‏نمایش پست‌ها با برچسب articles. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب articles. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه

تجسم خداوندمان عیسی مسیح مبارک

داستان میلاد و تجسم:
یک زوج معمولی به اسم مریم و یوسف باهم دیگر نامزد بودند و قرار بود که باهم ازدواج کنند، که یک اتفاق عجیب و استثنایی رخ داد. جبرائیل فرشته بر مریم باکره ظاهر شد و گفت: "ای تو فیض یافته ، خداوند با توست و تو در بین زنان مبارک هستی، نترس، تو پسری خواهی زایید و نام او را عیسی (یعنی نجات دهنده) خواهی نهاد، او بزرگ خواهد بود و پسر حضرت اعلی خوانده خواهد شد و پادشاهی او پایان نخواهد داشت." وقتی مریم این را شنید سئوالی بسیار منطقی کرد. او گفت:" که این چگونه خواهد شد چون من باکره هستم و مردی مرا لمس نکرده است " و فرشته به او گفت:"روح القدس بر تو می آید و قوت حضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند از اینرو آن مولود مقدس و فرزند خدا خواهد بود." و مریم فروتنانه در حالیکه نمی فهمید چه در او می گذرد گفت:"من کنیز خدا هستم." بعد از آن مریم پیش الیصابات مادر یحیی رفت که 6 ماه قبل از او به طور معجزه آسای حامله شده بود و 3 ماه باهم خدا را پرستش کردند.
وقتی یوسف از ماجرای حامله شدن مریم باخبر شد احتمالا خیلی ناراحت شد، با اینکه مریم احتمالا موضوع را برای او توضیح داده است ولی او نمی توانست آن را باور کند و او متواضعانه به جای اینکه به فکر مجازات و سنگسار مریم (طبق سنت آن زمان) باشد، خواست او را را رها کند، در این فکرها بود که فرشته در خواب بر یوسف آشکار شد و گفت: "از ازدواج با مریم مترس، زیرا آنچه در او قرار دارد از روح القدس است و این همان پیشگویی اشعیایی نبی 700 ق م است که اینک باکره حامله شده، پسری خواهد زایید و او را عمانوئیل یعنی خدا با ما می نامند." اطاعت بعنوان درس مهمی است که ما می توانیم از مریم و یوسف در میلاد مسیح یاد بگیریم.

۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

واقعیت سه رویداد مهم: 16 آذر، 27 آذر و 30 آذر


زینت میرهاشمی

خاکسپاری آیت الله منتظری، نمادی از تنفر مردم نسبت به سلطنت مطلقه خامنه ای بود

روز دوشنبه 30 آذر، صدها هزار تن در مراسم خاکسپاری آیت الله منتظری در شهر قم شرکت کردند. این جمعیت عظیم علیرغم همه موانع نیروهای سرکوبگر گردهم آمدند و با حمایت خود از منتظری، تنفر خود را از خامنه ای نشان دادند. شعارهای «مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر دیکتاتور، این ماه ماه خونه، خامنه ای سرنگونه و....» بار دیگر بر تداوم حرکتهای اعتراضی مردم و عزم آنها برای سرنگونی دیکتاتوری، صحه گذاشت.

مراسم عزاداری آیت الله منتظری تبدیل به مراسمی سیاسی علیه خامنه ای و گماشتگانش شد. هنگامی که پیام حقیرانه ی خامنه ای به مناسبت درگذشت منتظری از بلندگو پخش شد، جمعیت با هو کردن آن، برچ و باروی ولی فقیه را نشان گرفتند.

درگذشت آیت الله منتظری، که با موضع گیریهای خود در دفاع از جنبش مردمی و باطل اعلام کردن ولایت خامنه ای تبدیل به یکی از مخالفان جدی در برابر خامنه ای شده بود، و نیز حمایت مردمی از وی در مراسم خاکسپاری اش، جنبش بیشماران در رویارویی با استبداد را بار دیگر به خبر اول رسانه های جهان تبدیل کرد.

گردهمایی مردمی در شهر قم نشان داد که همه حرکتهای مردمی با تبدیل فرصتها به اعتراض و با زدن ضربه به پیکر ولایت فقیه، شکاف در بالا را عمیق تر کرده و وحدت در جنبش را بیشتر خواهد کرد.

یکی از ویژگیهای گردهمایی روز دوشنبه در شهر قم، پیدایی آن بعد از پروژه آویزان شدن خامنه ای به عکس تکه پاره شده خمینی بود.

آدینه 27 آذر، قرار بود جانشین خمینی، پیروزی پروژه استفاده از تصویر پاره شده دیکتاتوری که دیگر زنده نیست را در خیابانهای تهران جشن بگیرد. اما این فاتحان «صدا و سیمای» استبداد، روز آدینه، مجبور به عزاداری برای شکست پروژه خود شدند.

مقایسه سه رویداد مهم در آذر ماه، یعنی 16 آذر، 27 آذر و 30 آذر واقعیت موجود در جامعه ایران را به خوبی تعریف می کند. خامنه ای و ولایت مطلقه او در منتهای انفراد و ضعف و خیزش مردم روز به روز بالنده تر و عمیق تر.

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

Jesus Healing the Sick

The concept of Jesus healing the sick has always had it's critics, even among well meaning religious people. It was that way in Jesus's, day and it is that way now; however, the answer does not lie in man's opinion, but  on God's Word. That is the reason we must personally read Jesus healing scriptures for ourselve.
When performing miraculous healing Jesus always required the person to have faith. He said "according to your faith be it unto you." (Matt 9:29) Childlike faith is necessary in order to receive anything from God. In His own home town Jesus did not do many miracles because of their unbelief. (Matt 13:57-58)
According to scripture Jesus made clay out of spittle and placed it upon a blind man's eyes. He then told him to wash in the pool of shalom; he did and was healed. (John 9:1-7) What if some well meaning individual had convinced the man that the trip to the Pool of Siloam would be a waste of time, would the blind man have been healed? I think not.

۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبه

هشدار دانشجویان به ماموران انتظامات و نیروهای سرکوبگر رژیم

دانشجویان مبارز: صدبار مردن بهتر از این زندگی با خفت و ذلت است

خبرنامه امیرکبیر: جمعی از فعالین دانشجویی پلی تکنیک با انتشار نامه ای خطاب به ماموران انتظامات این دانشگاه، ضمن تشریح شرایط حاکم بر کشور و یادآوری اعمال غیرقانونی و غیر اخلاقی مدیریت دانشگاه در گذشته، از ماموران انتظامات دعوت کردند در روز 16 آذر به خیل عظیم دانشجویان و مردم بپیوندند. دانشجویان به ماموران انتظامات تذکر داده اند که در صورتی که به حرکت دانشجویان و مردم بپیوندند دست آنان را به گرمی خواهند فشرد اما اگر در مقابل دانشجویان بایستند و قصد ایجاد رعب و وحشت و درگیری داشته باشند، عکس و نام آنان را در رسانه های جمعی منتشر خواهند کرد تا ملت ایران خود فرزندان ناخلفش را به راه راست هدایت کند.

