاع 500 متري محل حادثه و زمين هاي اطراف را دچار حريق کرد.

فیلم؛ گزارش سی ان ان از محل سقوط هواپیما

هواپیمایی کاسپین با 150 مسافر تهران-ایروان

هواپیمایی کاسپین با 150 مسافر تهران-ایروان*ارمنستان امروز صبح در نزدیکی قزوین سقوط کرد عزیزان حتما دعا کنید برای خانواده های ایشون من فکر می کنم اکثر این عزیزان ارمنی هستند و همچنین ایماندارانی که برای کنفرانس به ارمنستان می روند
خبرگزاری ایلنا تعداد سرنشینان این هواپیما را ۱۶۸ نفر اعلام کرده است. بنابر اعلام این منبع خبری، تمام این مسافران در این سانحه هوایی جان باخته‌اند. ۱۵۳ نفر از سرنشینان این هواپیما مسافر و ۱۵ نفر دیگر نیز جزء خدمه بوده‌اند.
تیم ملی جودوی جوانان ایران برای شرکت در تورنومنت ایروان و شرکت در یک اردوی آماده‌سازی راهی ارمنستان بود. علی بهرامی (سرمربی و سرپرست)، علی امیری (حراست)، علی محدث صدیق(مربی)، وحید ابراهیمی (داور)، ایمان زینوند، حسین بناء، سعید رسولی، مصطفی دباغی، یحیی باقرپور، مصیب عزیزالهی، علیرضا لشگری اعضای تیم ملی جودو بودند که در سانحه هواپیمایی جان باختند.
خبرگزاری دولتی ایرنا هم گزارش کرده که لون داودیان که در دوره ششم مجلس شورای اسلامی نمایندگی ارامنه شمال کشور را به عهده داشت، در این سانحه جان باخته است. داودیان که در رشته روانشناسی تخصص داشت، در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی یکی از پنج نماینده اقلیت‌های مذهبی در خانه ملت بود.

سقوط هواپیما در نزدیکی قزوین؛ 168 کشته

فرمانده نیروی انتظامی استان قزوین از مرگ قطعی تمام مسافران پرواز شماره 7908شرکت هواپیمایی کاسپین به مقصد ایروان خبر داد.

مسعود جعفری نسب فرمانده انتظامی استان قزوین در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: هواپیما به طور کامل منهدم شده و جنازه ها نیز متاسفانه به طور کامل سوخته و نابود شده اند و به نظر می رسد مسافران همگی کشته شدند.

بنا بر مشاهدات خبرنگار مهر حادثه سقوط این هواپیما در 12 کیلومتری جنوب استان قزوین بین منطقه فارسیان و جنت آباد در بخش مرکزی این استان رخ داده است.


اجساد كشته ‌شدگان هواپيمای توپولوف سوخته ‌اند

خبرگزاري فارس: صبح امروز يك فروند هواپيماي مسافربري شركت كاسپين به شماره پرواز 7908 در مسير هوايي تهران ـ ايروان 16 دقيقه پس از برخاستن از فرودگاه بين‌المللي امام خيمني در حوالي شهر قزوين دچار سانحه شد و سقوط كرد و تمامي 168 مسافر آن كشته شدند

فرمانده نيروي انتظامي استان قزوين گفت: هواپيماي توپولوف با شماره پرواز 7908 به طور كامل منهدم شده و جنازه‌ها نيز متأسفانه به طور كامل سوخته و نابود شده‌اند.

سرهنگ مسعود جعفري‌نسب فرمانده انتظامي استان قزوين در گفتگو با خبرنگار انتظامي فارس افزود: هواپيما سقوط كرده و به طور كامل منهدم شده و جنازه‌ها به طور كامل سوخته و نابود شده‌اند.

وي گفت: تمامي مسافران اين هواپيما كشته شدند..

سقوط هواپیما؛ هواپیما از نوع توپولوف روسی بوده

خبرنگار آینده گزارش داد دقایقی پیش یک هواپیمای مسافربری در تبریز با 152 سرنشین سقوط کرد.

این هواپیما که یک توپولف 154 متعلق به شرکت کاسپین بو دقایقی پیش در مسیر تهران ارمنستان با 152سرنشین در حوالی تبریز سقوط کرده وهمه سرنشینان آن کشته شدند.