در این نامه آمده است: شما در کنار ما به ظلم و ستم هایی که از سوی بدخواهان دین و مهین بر ما روا داشته شده است و می شود واقفید. شما به چشم می بینید که مدیریت جامعه و به خصوص مدیریت دانشگاههای ما چگونه با روش های غیرقانونی و ناجوانمردانه با فرزندان مام میهن برخورد می کنند. شاهد بودیم که چگونه در یک کودتای از پیش طراحی شده، انتخابات در کشورمان بی معنا شد، به خوابگاه های دانشجویان حمله شد، ملت بزرگ و شریف ایران را به خاک و خون کشیدند، و صدها نفر از دانشجویان و اساتید و سایر اقشار ملت طمع تلخ زندان انفرادی را تجربه کردند. در این شرایط ما دانشجویان توان آن که در برابر این جفا سکوت کنیم را نداریم. ما معتقدیم که صدبار مردن بهتر از این زندگی با خفت و ذلت است. به هر ترتیب پلی تکنیک تهران امسال 16 آذر را با شکوه تر و با صلابت بیشتر گرامی می دارد. در این راه دست یاری به سوی شما دراز می کنیم و از شما می خواهیم تا در این روز به خیل عظیم دانشجویان کشور بپیوندید، برای اعتلای خود و کشورتان تلاش کنید. از شما می خواهیم با تدبر و تعقل در اعمال روسای خود، آنان را در سرکوب فرزندان ملت ایران ناکام بگذارید. و ما به شما اطمینان می دهیم که وعده های پوچ و توخالی آنان، چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ معنوی به تجربه تاریخ، عملی نمی گردد. این آقایان همچون اربابان بیگانه خود (روسیه و چین) بعد از استفاده ابزاری از نیروهای خود، آنان را همچون دستمال دور می ریزند. دوشنبه 16 آذر، ما منتظریم تا شما را در کنارمان و نه در مقابلمان ببینیم، اما اگر به هر ترتیبی شاهد حرکات و اعمال عده معدودی از همکاران شما باشیم، با انتشار نام و تصویر آنها از طریق رسانه های فراگیر و مستقل جنبش سبز ایران، به تمامی ملت ایران، وجود چنین فرزندان ناخلفی را اعلام می کنیم. چرا که می دانیم، همکاری با عوامل کودتا نه تنها افتخار نیست، بلکه خفت و خواری و گناهی نابخشودنی است. و قطعا در نزد ملت ایران و حتی خانواده آنها حقارت و کوچکی است. تا ملت باشند که فرزند ناخلف خود را به راه راست هدایت کند. ما می خواهیم که 16 آذر را بدون درگیری و در صلح و دوستی سپری کنیم، اما هر کس بخواهد حق ما را به هر نحوی ضایع کند با مستند سازی اعمال آن از طریق محاکم قضایی، پیگیری های لازم را انجام خواهیم داد.

جمعی از فعالین دانشجویی پلی تکنیک تهران

نبرد 16 آذر، یک گام بُلند به پیش


منصور امان

حتی پیش از آن که نخُستین فریاد اعتراض در 16 آذر طنین انداز شود، جُنبش دموکراتیک مردُم ایران، باند نظامی – امنیتی ولایت فقیه را در این میدان رویارویی نیز به زانو درآورده است. ریل امنیتی جدید حُکومت مبنی بر به محدود نگاه داشتن خیزش به محوطه دانشگاه ها، یک اعتراف با صدای رسا به شکست تدبیرهای افسارگُسیخته ای است که ماشین سرکوب برای جلوگیری از شکل گرفتن هر گونه اعتراض در 16 آذر به کار بسته بود.

ناتوانی اوباش تحت امر خامنه ای از مهار برنامه اعلام شُده جُنبش با به جلو فرستادن یک سرکرده سپاه پاسداران برای تکذیب نقش بازوی مُسلح "نظام" در حمله به دانشگاه در 24 خُرداد و بازی با کارت سوخته "عناصُر خودسر" آشکار گردید. پاسدار علی فضلی، سرکرده سپاه پاسداران تهران به منظور تزیین غلیظ تر این چرخش، تدبیر تُفنگچیهای ولی فقیه برای رویارویی با اعتراضهای 16 آذر را "فرهنگی" مُعرفی کرد.

در همین حال نایب رییس کُمیته امنیت ملی مجلس مُلاها نیز سیاست نذر روغن ریخته را به جلو هُل داد و تاکید کرد: "نیروی انتظامی حق ورود به دانشگاه را ندارد."

ژستهای مزبور که با هدف اعلام ادعای عدم دخالت نیروهای نظامی در گردهماییها و اعتراضهای داخل دانشگاه صورت می گیرد، در ناهمگونی فاحش با تهدیدهای مُستقیم اُرگانهای سرکوب و گردانندگان آنها قرار دارد که در هفته های اخیر و همگام با نزدیک شُدن موعد شانزده آذر، بر شدت و غلظت آن افزوده شُده است. از این رو چنین می نماید که باند نظامی – امنیتی ولی فقیه با توجُه به بی اعتنایی مُخالفان و مُنتقدان به تهدیهای اُرگانها و مقامهای رسمی و شکست تدارُکات گُسترده برای سد کردن راه آنها، در آخرین دقایق به تلاش پیشگیرانه برای جلوگیری از خُرد شُدن بیشتر اقتدار و هیبت سرکوب در جامعه ی مُعترض و گوش به زنگ دست زده باشد.

حُکومت در حالی که تجربه تلخ 13 آبان و بی ثمر ماندن تلاشهایی مُشابه را همچنان زیر زبان مزه مزه می کُند، با نگاه به عاقبت کار ترجیح می دهد به صورت خزیده وارد میدان شود تا بتواند با کمترین جلب توجه از آن فرار کُند.

تاکتیک حُکومت در درجه اول مُمانعت از گُسترش اعتراضها از دانشگاه به خیابان و تمرکُز بیشتر روی جلوگیری از شکل گرفتن تظاهُرات در بیرون از آن است. در این راه حل، سرکوب تجمُعات در دانشگاه امری تابع تعادُل نیرو بین دانشجویان و مُزدوران بسیجی، حراست و اطلاعاتی است.

در نبرد 16 آذر، آمادگی دانشجویان برای مُبارزه و ایستادگی از یکطرف و حرکت عُموم مردُم به پُشتیبانی از فرزندان و همرزمان دلیر خود از سوی دیگر، حرکت ملی علیه استبداد مذهبی را یک گام بُلند به جلو خواهد بُرد.

پارازیت - فیلترینگ - کم کردن سرعت اینترنت و... دیگر اثر ندارد!

آرش صfحی

اختلال درسیستمهای ماهواره ای و اینتر نت وموبایل در آستانه برگزاری تطاهرات مردم ایران بویژه مردم تهران با شدتی بی سابقه از روز گذشته آغازشده واز صبح امروزوضعیت با وخامت وصف ناپذیزی ادامه یافته است. شرایط بگونه ایست که حتی سرعت خطوط اینترنتی برای بازکردن یک سایت داخلی هم با مشکل سرعت ومعطلی حداقل نیم ساعته یا بیشترازاین مواجه است.
باتوجه به اینکه امتیاز ارائه سرویسهای اینترنتی عمدتا دراختیارعناصرآشکاروپنهان رژیم اسلامیست، بدیهیست که با یک بخشنامه وزارت اطلاعات وشورای امنیت ملی مدیران این گونه بنگاههای سرویس دهنده اینترنتی باید مطیع اجرای اوامر حکومت برای استفاده ازرانت های حکومتی باشند.
البته همانگونه که پیشتراشاره شده بود سایت مهم ومطرحی چون فیس بوک ازمدتها قبل برای کاربران ایرانی درون مرزی غیرقابل استفاده شده بود، بنحویکه امکان انتشار هرگونه مطلب یا مقاله ویا ... ازدرون کشوردراین سایت عملا ناممکن گردیده که هنوزهم وضعیت به همان منوال است.
رژیم درمانده وبوحشت افتاده ولایت مطلقه درآستانه روز بزرگی چون 16 آذرباعلم واطلاع ازآنچه که درشرف وقوع است، وقراراست که اتفاق بیفتد چنان هراسان وزبون وبدبخت ومضمحل شده است که اضافه برهمه پیشگیریها درزمینه ارتباطات مجازی وتلفنی وغیرو، ناچارگردیده تا هرشب درنقاط مختلف پایتخت با بیرون ریختن بچه گرگهای خود فروخته لباس شخصی ومزدوران دیگربا استقرار ایستگاههای ایست وبازرسی تا پاسی ازشب دست به یک قدرت نمائی بیهوده وابلهانه درسطح خیابانهای تهران بزند، بدون اینکه بداند مردم بارها فریاد زده اند: توپ - تانک - بسیجی، یا زندان وشکنجه واعدام دیگراثر ندارد. ودرروز 16 آذر نیز فریاد خواهند زد. نتیجه ولایت - فساد است وجنایت.
باید به آقایان فقها - وسردمداران حکومت خون وجنون وجنایت با صراحت اعلام نمائیم که هرکاری که ازدستشان برمی آید ومیتوانید انجام دهید، مطلقا دریغ نکنند. اما پس ازآن، ودر روز 16 آذر، وحضورمیلیونی مردم بپا خاسته ایران دراقصی نقاط کشور نیز یکبار دیگر منتظر دریافت سیلی دیگری که ازسوی مردم بجان آمده ودانشجویان بر صورت زشت وچهره کریه شان نواخته خواهد شد وصدای آن یقینا عالمگیر خواهد بود، باید باشند.
سرکردگان حکومت اسلامی و درراس همه آنها سید علی خامنه ای باید بداند که عمر او وحکومت منحوسش به پایان خط رسیده وهیچ راه چاره ای بجزسقوط محتوم نمیتواند ازاین زوال ونابودی پیشگیری نماید.
ملت ایران درروز 16 آذر خواهد آمد. وشما هم هرکاری ازدستا ن آلوده به خیانت وجنایت تان برمیاید کوتاهی نکنید.
ایران 14/ آذرماه 88

۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

رژیم ولایت فقیه فاسدترین رژیم جهان

جعفر پویه

به گزارش سازمان شفافیت بین الملل که روز گذشته منتشر شد، بین 180 کشور جهان، رژیم جمهوری اسلامی جزو ده کشور فاسد جهان قرار دارد. رهبر رژیم جمهوری اسلامی که خود را نماینده خدا و برگزیده او در روی زمین می داند، گوی سبقت را در نکبت و فساد و تباهی از همگان ربوده و کلاه بوقی بی شرمترینها را به سرگذاشته است.

رژیمی که هر روزه از طریق دستگاه های تبلیغی خود مردم را به راه راست فرا می خواند و موعظه های آنچنانی بر فراز منابر برگزار می کند، خود دست در کیسه مردم دارد و بی شرمانه ادعای مبارزه با فساد سر می دهد. آنانی که ادعای رهبری دین و مذهب دارند و ردای روحانیت به تن کرده اند، از تنها چیزی که بویی نبرده اند انسانیت و روحانیت است.

تبهکاران و اختلاس گران حاکم بر جان و مال مردم در زیر ذره بین سازمان شفافیت بین المللی به قعر جدول رفتند و در رده هشتم در بین فاسدها ایستادند تا جهان بداند که در ایران چه می گذرد و دزدان و مفسدان سیاهکار چگونه زندگی را بر مردم جهنم کرده اند.

سازمان شفافیت بین المللی شاخصهای بررسی خود در فساد حکومتی را "اختلاس، رشوه‌گیری، خرید و فروش پستهای دولتی، رشوه‌پذیری دستگاه قضایی، فساد مالی در میان سیاستمداران و مقامهای دولتی، عدم مقابله کافی یا ناکارایی در پیکار علیه مواد مخدر و اقدامهای نهادها و افراد متنفذ در جلوگیری از اطلاع رسانی و پیگیری موارد فساد" در نظر گرفته است.

با توجه به حجم عظیم فساد مالی در رژیم ولایت فقیه که یک فقره آن در ترکیه ضبط شده است که بالغ بر 18 میلیارد دلار می شود و همچنین معاملاتی همچون واگذاری شرکت مخابرات و یا دیگر شرکتهای دولتی به سپاه پاسداران و حجم عظیم قاچاق کالا از اسکله های بی نام و نشان و ... معلوم نیست چرا رژیم در رتبه 8 کشور از قعر جدول قرار دارد. زیرا با توجه به داده ها و اطلاعات منتشر شده، در هیچ کشوری در جهان چنین حجم وسیعی از اختلاس، دزدی و کلاهبرداری انجام نمی گیرد. همچنین رشوه گیری و تجاوز به عنف پایوران رژیم به زنان و دختران و حتا پسران جوان در زندانها و سر به نیست کردن آنها را نیز باید به این سیاهه افزود.

به هرحال نماینده خدا بر زمین که ادعای رهبری جهان و مدیریت آنرا دارد، مدال فاسدترینها را به گردن آویخته است تا دیگران بدانند که مردم ایران این روزها در خیابانها با چه نوع جانورانی دست و پنجه نرم می کنند و چرا صدای اعتراض خود را بلند کرده و حاضر به قدمی عقب نشینی در برابر تبهکارترین و فاسدترینهای جهان نیستند.

۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

انتقال دختران دستگیر شده به نقاط نامعلوم



جعفر پویه

یک روز پس از به میدان آمدن جنبش اعتراضی مردم و تبدیل روز 13 آبان به روز مبارزه با استبداد، از شهرهای مختلف خبر می رسد که نیروهای اطلاعاتی و گماشتگان موسوم به "لباس شخصی" اقدام به دستگیری گسترده بسیاری از جوانان آزادیخواه کرده اند.
سرکوبی هار و افسار گسیخته نیروهای ددمنش ولایت فقیه آنچنان بی شرمانه بود که اعتراض بسیاری را در اقصا نقاط دنیا بر انگیخت. رابرت گیتس، سخنگوی کاخ سفید با وجود بیانیه مسالمت جویانه اوباما خطاب به رژیم ولایت فقیه، به سرکوب معترضان واکنش نشان داد و گفت: "دولت باراك اوباما از نزديك تحولات مربوط به نا آرامیها در ايران را دنبال مى كند و عميقا اميدوار است كه خشونت گسترش پيدا نكند."
او که خود می داند بخشی از این بی شرمی رژیم حاصل بی تفاوتی جامعه جهانی نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران و عدم موضعگیری قاطعانه در برابر آن به خاطر سرکوب بی پروای مردم آزادیخواه است، سعی کرد با موضعگیری ای متفاوت، نسبت به سرکوب مردم بی تفاوت نباشد. حساسیت افکار عمومی نسبت به جنبش مردم ایران به دلیل گزارشهای مردمی به قدری هست که سیاستمداران را به واکنشی وا دارد که در اصل خود چندان تمایلی به آن ندارند.
همزمان، برنارد کوشنر، وزیر امورخارجه فرانسه با برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی به خشونت انجام گرفته توسط سرکوبگران نسبت به مردم معترض موضع گرفت و گفت: "این اقدام به وجهه دولت ایران آسیب بیشتری وارد می‌کند؛ دولتی که در داخل به نیروهای داخلی فشار می‌آورد و در خارج نیز از سیاست گفت و گو می پرهیزد."
‌اما شدیدترین موضعگیری در اینباره توسط حزب سبزهای آلمان انجام گرفت. خانم کلودیا روت رئیس حزب سبزهای آلمان با صدور بیانیه شدیدالحنی نسبت به سرکوب مردم توسط گماشتگان استبداد اعتراض کرد. او در بیانیه خود نوشت: "اعتراضات بدون وقفه و گسترش‌یابنده در ایران، ابعاد بحرانی را نشان می‌دهد که رهبری غیردموکراتیک ایران، کشور را به کام آن کشانده است. رهبری کشور به تهدید و فشار متوسل می‌شود و شرایط باز هم بحرانی‌تر می‌شود. ما با همه قربانیان و آسیب‌دیدگان سرکوب در ایران همدرد و همبسته ایم."
با اینکه بسیاری علیه اقدامات سرکوبگرانه و شدت عمل گماشتگان رژیم نسبت به مردم اعتراض کرده اند اما رژیم همچنان به اعمال سرکوبگرانه خود ادامه می دهد و با وارد شدن به خانه فعالان سیاسی و یا افراد شناخته شده مدافع حقوق بشر و حقوق شهروندی اقدام به دستگیری آنان کرده است. طبق گزارشات رسیده از خیابان بهار، یک اتوبوس مملو از دختران دستگیر شده در روز سیزده آبان به مکان نامعلومی منتقل شده اند. همچنین عده ای از دختران دستگیر شده در خیابانها و کوچه های اطراف میدان هفتم تیر و ولی عصر نیز مفقودالاثر هستند و کسی از محل نگهداری آنها باخبر نیست. این در حالی است که بسیاری از دستگیر شدگان در آخر وقت روز تظاهرات به زندان اوین برده شده و در بند 209 زندانی هستند.
با توجه به اعمال و رفتار بی شرمانه گماشتگان استبداد نسبت زنان و دختران دستگیر شده در اعتراضهای گذشته، از تمامی مجامع بین المللی و سازمانهای مدافع حقوق بشر به ویژه مدافعان حقوق زنان و زندانیان می خواهیم نسبت به سرنوشت دختران بازداشت شده که به نقاط نامعلومی منتقل شده اند، حساسیت نشان داده و رژیم را تحت فشار قرار دهند تا محل نگهداری آنان را اعلام کند.
دختران شجاع دستگیر شده، رهبران میدانی اعتراضهای مردم بودند. این رهبران شجاع و آزادیخواه باید هرچه زودتر و بدون قید و شرط آزاد شوند!


۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه

وبلاگ؛ برای 16 آذر روز دانشجو برنامه ریزی کنیم

وبلاگ کاوه ضحاک کش

بار دیگر برگ زرین دیگری از تاریخ پرفراز و نشیب ایران زمین توسط فرزندان بی باک کورش کبیر ورق زده شد.بار دیگر اراده پولادین ایرانیان برای به زنجیر کشیدن ضحاک زمانه و حامیان مارنمایش را به رخ جهانیان کشیدیم و به همگان ثابت کردیم که ایرانی می میرد ولی ذلت نمی پذیرد. امروز خلیج همیشه فارس ایران آبی تر و گرمتر و دماوند سرفرازتر از همیشه بود.امروز لبخند نقش بسته بر روی لبان سربازان دیوارهای تخت جمشید پر رنگ تر از همیشه بود . گویی آنها نیز به نوادگان خود افتخار می کردند . هم میهنان ،صدای شکستن پایه های پوسیده کاخ ضحاک شنیده می شود.آری این یک رویا نیست، عین واقعیت است.واقعیتی که با تمام وجود همه ما در چند ماه گذشته آن را حس کرده ایم. این حکومت ننگین و جنایت کار آخرین نفس های متعفن خود را می کشد و هر لحظه در انتظار سرنگونی و نابودی حکومت پوشالی و بی پشتوانه خود می باشد.روز ایران(قدس سابق) و حماسه ۱۳ آبان امسال با پیوستن به تاریخ پر افتخار کشورمان روشنگر راه آینده شدند. اکنون باید برای روز دانشجو برنامه ریزی کنیم. روزی که بازهم تن ضحاک را خواهیم لرزاند.روزی که به کابوس رژیم تبدیل خواهد شد. بیش از یک ماه فرصت داریم تا با بر طرف کردن کاستی ها و اتحاد بیشتر روز سبز دیگری بسازیم. باید همه مسائل را بررسی کنیم و بهترین گزینه ها را برای ادامه مبارزه انتخاب کنیم تا با کمترین هزینه بیشترین نتیجه را بگیریم. فراموش نکنیم که ما بیشماریم و امیدوار و تا روزی که با هم هستیم از هیچ چیزی نمی ترسیم.هر چقدر که متحدتر و با برنامه تر باشیم زودتر طعم شیرین آزادی و دموکراسی را خواهیم چشید.

یا با اونا، یا با ما؛ آقای اوباما!

جعفر پویه

یک روز بعد از سخنان خصمانه علی خامنه ای علیه آمریکا، باراک اوباما در آستانه سیزده آبان، سالروز اشغال سفارت آن کشور توسط دانشجویان حکومتی، با انتشار بیانیه ای رو به ولی فقیه رژیم گفت: "من به طور آشکار مشخص کرده ام که ایالات متحده قصد دارد گذشته را پشت سر بگذارد و خواستار برقراری رابطه با جمهوری اسلامی بر اساس منافع دو جانبه و احترام متقابل است."

این سخنان آشتی جویانه و استمالت طلبانه در حالی به زبان آورده می شود که علی خامنه ای، ولی فقیه رژیم روز قبل از آن گفته بود: "اگر مسوولان کشور باهوش، مجرب، پخته و دل در گرو منافع ملت داشته باشند، فریب این لبخند ها را نخواهند خورد."

اما روز گذشته (13 آبان) جنبش حق طلبانه مردم به میدان آمد و با پر رنگ کردن خط کشیهای سیاسی با هشدار به اوباما با صدای بلند در خیابانهای کشور فریاد زد: "اوباما! یا با اونا، یا با ما"

این اعتراض به استمالت رژیم توسط اوباما در حالی بیان می شود که او در پیام خود به مناسبت روز 13 آبان سعی کرده است تا جنبش مردم ایران را نادیده بگیرد و در بیانیه خود تنها با اندکی تعارف از کنار آن بگذرد. مردم ایران که برای رسیدن به آزادی و دموکراسی، ولایت مطلقه فقیه را سد اصلی بر سر راه خود می دانند در روز سیزده آبان با زیر کشیدن عکس او و انداختن در زیر گامهای مصمم خویش نشان دادند که با هشیاری قادر به تشخیص همه موانع راه جنبش خود هستند.

لگدمال کردن عکس "مقام معظم" به معنی نابودی موقعیت مذهبی او و عدم کارکرد چنین ترمی در بین مردم هشیار ایران و عدم مقبولیت و مشروعیت آن است.

اما قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا و دولت اوباما باید بدانند که با نان قرض دادن به علی خامنه ای و تحکیم رژیم استبدادی - مذهبی او، سرکوبگر مردم ایران و قاتل فرزندان آنان را مشروعیت می بخشند و به راستی بر روی اسب مرده شرط بندی می کنند.

لگد مال کردن علی خامنه ای در خیابانها به معنی نامشروع بودن این رژیم از نگاه مردم ایران است. رژیم ولایت فقیه غارتگر ثروت ملی مردم ایران، قاتل فرزندان و سد کننده راه آزادی و دموکراسی آنان است. حمایتگران رژیم ددمنش ولایت فقیه و آنانی که مستقیم و غیر مستقیم به ادامه حیات این رژیم یاری می رسانند، علیه عالیترین منافع ملی مردم ایران اقدام می کنند.

بدیهی است مردمی که عزم خود را برای رسیدن به آزادی و دموکراسی جزم کرده اند به زودی شاهد پیروزی را در آغوش خواهد گرفت و آن روز این حمایتگران رژیم استبدادی مذهبی و سرکوبگر و قاتل فرزندان آنان هستند که باید در پیشگاه مردم ایران شرمسار باشند.

۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

God's Plan of Salvation

God Has a Plan
God has a Plan of Salvation for you. There is life after death and God has established a Plan of Salvation so that you can spend eternity in Heaven. John 3:16 says "For God so loved the world that he gave his only begotten Son, that whosoever believeth in him would not perish, but have ever lasting life."
Romans 4:25 says "He was delivered over to death for our sins and was raised to life for our justification."
Simply Put
Jesus paid for all our sins by dying on the cross. Three days after His death God raised Him to life again. When we believe this we can receive what is called salvation and become a Child of God. His Holy Spirit will enter our lives to comfort, guide, help, and counsel us during our earthly life; when our earthly life is over we will spend eternity in Heaven with Him.
Man is Separated From God
Salvation does not happen automatically because you by nature are separated from God. Romans 3:23 says "For all have sinned and fall sort of the glory of God."
The Cross Closes That Separation
Jesus closed the Gap of Separation between God and man, and paid the penalty for our sins when he died on the Cross and arose from the grave. In 1 Peter 2:24 the Bible says "He personally bore the load of our sins in his own body when he died on the cross making it possible for us to have eternal life."
You Must Receive Christ
You can be saved and enter into God's Family by personally inviting Christ into your life. John 1:12 The Bible says "Yet to all who received him, to those who believed in his name, he gave the right to become children of God."

To Receive Christ
ADMIT that you have a spiritual need. "I am a sinner."
REPENT by changing your mind and your actions-turn from your sin.
BELIEVE that Jesus died for you on the cross for your sins.
RECEIVE Jesus Christ into your heart and life through prayer.
HOW TO PRAY the "SINNER'S PRAYER"
Lord Jesus: I realize that I am a sinner. I believe you died for my sins. I now turn from my sins and open the door of my heart and life to you. I receive you as my Lord and Savior. Thank you for saving me. Amen
Remember, Jesus paid for your salvation on the cross at Calvary. Now take God at his word and claim your salvation by faith.
Living Your New Christian Life
God now see's you as totally pure, clean and white as snow "free from blame and guilt." Although Satan will try to interfere with your new Christian life just remember that God's Holy Spirit is always with you and that His power is much greater than Satan's. Find a local Church and begin to associate with other Christians. Ask them the questions you are sure to have about your new life in Christ.
Get your own Bible. There are several good versions, but the "New International Version" is an easy one to understand. Read your bible everyday and ask the Holy Spirit to lead you into all truth.
Talk to the Pastor about being baptized, and be sure to tell others about your new life in Christ and God's Plan of Salvation.
When you accepted the Lord as you Savior the angels in Heaven rejoiced! "Likewise, I say to you, there is joy in the presence of the angels of God over one sinner who repents.” (Luke 15:10

Congratulations, see you in Heaven!

There is a contact form at the bottom of this page entitled "Plan of Salvation Form". We would love to know that you have accepted the Lord as your Savior and will be honored to pray, counsel, and rejoice with you in your new walk with God.
Blessings,
Samuel Mills


۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه

Names of Jesus


Jesus gave himself names that exemplified the various acts or roles He would fulfill; some were even from the Old Testament, including the "Messiah." Other names and references were used, or taken to help the people understand His purpose or message.
Below are some of those names:
"Son of Man" - Perhaps Jesus' favorite reference to himself emphasized His humanity, and because of the way He used it, it was a claim to divinity.
"Do not labor for food that perishes to eternal life, which the Son of Man will give to you. For on Him God the Father has set his seal."(John 6:27)
"Bread of Life" - Refers to His life-giving role, and that He is the only source of eternal life.
"Jesus said to them, I am the bread of life; whoever comes to me shall not hunger, and whoever believes in me shall never thirst."(John 6:35)
"Light of the World" - Light is a symbol of spiritual truth. Jesus is the only answer for man's need of spiritual truth."
"Again Jesus spoke to them, saying, I am the light of the world. Whoever follows me will not walk in darkness, but will have the light of life."(John 8:12)
"Gate for the Sheep" - Faith in Jesus is the only way possible to reach heaven.
"So Jesus said to them, Truly, truly, I say to you, I am the door of the sheep." (John 10:7)
"The Good Shepherd" - Jesus claimed and used the prophecies of the Messiah from the Old Testament as pertaining to Him. This was a claim to divinity which focussed on His love and guidance.
"I am the good shepherd. The good shepherd lays down his life for the sheep." (John 10:11)
"The Resurrection and the Life" - Jesus is the very source of life, and the power over death.
"Jesus said to her, I am the resurrection and the life." (John 11:25)
"The Way and the Truth and the Life" - Jesus is the way, the method, and the truth for all people. He summarized his purp0ose on earth by this title.
"Jesus said to him, I am the way, the truth, and the life. No one comes to the Father except through me."(John 14:6)
"I am the Vine" - And the rest of the title is, "You are the Branches." Just as the branches gain life and cannot live apart from the vine, so are we completely dependent on Christ for our spiritual life.
"I am the true vine, and my Father is the vinedresser." (John 15:1)

http://www.trusting-in-jesus.com

نگاهی متفاوت به آدم ها! (2)