هواپیماهای غیراستاندارد روسی که طی سالهای اخیر چندین سانحه هوایی را در ایران ایجاد کرده وموجب مرگ صدها تن از هموطنان ما شده اند کماکان بخش بزرگی از ناوگان هوایی ایران را تشکیل می دهند.

فرمانده انتظامي قزوين نیز گفت: يك فروند هواپيماي مسافربري در اقباليه قزوين سقوط كرده است و تمام مسافران آن كشته شده‌اند.

احتمال محاکمه یک فعال دانشجويی در دادگاه نظامی

آسمان دیلی نیوز: پیمان عارف که در ۳۰ خرداد ماه توسط حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی بازداشت شده بود به دلیل وخامت احوال جسمی چند روزی در بیمارستان امام سجاد بستری و مجددا به محل نامعلومی منتقل شد. با توجه به اینکه وکیل وی آقای دکتر دادخواه نیز متاسفانه در زندان هستند هیچگونه اطلاعی از وی در دست نیست . بیم آن میرود بدلیل سرباز بودن پیمان عارف و عدم ارجاع پرونده وی به دادگاه انقلاب ، پرونده در دادگاه نظامی باشد و محاکمه وی در دادگاه نظامی صورت گیرد ، در این شرایط و در صورت محاکمه بدون وکیل آقای عارف در دادسرای نظامی احتمال احکام سنگین برای وی وجود دارد که این امر سبب نگرانی شدید خانواده و دوستان گردیده است.

رقابت انتخاباتی در ایران

فشار برای تخلیه دفتر کروبی در سعد آباد

بعد از تخلیه دفتر میر حسین موسوی در مجموعه ریاست جمهوری، دفتر مهدی کروبی در سعد آباد نیز قرار است به زودی تخلیه شود.

منابع آگاه به خبرنگار«فردا» گفتند: فشار به مهدی کروبی برای تخلیه دفتر کارش در مجموعه سعد آباد تهران افزایش یافته است.

بر این اساس از کروبی خواسته شده تا هرچه سریعتر نسبت به تخلیه دفترخود اقدام کند.

این دفتر در خیابان آیت الله ملکی تهران قرار دارد از ابتدای انقلاب و با مجوز حضرت امام خمینی به کروبی واگذار شده و مهدی کروبی سالها است که جلسات و ملاقاتهای خود را درمحل این دفتر برگزار می کند.

پیش از این نیز محل كار ميرحسين موسوي در مجموعه رياست جمهوري در خيابان پاستور تهران با حكم مدير كل پشتيباني و خدمات نهاد رياست جمهوري تخليه و تحويل اداره اموال اين نهاد شد.

ميرحسين موسوي بعد از پايان دوران نخست وزيري از اين مكان به عنوان دفتر استفاده مي كرد. همچنین گفته می شود تلاش هایی برای خارج ساختن فرهنگستان هنر از دست میر حسین موسوی انجام می شود .

تجاوز به زندانی از شکنجه های مستبدان دینی

زینت میرهاشمی

تجاوز گروهی و فردی، توسط مزدوران بسیجی به دستگیر شدگان تظاهرات خیابانی، هم اکنون نه تنها به عنوان ابزار شکنجه برای گرفتن اطلاعات بلکه به امری بیمارگونه مشتی اراذل و اوباش ولایت فقیه تبدیل شده است.

پیکرهای شکنجه شده و تجاوز شده اگر برای شهادت دادن آن چه که بر آنها روا شده، جانی ندارند اما اثر انگشتان مزدوران بر بدنهای بی باک آنها هرگز نخواهند گذاشت ذره ای از این جنایت پوشیده و فراموش شود. هزینه آزادی، سنگ پایه هر تحول اجتماعی است و تاریخ مبارزه بشری نشان داده که هیچ قدرت دیکتاتوری پابرجا نخواهد ماند. شجاعت نسلی شوریده علیه استبداد، در قیامهای خیابانی بار دیگر بر آنان که خود را جاودانگان روی زمین می دانند، مهر باطل کوبید. همه خونهای به زمین ریخته شده، همه گلوهای دریده شده و بدنهای بی جان به آنها که بر سریر قدرت نشسته اند روزی نشان خواهند داد که بدون ابزار سرکوب «بی چیزترین» ها هستند.