این نگاه بدنبال شالوده شکنی و فرافکنی ساختارها، نیست! بلکه جمیع فرهنگ ها و ساختارهای متنوع فکری را، مجموعه ای درمانده، و بی رهبر می بیند و سفره ای آسمانی از غذاهای رنگارنگ می گسترد و باورمندان مسیحی یعنی خودی ها و دیگران، اعم از یهود و معتقدان دیگر مذاهب را به نشستن بپای سفرۀ فیض خود، دعوت می کند! ا
ین دیدگاهی است که منافع اکثریت را فدای اقلیت نمی کند، و یا دیکتاتوری اکثریت را بر حکومت اقلیت ترجیح نمی دهد! او انسان ها را بر پایۀ رنگ پوست و مو و چهره و رنگ چشم و رمز های نهفت در، اسیدهای آمینه و دی.ای. ان آنها تقسیم نمی کند! این نگاه، انسان را فدای قدرت و جاه طلبی چهره های تمامیت خواه، نکرده است و هیچگاه توجیه گر چانه زنی برای تقسیم قدرت بین جناح های رقیب نیست!
این نگاه حتی تحت محاصرۀ نظامیان روم، برای همۀ انسانها دلسوز است! و افسر رومی ، شیخ فریسی و فقیه صدوقی، غلام و ارباب، زن و مرد، دولتمند و فقیر را یکسان می بیند، وطالب "نجات" آنهاست! و امروز نیز همچون گذشته، این انسان تنها و پریشان، در معرض شفقت پروردگار ما عیسی مسیح قرار گرفته! این گلۀ بی شبان، باروحی پریشان، افسرده، اسیر زمان، بردۀ مُدهای وسوسه گر، زندانی فرقه گرائی و مقهور شعار اکثریت! گاه نالان و بازنده و گاه، برنده و ولی رسوا! بی اندک ثقل و ارزش! بی اندکی هدایت پذیری ! غلام حلقه بگوش ارب های قدرت و سیاست و ثروت!!
ما مومنان باید در اندوه انسان معاصرشریک شویم! این ندای مسیح است، وقت حِصاد است! محصول بسیار است و کارگر اندک! اما عیسای مسیح برای کمک به گرانباران دعا می کند! او کارگران را خواهد فرستاد! خادمان برای صید جان ها و نجات ارواح آدمیان بسیج خواهند شد! عیسای مسیح، دست بدعا بر می دارد دعائی پویا و پرقدرت! دعائی که بسرعت اجابت شده و مورد قبول پدر واقع می شود! اکنون خادمان در آستانه آمادۀ ماموریت شده اند! هیئتی آگاه و منسجم، از هم اکنون برای انجام وظیفه اعلام آمادگی کرده اند!...
امروزه رویکرد مراقبت اجتماعی، و سوسیالیست بودن تبدیل به یک ادعای اجتماعی و جاه طلبی سیاسی شده است! از اینرو، صداهائی از گوشه کنار بگوش می رسد، که :"دیگر دستگیری و کمک از طرف کلیسا و مسیحیان غیر ضروری است! این ادعا می گوید که : این امر مسئولیتی است که باید در انحصار دولت و نهاد های دولتی باشد و همانا و ظیفۀ جامعه است تا کمک های انسانی را در اختیار نیازمندان قرار دهد، و در این راستا کمک های کلیسا بی فایده است!"
تا وقتیکه این ادعا از سوی مقامات و دولتها تبلیغ می شود و تا زمانیکه مراقبت رسمی و همبستگی کلیشه ای، از طرف ارگان های رسمی، وجود دارد باید گفت: که هنوز فقدان یک دلسوزی مسیحی از فوریت هاست! و این مهم ازسوی جامعۀ مسیحی از ضروریات است! در سال 1367 که رژیم حزب بعث روستا های کُرد نشین عراق را مورد بمباران شیمیائی قرار داد، برادری مسیحی که برای کمک به مصدومین وبازماندگان به منطقه رفته بود، موضوعی را در میان گذاشت! او تعریف می کرد : اگر چه ارسال وسائل و لوازم رفاهی خیلی مهم بود، اما پدر و مادر های داغدیده می گفتند: مهمترین کمک این بود که شما بچه های ما را دفن کردید و با ما بر سر مزار جگر گوشه هایمان اشک ریختید و در مصیبت ما شرکت کردید و در اندوه ما شریک شدید!
مراقبت و دلسوزی مسیحی، از منبع ویژه ای، انگیزۀ خود را دریافت می کند! یعنی دلسوزی برای انسان اینگونه تفسیر می شود : بخاطر بسپار! که تو غباری بیش نیستی و در عین حال از خاکستر و غبار با ارزش تری! این انسان از خاک بر آمده، روزی دوباره خاک می شود! بیچاره انسان! چه کسی این جسم گناهکار و این ذات طغیانگر، و این "بدن میرا" را، نجات خواهد داد! با وجودیکه انسان حتی از ذره ای غبار کمتر است، اما درعین حال وقتی به عیسای مسیح ایمان آورد صاحب خلقت جدیدی خواهد شد!
خداوندا، تو را شکر می گوئیم که در عیسای مسیح پیروزی ما را بر مرگ مسلم می گردانی!
جالب است بدانیم که همین مددکار مسیحی، چنین می گفت: من بر اساس وعدۀ خدا به عیسای مسیح ایمان آوردم! من صید شده ام تا جانها را صید کنم! بمن یاری شده تا بیاری دیگران برخیزم، فداکاری وجانفشانی مسیح بر "صلیب" مرا ترغیب می کند تا ایثار و فداکاری کنم!
بنیان این اعتقاد برای ابراز محبتی خالصانه، و انگیزه برای تحرک و مددرسانی همان سرشت صلح جوی عیسای مسیح است، و بر اساس طرح ملکوتی آفریدگار ماست، که آنقدر به جهان محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد، تا هر که به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه رستگار شده و به زندگی ابدی می رسد!
به بیان دیگر عشق و محبت مسیح، اساس فداکاری و بهانۀ حرکت ما برای تغیر دادن سرنوشت انسانهاست! چگونه ما بمثابه ایمانداران مسیحی می توانیم بسرنوشت آدم ها بی اعتنا باشیم، کسانیکه عیسای مسیح بخاطرشان زجر کشید و کشته شد! از اینرو دلسوزی مسیحی برای انسانها خالصانه است! او دار و ندار خود را در طبق اخلاص واعتقاد صادقانۀ خود می گذارد و دودستی تقدیم می کند!
در هر انسان ارزشی نهان نهفته است، که جا دارد بخاطر این گوهر نهان و این عطیعۀ پنهان به او حرمت گذاشته شود! این گوهر گرانقدر، باید با محبت و دلسوزی، صیقل داده شود و یک مسیحی، بطور مستمر کوشش خود را بکار گیرد تا از چهرۀ دیگر خدا مراقبت کند! نتیجۀ این رویکرد مشخص است! بعبارتی، انسان بجای آنکه زنده بماند صاحب زندگی ابدی می شود! در این مددرسانی ، انسان به مشارکت و مصاحبت با خدا دست پیدا می کند! انسان با خدا همدل و همراز می شود، انسان با خدا سازش می کند، و به تحول و تولدی نو و خلقتی جدید می رسد!
انسانی همطراز خدا، که مسیح طالب آن است، و او طالب مسیح است! "نگاهی متفاوت به آدم ها!" حماسۀ نگاه مسیح به خلایق، صحنه را آنچنان به تصویر کشیده، که ضرورت نفوذ بمیان انسانها و نجات آنها را به برکتی روزانه، و کاری مستمر تبدیل کرده است!
کاری بس روحانی پیش روی ماست! ما بعنوان نجات یافتگان، نمی توانیم نسبت به این قضیه بی اهمیت بمانیم. "پس به تاکستان من بروید! محصول بسیار است و کارگر اندک!" ناگفته پیداست که: پرباری "ملکوت خدا" بستگی به مراقبت و کوشش مستمر ما دارد، و اینکه، چگونه و از چه منظری به انسان نگاه کرده ایم! و چگونه شکسته دلان و گرانباران را تسلی داده ایم ! باری : دلسوزی برای رستگاری انسانها، خالص ترین و گرمترین نگاه به آدم هاست! ........................ کلامی، در دستم! کلامی، برابرم! آئینه ای مقابل انجیلت می گذارم، تا از تو "ابدیتی" بسازم! و نامت را میان کوچه های شهر، بزبان عاشقی، فریاد خواهم کرد! و به رفیقانم که همه از عریانی می گریند و به رفیقانم که همه از بی ایمانی می لرزند، خواهم گفت : عاقبت دیدید، ما صاحب خورشید شدیم! و منم شاد از این پیروزی، به مادر، مژده ای خواهم داد! تا که از قضای نمازش نهراسد، و هی نگوید : دیدی، دوباره روزه ام باطل شد!...............................


نویسنده : مسعود مهرداد

نگاهی متفاوت به آدم ها! (1)



"وقتی آن جمعیت عظیم را دید به آنها رحم آورد، زیرا آنها درمانده و پریشان و چون گله ای بی شبان بودند " .. بهمین جهت بشاگردان روی آورد و گفت :" محصول فراوان است اما کارگران اندک! بنابر این برای این "دعا" کنید که خداوند برای جمع آوری محصول کارگران بیشمار بفرستد!"( انجیل متی 9 : 37 ).
استاد به این جمعیت نگاه می کند! نگاه او به آدم ها متمرکز شده! این اولین بار است که اجتماعی از آدم ها، تحت نگاهی فراگیر قرار می گیرند! و این اولین بار است، که انسان مرکز توجه قرارگرفته است! نگاهی دلسوزانه به آدم ها! امروز نیز، انسان باید مرکز تمامی ارزیابی های اجتماعی و تحلیل های روانشاسی توده ای و جامعه شناسی جمعی باشد، مکتبی که به آن "اومانیسم" گفته می شود! در این مکتب،"انسان"، محور همۀ بحث ها و آنالیز ها است! این دیدگاه کمیت پذیر، بر رفتار اکثریت و حقوق بی چون و چرای جمعیت ها، انگشت خود را نشانه رفته، و ستایشگر حقوق جمع در مقابل حق فردی شده است!
در اینجا، نگاه خداوند، به جمعیت ها و ملت ها مترکز شده، این نگاهی نیست، که اجتماعات انسانی را وسیله ای ببیند و گاه و بیگاه از احساسات مذهبی آنها به نفع"هوس های" خود استفادۀ ابزاری کند، تا به اهداف خود برسد! این نگاه انسانها را مُهره های بازی نمی بیند که در شطرنجی سیاسی آنها را قربانی تاکتیک های خود کند! این نگرش، نگاهی متفاوت به انسان ها است!
در دوم اوت سال 1952 یعنی 8 سال پس از جنگ جهانی دوم ،ایالات متحدۀ آمریکا بهمراه دولت های شوروی سابق و بریتانیای کبیر، طرحی را به اجرا گذاردند که بموجب آن ،آخرین بازمانده های مهاجر آلمانی که هنوز در لهستان، چکسلواکی و مجارستان بسر می بردند، بتوانند به سرزمین پدری خود، آلمان بازگردند! به ناگاه جمعیتی قریب 14 میلیون انسان براه می افتد! جمعیتی به وسعت یک ملت، که مشتاق رسیدن به سرزمین اجدادی است، راه پیمائی خود را آغاز می کند! تصمیمی شتابزده، برای رسیدن به هدفی بظاهر آرمانی! آنها باید هرچه سریعتر نقل مکان کنند! در این تلاش نافرجام 5/1 میلیون نفر در مسیر رسیدن به آلمان، جان می بازند! و دیگران که به آلمان رسیده اند لخت و عور، پریشان و درمانده، با عضلاتی آش و لاش وارد سرزمین خود شده اند!
حیواناتی انسان گونه، خسته و وامانده پای آبله با هیکلی تکیده، با چشمانی بیرون زده به آلمان رسیده اند، هدف سرزمین پدری(Fathersland) است! وآنها ظاهراً بمقصد رسیده اند!
باری، ما انسان ها، که آدمی را محور و مرکزارزش، قرار می دهیم آیا تا به حال از جان باختگان این مسیر سخت و طولانی، یادی کرده ایم! چه قساوت بی مرزی! چه بی تفاوتی حزن آوری! این ادعای انسان مداری، چه سخیفانه جان انسان ها را به سخره می گیرد، و آدمی برای همیشه فراموش می کند که، او روزگاری ارج و منزلتی داشته و با تاج کرامت و عزت آفریده شده است!
" نگاهی متفاوت به آدم ها!" در اینجاست که خداوند، با نگاه خود، بما می آموزد که چگونه یک مسیحی، نگرش خود را نسبت به همنوع خود تنظیم کند! انسان مومن، باید گرفتار انسان شود، به تعبیری دیگر بمانند مسیح، وقتی انسان را می بیند دلش برحم آید، و با دیدن آدم، قلبش شروع به طپیدن کند!
" چون آن جمعیت عظیم را دید دلش برحم آمد زیرا پریشان و درمانده بودند، چون گله ای بی شبان سرگردان می گشتند! مانند گوسفندانی که در خطرحملۀ گرگ ها و راهزن ها قرار دارند پطرس در نامۀ خود می نویسد: " به یکدیگر محبت کنید، و بهم محبتی ماندگار و پابرجا داشته باشید !"
آنچه برای خداوند در این دلسوزی حائز اهمیت است، روح تک تک این تودۀ پریشان و نجات آنهاست! این تنها انگیزه ای است که خداوند را نسبت به جمعیت به رحم واداشته، و به رقت قلب و دلسوزی وادارکرده است!
خداوند از زاویه ای بسیار فراخ به جمعیت نگاه می کند! دیدگاه او، کمیت پذیر و ریاضی نیست! نگاه او همه را، رستگار می خواهد، تفریق و شقاق در نگاه او جائی ندارد! نگاه او محبت آمیز و دلسوزانه است، نگاهی پدرانه که نگران فرزندان بی سرپرست خویش است، که هر آن بیم آن می رود تا در معرض حمله قرار بگیرند! دیدگاه او خواهان معارضه و رویاروئی بین انسانها نیست!

ادامه دارد...

Gods Special Care


Do you believe in Gods Special Care for His children? In the book of Exodus God miraculously provided food, water, clothing, and shelter on a daily basis for the Children of Israel. He parted the waters of the Red Sea allowing them to cross then closed the waters behind them thereby destroying their enemies.

In (Josh 6:20) The nation of Israel received Gods Special Care when God broke down the 'walls of Jericho'; In (Josh 10:12-14) when He caused the sun to set still for nearly a whole day as his people won the battle over their enemies.


Christians sometimes mistakenly assume they will receive Gods special care only after reaching Heaven, but Jesus said that God will look after the needs and safety of His children here on earth.

In Matt 6:31-32 Jesus said "Therefore do not worry and be anxious, saying, What are we going to eat or, What are we going to have to drink? or What are we going to have to wear? For the Gentiles (heathen) wish for and crave and diligently seek all these things, and your heavenly Father knows well that you need them all."


In (Matt 6:33) Amp. Jesus said. "But seek (aim at and strive after) first of all His Kingdom and His righteousness (His way of doing and being right), and all these things taken together will be given you besides." This promise was not made to the world as a whole, but to His people, the one's who accept His Plan of Salvation.

When speaking of the world He said they wish and crave for things such as food, clothing and other things; however Christians are to place their trust in God. And "your Heavenly Father knows well that you need them all "(Matt 6:32).

There may be many tough and unpredictable times during this earthly life, and we are not to neglect the things He has directed us to do. But when we work, pray and put Him first we will receive God's Special Care.


There are books on end telling of God's miracles. Volumes have been written about people who have been miraculously fed, clothed, and delivered from all sorts of disasters and certain death. God's Angels often bring deliverance to His people in life and death situations.


Protection, provision, peace and joy are a result of the grace of God, Gods special care, (His love and favor for His children). Just as He cared for the "Children of Israel," so will he take care of you, because you are His child.



Blessings,

http://www.trusting-in-jesus.com

۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

Planted by the Waters

Are you planted by the waters? Are you trusting Jesus in every area of your life?



Some years ago our house developed a major water blockage and I was using a water-hose in a desperate attempt to un-stop the main drain. To say that I, and everything around me, was completely soaked would not be sufficient. As would be expected the phone rang, I answered and a voice on the other end said, "And he shall be like a tree planted by the water!"

God definitely has a sense of humor. My Mother, who had no idea what I was doing at the time, was quoting what has become one of my favorite scriptures.


"But blessed is the man who trusts in the LORD,
whose confidence is in him.



He will be like a tree planted by the water
that sends out its roots by the stream.
It does not fear when heat comes;
its leaves are always green.
It has no worries in a year of drought
and never fails to bear fruit."
Jer 17:7-8 (NIV)


During a recent morning devotional the Spirit ask, "Do you trust me in every area of your life?" Again the scripture in Jer 17:7 came to mind. I knew this scripture by heart but this time it had a much deeper message.


Perhaps for the first time I realized that God was talking about a lifestyle that is based upon complete trust and confidence in Him. He was asking "do you trust Me in every area of your life, for anything you may encounter?"

Are you trusting Jesus in every area of your life? There is assurance and confidence in knowing that He will be with you in every situation, and that He promises to never leave or abandon you. (Heb 13:5)



If you will trust in the Lord He will be there to help with decisions, temptations, illness, social situations, and whatever you may encounter. You will find renewed trust, hope, and a deeper walk with Him.


In good times, tough times, or in a year of drought, you can be like the tree near the waters that does not fear or worry; whose leaves are always green and never fails to bear fruit.


When your trust and confidence is in the Lord you are blessed. It's His promise!