در خبرهای روز 23 تیر آمده است که ترانه موسوی از دستگیر شدگان 7 تیر 88، بیهوش به بیمارستان تحویل داده شده است. بر بدن بیهوش او آثار تجاوز مکرر به وی حکایت می کند. روزنامه گاردین از زبان یک پسر جوان که در تظاهرات خیابانی دستگیر شده گفته است که تجاوز گروهی و فردی به او دیگر نه امری به صورت شکنجه و تحقیر بلکه مزدوران از این کار به طور روزانه لذت می برند. تجاوز به زندانی جرم و جنایت است و باید این جرم و جنایت را با صدای بلند فریاد کرد و از نهادهای بین المللی و مدافع حقوق بشر خواست که در اسرع وقت یک هیات تحقیق ویژه به ایران برای بازدید از زندانها بفرستند.

نمودار آماری پخش چهار خبر در صدا و سيما

روزنامه اعتماد: نمودار آماري پخش چهار خبر مربوط به کشته شدن ندا آقاسلطان، مبارز چچني توسط روسيه، 140 نفر در چين و زن محجبه مصري در آلمان در چهار بخش خبري صدا و سيما حاکي از آن است که صدا و سيما در هفته اول وقوع اين حوادث اقدام به پخش 140 بار خبر کشته شدن زن محجبه مصري، هشت بار خبر کشته شدن 140 نفر مسلمان در چين توسط پليس، پنج بار پخش خبر شهادت مبارز چچني توسط روسيه و در نهايت سه بار پخش خبر کشته شدن ندا آقاسلطان کرده است.

Protesters come to streets of Tehran,After Sohrab's Funeral

didar mir hossien mousavi az khanevade sohrab arabi 2

President Mousavi meeting with Sohrab's Family in their house

۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

گسترش اعتراضات شبانه و کشیده شدن آن به کوچه ها

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از نقاط مختلف تهران اعتراضات شبانۀ مردم علاوه بر پشت بامها به کوچه ها گسترش یافته است.

در پی اعلام اسامي تعدادي از جوانان كه در اعتراضات اخیر جان باختند و به اطلاع مردم رسيده شدت اعتراضات گسترده تر شده و اعتراضات علاوه بر پشت بام ها به كوچه ها نيز كشيده شده است.

راننده ها نيز در خيابان با بوق زدن و سر دادن شعار با مردم همراهي مي كنند. امشب نيز مردم شعار الله اكبر و مرگ بر ديكتاتور و در برخي مناطق مي كشم مي كشم آنكه برادرم كشت را از ساعت 22 تا 22:30سر دادند.

شدت اعتراضات در منطقه تهران پارس ، تجريش ، فاطمي ، پونك ، سيد خندان بيشتر از مناطق ديگر است.

همچنان نيروهاي بسيجي و لباس شخصي در كوچه ها و خيابان هاي تهران در حال گشت زني هستند. اما مردم چنان با خشم شعار مي دهند كه اين نيروها جرأت نزديك شدن به مردم را ندارند.

24 تیر 1387 برابر با 15 ژولای 2009

گفتگو با یکی از بستگان سهراب اعرابی

فعالان حقوق بشر در ایران

خبرگزاری هرانا : سهراب اعرابی جوان 19 ساله‌یی است که خبر مرگ او با تاخیر و با ابهامات زیادی پخش شد. با فریبا هادی‌زاده دخترعمه‌ي وی تماس گرفتیم. صدای‌اش بغض‌آلود بودو روشن بود که بسیار گریسته است. در طول گفت‌وگوی‌مان بسیار هرگاه نام سهراب را می‌گفتم یا می‌شنید بغض می‌کرد. آخر سر هم نتوانست بر اشک راه ببندد و ... شرایط روحی خوبی نداشت، برای همین سعی کردیم گفت‌وگو را کوتاه کنیم تا فرصتی بهتر

• چه زمانی از مرگ سهراب باخبر شدید؟

الان چون در شرایط بدی هستم دقیق خاطرم نیست، ولی فکر کنم اولین بار صبح سه روز پیش بود که ما از مرگ سهراب با خبر شدیم. قبل از آن مادر سهراب و بستگان دیگر در تهران به همه جا مراجعه کرده بودند، اما نشانی از او نیافته بودیم. برای ما سوال‌های زیادی مطرح است. اگر سهراب در همان روز 25 خرداد کشته شده است چرا پیکر او را 29 خرداد به پزشکی قانونی تحویل داده‌اند.