Blessings,

Samuel

http://www.trusting-in-jesus.com/

تحلیل دعای ربّانی


در دعایم نمی توانم بگویم «ما»، اگر در ایمانم جایی برای دیگران و نیازشان نباشد.
در دعایم نمی توانم بگویم «پدر»، اگر در زندگی روزمره ام، نشانی از این رابطه پدر و فرزندی نیست.
در دعایم نمی توانم بگویم «...که در آسمانی»، وقتی تمامی علائق و دلبستگی هایم زمینی است
در دعایم نمی توانم بگویم «نام تو مقدّس باد»، اگر برای بدست آوردن کمک خدا برای مقدّس شدن تلاشی نمی کنم.
در دعایم نمی توانم بگویم «ملکوت تو بیاید»، اگر سلطتنت خدا را در زندگی خود نمی پذیرم.
در دعایم نمی توانم بگویم «ارادۀ تو بشود»، وقتی برای ارادۀ اش در زندگی بی میلم و آنرا نمی پذیرم.
در دعایم نمی توانم بگویم «چنانکه در آسمان است، بر زمین نیز...»، مگر اینکه واقعاً حاضر باشم الان و درهمینجا خودم را کاملاً برای خدمت به او بدهم.
در دعایم نمی توانم بگویم «نان کفاف ما را امروز بده»، اگر تلاش کافی و صادقانه برای بدست آوردنش نمی کنم و یا نانی را که دریافت می کنم از همسایه ام دریغ می کنم.
در دعایم نمی توانم بگویم «گناهان ما را ببخش تا ما نیز قرضداران خود را ببخشیم»، اگر هنوز در کینه و دشمنی نسبت به کسی هستم.
در دعایم نمی توانم بگویم «ما را در آزمایش نیاور»، اگر عمداً انتخاب می کنم تا در محیطی قرار بگیرم تا وسوسه شوم.
در دعایم نمی توانم بگویم «ما را از شریر رهایی ده»، اگر برای خود و دیگران در دعا هوشیار نباشم و در مبارزۀ مربوط به کیفیت و ارزش زندگی ام آمادگی نداشته باشم.
در دعایم نمی توانم بگویم «پادشاهی (ملکوت) از آن تو»، وقتی حاضر نیستم که از آن پادشاه اطاعت کنم.
در دعایم نمی توانم بگویم «قوّت و جلال از آن تو»، وقتی اوّل برای جلال خود، قوّت می طلبم.
در دعایم نمی توانم بگویم « تا ابدالاباد»، وقتی برای امور ساده و روزمره مضطربم.
در دعایم نمی توانم بگویم «آمین»، مگراینکه صادقانه گفته باشم: "اردۀ من نه، بلکه ارادۀ تو بشود."


مترجم: آرش

تفاوت مذهب با انجیل

· مذهب می گوید، اگر اطاعت کنی خدا تو را دوست خواهد داشت. انجیل می گوید، از آنجایی که خدا را دوست دارم، از او اطاعت می کنم.

· در مذهب هم افراد خوب و هم افراد بد وجود دارند. در انجیل تنها افرادی هستند که توبه کردند و یا افرادی که توبه نکردند.

· مذهب بستگی دارد به اینکه من چه کاری انجام می دهم. انجیل اساساً به این بستگی دارد که عیسی چه کاری انجام داده است.

· مذهب برای تولد در یک خانواده ارزش قائل می شود. انجیل برای تولد تازه ارزش قائل می شود.

· مذهب سختی را بعنوان مجازاتی برای گناه می بیند. انجیل سختی را بعنوان پروسۀ درد تقدیس کننده می بیند.

· مذهب درمورد من است. انجیل درمورد عیسی.

· مذهب معتقد است که کلید، ظاهر شدن بعنوان یک انسان نیک است. انجیل معتقد است که صادق بودن کلید است.

· مذهب دارای تردید درمورد ایستادن در حضور خداست. انجیل براساس کار عیسی، دارای یقین است.

· مذهب به یک غرور و یا ناامیدی ختم می شود. انجیل به یک تواضع شادی آفرین، منتهی می شود.



مترجم: آرش

۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

(Finding Hope in Difficult Times(Part1

Hope means "to desire something with confident expectation of it's fulfillment." The state of Hopelessness has been aptly described as a type of "Hell on Earth" filled with endless despondency and despair.
Today, more and more people are finding themselves alone and depressed, and few of us have not at one time or another felt the sting of despondency and despair. But Good news! Help is available, not the kind the world has wherein it wishes for the best. It is one thing to wish, and quite another to have faith based on the promises of God.

God is our Source
Paul wrote that when you place your trust in God He will fill you with peace, joy, and assurance (Rom 15:13). Throughout the bible God proves His faithfulness to His people by leading them safely through, or delivering them from all their predicaments and troubles. He will never leave or forsake His people; His plans are to prosper, not to harm them (Jer 29:11).
People and things will always let us down. In Psa 33:17, the horse, often used as a symbol of power, is declared a vain hope for deliverance; despite all its great strength it cannot save. In Jer 17:5 God sternly warns against placing our dependency in man, and calls it a curse.
God wants us to trust in Him. Psa 147:11 tells us that He is delighted when we put our trust in Him, and in Heb 10:23 we are told to rely on Him for He who promised it is faithful."

(article from : http://www.trusting-in-jesus.com/Hope.html)

۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

فریاد زیر خاک

برگرفته از وبلاگ فریاد آزادی

عمق زخم جنایات رژیم سفاک آخوندی بر رخ جامعه چنان عمیق است که شاید یک دهه لازم باشد بعد از سرنگونی اش تا رد زخمی که بر صورت ایران کشیده شده است، ترمیم و بهبود یابد.।رژیم ضمن ایجاد رعب و وحشت بر مردم برای طفره رفتن از زیر بار مسئولیت مرگ " شهید بهنود شجاعی" اول قصد دارند سنتی را ترویج کنند که مردم عادی را هم شریک جنایات خودشان کنند، با اینکه میدانند که هیچ عذری برای جنایاتشان پذیرفته نیست اما بدین وسیله به تصور و خیال خودشان قصد دارند کمی بار کنایه های سازمانها و مجامع حقوق بشری را از روی دوش خودشان بردارند.।دوم اینکه مردم بجای سرزنش کردن رژیم دیکتاتوری ، از آنجائیکه تصورشان برای انجام همان عمل یعنی با دست خود طناب دار را بر گردن نوجوانی انداختن حتی اگر مجرم هم باشد، غیر قابل فهم است، بنا بر این ابتدا به ساکن بطور خودکار با واکنش انساندوستانه ، گذشت و بخشش ، اجرای اعدام توسط پدر و مادر مقتول را نفی می کنند و ای بسا بجای اینکه تمام فحش و ناسزا را نثار باعث و بانی اش که همان رژیم ماورای قرون وسطی ای است بکنند برعکس پدر و مادر مقتول را، از قضا آنها که نیز قربانی همین رزیم هستند را به باد لعنت و نفرین میگیرند. سوم رژیم بدین وسیله به تمام ارگانها و نهادهای حقوق بشری می خواهد سیاست کشتار مردم به دست مردم را بشکلی القا کند که قوانین ماورای قرون وسطی ای در ایران توسط مردم عادی نهادینه شده است.
وآنها یعنی نهادها و سازمانها حقوق بشری باید اجرای قوانین " قصاص" را در چهار چوب قانون اساسی ایران را بپذیرند.।

بنابراین همه باید دست در دست هم ، با هر عقیده و مرام ، متحد شویم تا این رژیم پلید و نکبت را از صفحه روزگار محو کنیم। در خاتمه این مطلب همه برای " شهید" بهنود شجاعی طلب آمرزش می کنیم। روحش شاد.....


علیرضا تبریزی