• در مورد مرگ سهراب ابهام‌هایی وجود دارد، مثل این‌که اگر بر اثر تیراندازی کشته شده است، چرا نام‌اش در میان زندانیان ذکر شده بود و چرا دادگاه قرار کفالت را از خانواده‌ی او قبول کرده است...

ابهام‌های زیادی در مورد مرگ سهراب‌ وجود دارد، از طرفی می‌گویند که بر اثراصابت دو یا سه گلوله کشته شده، که نمی‌تواند صحیح باشد، چون در آن جمعیت، اگر گلوله‌ی اول به قلب او اصابت کرده باشد، گلوله‌ی دوم و یا سوم که می‌گویند به سر او برخورد کرده بی‌معنا می‌شود و از طرفی برای ما و خانواده‌‌اش این سوال مطرح است که چرا نام او در میان زندانیان ذکر شده بود و چرا قرار کفالت را که توسط دایی ایشان گذاشته شد را دادگاه قبول کرده است وقتی که سهرابی وجود ندارد و او مرده است. به طور معمول کفالت را برای کسی قبول می‌کنند که زنده است.

• پی‌گیری‌ها در مورد این ابهام‌ها به کجا رسیده است؟

در این روزها که درگیر مراسم تدفین سهراب بوده‌ایم، اما این مساله‌یی است که قطعا نیاز به رسیده‌گی دارد و در اولین فرصت به آن رسیده‌گی خواهیم کرد.

• از جانب نیروهای امنیتی تماسی با خانواده‌ی سهراب مبنی بر برگزار نکردن مراسم و یا موارد دیگر گرفته شده بود؟

صددرصد این اتفاق افتاده است. در ابتدا زمانی که خبر کشته شدن سهراب پخش شد، نیروهای امنیتی با برقراری تماس با خانوداه‌ی سهراب خواستند تا خبرهای منتشر شده را از روی سایت‌ها جمع کنند تا جنازه را تحویل‌شان دهند، که در مواردی هم این اتفاق رخ داد و برخی خبرها از روی سایت برداشته شد، اما تمام ترس و نگرانی ما از این بود که پس از گسترش خبر در سطح جهانی جنازه را تحویل ندهند، اما خوش‌بختانه جنازه را تحویل دادند.

• با توجه به این‌که شما در خارج از ایران زنده‌گی می‌کنید، چه‌گونه می‌توانستید خبرهای سهراب را از خانواده بگیرید؟

این کار برای ما بسیار سخت بود، به دلیل این‌که وقتی می‌خواستیم حتا از حال سهراب باخبر شویم، خط‌های تلفن کنترل بود و نمی‌توانستیم به راحتی با خانواده‌ صحبت کنیم.

• و در مورد برگزاری مراسم تدفین سهراب امروز

تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی در میان تشییع کننده‌گان حضور داشتند. البته لازم به ذکر است که پیش از برگزاری مراسم، به شدت به خانواده‌ی سهراب هشدار دادند که از مردم بخواهند تا از سردادن هرگونه شعاری خودداری کنند و گرنه برخورد امنیتی رخ می‌دهد.

• در کل مراسم تشییع جنازه‌ی سهراب چه‌گونه برگزار شد؟

این مراسم با حضور گسترده‌ی مردم همراه بود، نیروی انتظامی حضور نداشت اما به دلیل حضور نیروهای لباس شخصی این مراسم پس از خاک‌سپاری در آن‌جا به پایان رسید اما مردم برای عزاداری و هم‌دردی با خانواده‌ی سهراب، پس از تدفین، به خانه‌ی سهراب رفتند و در آن جا مراسم را ادامه دادند.

گفتگو از مجتبی سمیع نژاد